اهمیت امنیت غذایی در استقلال واقعی افغانستان
از 16 اکتوبر، روز جهانی غذا در حالی یاد میشود؛ افغانستان، با تاریخ پیچیده و چالشهای متعدد، همواره با بحرانهای امنیت غذایی و فقر دست و پنجه نرم کرده است. این مشکلات نه تنها به عواملی مانند جنگ و ناآرامیهای سیاسی مرتبط است، بلکه ریشههای عمیقتری نیز دارند که به ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور برمیگردد.
بی برنامگی دولتها: یکی از عوامل اساسی فقر در افغانستان را در بی برنامگی دولت ها یا عدم استراتیژی دقیق و همه جانبه برای بیرون رفت از فقر می توان دانست. حاكمیت های گذشته برنامهء مهم یا گام اساسی را برای ریشه كن كردن فقر بر نداشتند و این مشكل کماکان ادامه دارد. عدم برنامه ریزی دقیق برای شکوفایی اقتصاد دهات كه حدود 70 فیصد جمعیت كل كشور را شامل میشود، می تواند به حیث عامل مهم فقر شناخته شود.
عدم ثبات سیاسی: یکی از دلایل فقر در افغانستان عدم ثبات سیاسی میباشد. حد اقل طی چهار دهه اخیر چندین دولت و نظام سیاسی تغییر و تبدیل شده است که با وجود تغییر و تبدیل نظامها همزمان جنگ و درگیریهای خونین نیز در کشور پا برجا بوده است، طبعا در چنین حالتی نه میتوان برای کاهش فقر برنامه ریزی کرد و نه امکان پیاده کردن طرح و برنامههای فقر زدایی میسر است.
بیكاری: افزایش نرخ بیكاری به حیث یكی از عوامل اصلی فقر در سطح كشور به خصوص در دهات دانسته می شود. موجودیت بیش از 4 ملیون جوان بیكار، خود می تواند بیانگر این واقعیت تلخ باشد.
خشكسالی و آفات طبیعی: آفات طبیعی مانند سرازیر شدن سیلابها، آفتها و امراض گیاهان، هجوم ملخها و خشك سالیها، برای كشوری مانند افغانستان كه تدارك چندانی برای رسیدگی به اینگونه حوادث و آفات ندارد، می تواند فقر را گسترش دهد، زیرا باعث از بین رفتن منابع غذایی شده و سبب می گردد تا مردم به قلت مواد غذایی و سایر مشكلات مواجه گردند. پس حکومت باید تدارک کافی را با همکاری جامعهء بین المللی در دست گیرد تا بتواند آن را به حد اقل کاهش دهد.
بیسوادی: یکی دیگر از عوامل فقر در جامعه، بیسوادی است. موجودیت بیش از 65 فیصد بیسواد كه اكثریت شان در دهات زندگی می كنند، می تواند در گسترش فقر موثر باشد. هم اکنون با مسدود ماندن مکتبهای دخترانه نصف جمعیت افغانستان در معرض بیسوادی هستند و جمعیت انبوهی از کودکان نیز به دلیل بی انگیزگی و خشونتهای خانوادگی نمیتوانند درس بخوانند. تداوم این وضعیت، آینده افغانستان را از حالت کنونی نیز بدتر میسازد. علاوه بر آن عدم آموزش حرفه کشاورزی از طریق برگزاری ورکشاپها و … نیز باعث ضعف کشاورزی گردیده و در نابسامانی اقتصادی کشور تأثیر گذار است.
وقتیکه به امنیت غذایی و فقر زدایی در کشور توجه نگردد در طولانی مدت باعث تهدید امنیت ملی گردیده و استقلال کشور را در ابعاد گوناگون آسیبپذیر میسازد. فقر باعث میگردد که جوانان افغان طرح و برنامهی جهت رشد و شگوفایی اقتصادی نداشته باشند در نتیجه باعث تهدید نظم و امنیت عامه میگردند. در موجودیت فقر و عدم امنیت غذایی، عدهی به راهزنی، باجگیری و سرقت رو می آورند. عدهی نیز در صفوف مخالفین مسلح حکومت جذب میگردند و تعدادی هم یا مهاجرت را بر میگزینند یا متمایل به همکاری با خارجیها میگردند که هر یک از موارد یاد شده باعث تهدید امنیت و استقلال واقعی کشور میگردد.
در نبود امنیت غذایی، خلاقیتها و آرامش جوانان و جامعه دچار اخلال شده و دلسردی در قبال وطن و منافع ملی پدیدار میگردد. جملهی معروف مارکس که میگوید « چه میخوری؛ تا بهت بگویم به چه می اندیشی» پرده از واقعیتهای جامعه طبقاتی بر میدارد؛ زیرا در حالت فقر، منافع ملی، خدمت به وطن و مفاهیمی از این دست معنی و مفهوم واقعی اش را از دست داده و قشر بیکار و فقیر جامعه صرفا در صدد تأمین لقمه نان از مجاری گوناگون است؛ لذا در نبود امنیت غذایی، دولت هرچند بخواهد با مجازات و تنبیه امنیت ملی و ثبات کشور را پایدار نگهدارد ممکن نیست؛ زیرا جامعه صرفا به یافتن لقمه نان از هر مجرایی رو خواهند آورد و این درز و شکاف عمیق میان ملت و دولت ایجاد خواهد کرد که به استقلالیت واقعی کشور نیز صدمات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.
وضعیت امنیت غذایی و فقر در افغانستان نیازمند توجه جدی و راهکارهای جامع است. برای بهبود این وضعیت، باید بر روی توسعه زیرساختها، آموزش، سرمایهگذاری در کشاورزی پایدار و ایجاد فرصتهای شغلی تمرکز شود. همچنین، همکاری بینالمللی و حمایت از برنامههای توسعهای میتواند به کاهش فقر و بهبود امنیت غذایی کمک کند، جهت دستیابی به موارد یاد شده ابتدا باید دولت ملی و همهشمول شکل گیرد تا سبب امید و دلگرمی نفوس این سرزمین به وطن گردد، انحصار قدرت، سیستم تکحزبی و انتظار داشتن اطاعت محض شهروندان از دولت، باعث باعث میگردد که حس تعلق افغانها در قبال وطنی که در آن هیچ نقش ندارند کاهش یابد عدم احساس تعلق به وطن ضربه مهلک بر استقلالیت افغانستان است و باعث تشکیل مانیفیست خشن و عقدهیی در این جغرافیا خواهد شد که تبعات آن در طولانی مدت افغانستان را به قهقرا سوق خواهد داد.
لینک کوتاه