تقریب مذاهب؛ ایجاد زمینه‌ای همزیستی و اخوت اسلامی در افغانستان

تقریب مذاهب اسلامی یکی از پدیده‌هایی است که توسط علما و بزرگان مذاهب اسلامی از دهه‌ها قبل بنا نهاده شده بود و موفق گردید که طلسم تابو و تکفیر را در میان مسلمانان بشکند؛ اما در این راستا باید آنچنان که کار صورت می‌گرفت انجام نشد و مسئله تقریب مذاهب کماکان با افت و خیزهایی توسط سائر علما و بزرگان تعقیب شده است، اکنون که دست‌های پیدا و پنهان امریکا، انگلیس و اسرائیل کماکان در میان مسلمانان کار می‌کند و با ایجاد گروههای تکفیری همچون داعش در صدد شقاق و نفاق میان مسلمانان افغانستان است بر می‌تابد کهتلاش برای راه اندازی اندیشه تقریب مذاهب، با احداث مدرسه‌های دینی، سیمینارهای فرهنگی، تبلیغات رسانه‌ای و… صورت گیرد، تا مهره‌های یهود و اجانب نتوانند با ایجاد شکاف در میان امت مسلمه جا باز کرده و توسط خودشان همدیگر را تکفیر و به قتل برسانند.

در افغانستان بین مذهب حنفی و مذهب تشیع قرابت‌ها و نزدیکی‌های زیادی وجود دارد و امکان همزیستی مسالمت‌آمیز بین شیعه و سنی از هر جای دیگر بیشتر است، سوابق هم نشان داده است که اگر اجانب،مسلمانان را علیه یکدیگر تحریک نکنند آنها مثل همیشه زندگی آرام همراه با روحیه اخوت و برادری را سپری می‌کنند. هرات، کابل، مزار شریف، قندهار، جلال آباد و غزنی از مهم‌ترین شهرهایی‌اند که شیعه و سنی به‌صورت مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی می‌کنند و اگر کسی آنان را تحریک و از مسائل دینی و مذهبی استفاده ابزاری نکند با یکدیگر کنار می‌آیند و زندگی مسالمت‌آمیزی را سپری می‌کنند.

شیعیان و اهل سنت در افغانستان همواره زندگی خوش و آرام و به دور از هرگونه تنش و درگیری‌ها را سپری کرده اند، بنابراین راحت‌تر با یکدیگر کنار می‌آیند. طی دو قرن گذشته، تلاش‌های زیادی برای ایجاد نزدیکی و اخوت میان مسلمانان صورت گرفته است. وقتی ادیان به مذاهب و مذاهب به فرقه‌ها تقسیم می‌شوند از قدرت آنها کاسته می‌شود و به‌علاوه همگی رودرروی یکدیگر قرار گرفته، به رقابت می‌پردازند. سید جمال‌الدین افغانی،از پیشگامان و بنیان‌گذاران اخوت و تقریب مذاهب اسلامی است. او و شیخ محمد عبده و بعد حسن‌البنا، شیخ‌شلتوت، سیدقطب کاشف‌الغطاء و دیگران نهضت تقریب بین مذاهب اسلامی را پایه‌گذاری و بعد شخصیت‌هایی چون عبدالرحمان کواکبی و اقبال لاهوری آن را پیگیری کردند. در ایران چهره‌های برجسته‌ای مانند آیت‌الله بروجردی، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، علامه سید محسن عاملی، سید شرف‌الدین عاملی، علامه نائینی، امام موسی صدر، امام خمینی و دیگران این نهضت اصلاحی را دنبال کردند. یکی از آثار تلاش‌های علما، صدور فتوای شیخ محمود شلتوت در سال ۱۳۷۸ هجری قمری مصادف با سالروز ولادت امام جعفر صادق علیه‌السلام، در حضور نمایندگان مذاهب شیعه اثنی‌عشری، شیعه زیدی و مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی و حنفی قرائت شد و طی آن اعلام شد:

«آیین اسلام هیچ‌یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی نکرده است، بلکه هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی‌که به‌طور صحیح نقل و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون شده پیروی کند.کسی که مقلد یکی از این مکتب‌های چهارگانه باشد، می‌تواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد) منتقل شود. مکتب جعفری،مکتبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است. بنابراین، سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که به مکتب معینی دارند دوری گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود، بلکه همه صاحب‌مذهبان، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باری‌تعالی است و کسانی‌که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید کرده و از احکام فقه آن پیروی‌کنند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست».

با نظرداشت فتاوی علما برجسته جهان اسلام که بدان اشاره شد، خوب است که در افغانستان نیز در راستای تقریب مذاهب اسلامی کار صورت گرفته و توسط علما خبره مذاهب ساکن در افغانستان قدم‌های عملی برداشته شود، ایجاد مدرسه‌ای دینی معیاری که به کیفیت الازهر و حوزه عملیه قم باشد، راهکار خوبی برای تقریب بیشتر مذاهب اسلامی در افغانستان است، در این مدرسه و دانشگاه بر می‌تابد که اساتید برجسته استخدام گردیده وطلاب مختلط از شیعه و سنی را تدریس و بعد از آن به نقاط مختلف افغانستان بفرستند، نفس اختلاط طلاب مدارس شیعه و سنی می‌تواند به تقریب مذاهب کمک کرده و در فرایند نه چندان دور زمینه‌های اخوت و همزیستی بهتر را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s891a
دکمه بازگشت به بالا