خاستگاه اربعین، عشق و رهایی از زندان نفس
خاستگاه اربعین، حبّ الهی و عشق به ولایت است. اربعین حسینی، خاستگاه اخلاق عرفانی و دلالت-های تربیتی برای وصول سالک به حضرت حق است. پس از قرآن کریم و سنت، «اربعین حسینی»، یکی از مهمترین خاستگاه «اخلاق عرفانی» است، که «اخلاص، بندگی، عشق به حضرت حق، وصال به محبوب، وحدت اجتماع مسلمین، توبه، ورع، زهد، صبوری، توکل، رضا، ذکر دائم، حب و بغض برای خدا» از جمله آن است.
برپایی مراسم اربعین یعنی چهل روز بعد از شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفایش، محبان آن حضرت به کربلا جایی که محل شهادت سرور و سالار شهیدان است شتافته و به ندای ( هل من ناصر ینصرنی) لبیک میگویند. نخستین کسی که پس از شهادت حسین و یارانش به زیارت آن حضرت شتافت، جابر بن عبدالله انصاری بود. وی در چلهمین روز شهادت این بزرگوار بر مقبره حسین بن علی (ع) حاضر شده و ادای احترام کرد.
بعد از آن محبان حضرت حسین (ع) هر سال یکی پس از دیگری از نقاط مختلف جهان در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا میشتابند و با اهداف والای آن حضرت تجدید عهد و پیمان میکنند. اربعین روزی است که در آن به صدای حق خواهی امام حسین لبیک گفته میشود. در این روز بالغ بر سی میلیون انسان حول حرم شهدای کربلا تجمع نموده و با سر دادن شعار لبیک یا حسین فضای کربلا را به لرزه میآورند. محبان امام حسین (ع) فارغ از دین و مذهب و جغرافیا، اعم از سائر ادیان و مذاهب اسلامی در روز اربعین به کربلا تجمع میکنند؛ تا پیام رسان و منادی وحدت و همدلی میان جوامع بشری باشند.
برخی نقد وارد میکنند که گویای محبان امام حسین (ع) در امر برگزاری مراسم عاشورا و اربعین زیاده روی میکنند و ضرورتی نیست که با این همه شور و اشتیاق و تجمع میلیونی چنین گردهمایی صورت بگیرد. لازم به یاد آوری است که در تاریخ اسلام اشخاص و بزرگان زیادی به شهادت رسیدند و یا وفات کردند، شخصیتهایی که از بدو اسلام در تأسیس و ترویج این دین مقدس نقش قابل توجهی داشتند و هر کدام به نوبهی خود رشادت و بزرگی به خرج دادند و در نهایت جام شهادت نوشیدند. مصادیق آن از آوان اسلام، حمزهی سید الشهدا که در جنگ احد به فجیع ترین شکل ممکن به شهادت رسید، متعاقب آن خلفای اسلام و امامان علیهم السلام هر کدام جام شهادت نوشیده اند؛ حضرت علی که پدر بزرگوار امام حسین (ع) است در محراب عبادت جام شهادت نوشید و دوازده امام همینطور عموما شهید شدند؛ اما از میان این شهدای پر افتخار، فقط شهادت حسین بن علی و یارانش با این همه شور و عشق تجلیل میگردد؛ زیرا در شهادت شهدای کربلا مشیت الهی و روح عرفانی طنین انداز است.
زیرا هدف از شهادت امام حسین فدا کردنش در جهت بیداری مسلمانان بعد از خودش بود، جوهره آزادی و اوج شکوه انسان متعالی در کلام حسین موج میزند آنجا که میفرماید: «إن کان دین محمّد لم یستقم الّا بقتلی فیا سیوف خذینی»«اگر دین محمد جز با کشتهشدنم پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها! مرا دریابید». زیرا هدف از ریختن این خون پاسداری از دین رسول الله و نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر بصورت عملی بود.
اوج عرفان و تقوی در کلام و حرکت امام حسین (ع) موج میزند او در نامهی خطاب به محمد حنفیه برادرش هدف از ایستادگی در برابر ظلم را اینگونه مینویسد: «…من به جهت اصلاح در امت جدم به پا خاستم، و مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم، و بر روش جدم و پدرم على بن ابى طالب رفتار کنم؛ پس هرکس حقیقت مرا بپذیرد [و از من پیروی کند، راه خدا را پذیرفته و] خدا به حق، اولی است و هر کس رد کند [و من را تنها گذارد] صبر میکنم تا خداوند میان من و این قوم، به حق داوری کند».
برپایی مراسم اربعین که با گذشت زمان این همه محبان را از سراسر دنیا به سمت خود میکشاند در حقیقت به هدف زنده نگهداشتن جوهره انسانیت و آزادگی است. درک از عمق فلسفه عزاداری و مراسم اربعین بصیرت و خود آگاهی را نیازمند است با محاسبات دنیوی و مادی گرایانه نمیتوان این فداکاری را سنجید، مقیاس و معیار سنجش آن باید بر اساس عقل تجلی یافته و متعالی در نظر گرفته شود؛ زیرا با محاسبه مادی و تعیین اهداف دنیوی از فلسفه اربعین چیزی عاید کسی نمیشود؛ بنا بر این خوب است که جهت شناخت بهتر حسین بن علی همهی ما به آثار فلاسفه و عارفان شیرین کلام حوزه ادبیات فارس مراجعه کنیم، نفس را تزکیه نموده و پیش فرضهای ذهنی را از خود دور کنیم آنگاه در مییابیم که در عمق دریای بیکران ایثارگری امام حسین چه معنویتی شناور است.
بنازم آنکه دایم گفتگوى کربلا دارد
دلى چون (جابر) اندر جستجوى کربلا دارد
دلش چون کربلا، کوى حسین ست و نمى داند
که همچون دور دستان آرزوى کربلا دارد!
به یاد کاروان اربعین، با گریه مى گوید:
به هر جا هست زینب، رو به سوى کربلا دارد
اگر چه برده از این سرزمین آخر دلى پر خون
ولى دلبستگى از جان به کوى کربلا دارد
به یاد آن لب تشنه، هنوز این عاشق خسته
به کف جامى لبالب از سبوى کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همى بوسیم خاکى را که بوى کربلا دارد
اگر خاک رهش بنشست بر روى گنهکارى
گرامى مى شود، چون آبروى کربلا دارد!
لینک کوتاه