رویاهای اسرائیل در پشت نقاب تحریرالشام، لزوم به بسیج منطقوی
پس از اعلام آتشبس میان حزب الله و اسرائیل بسیاری از تحلیلگران بدین باور اند که اسرائیل به اهدف تعیین شده اش در لبنان نتوانست دست پیدا کند و فشارهایی که از جانب حزب الله و نیروهای مقاومت بر رژیم اسرائیل وارد میگردید سنگین و طاقت فرسا بود و به همین دلیل در برابر حزب الله راهی جز تن دادن به آتش بس نداشتند.
سید حسین سراج، آگاه مسائل سیاسی در پاسخ به اینکه چرا اسرائیل بر لبنان حمله کرد و چه عاملی باعث تمکین اسرائیل به آتشبس گردید در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری سریع گفت: به نظر من که رژیم اسرائیل در حمله به حزب الله لبنان دچار یک خطای استراتژیک شد، مقامات تلآویو فکر میکردند که پس از شهادت رهبر حزبالله و همراهان شان بتوانند حزبالله را زمینگیر کرده و به اثر فشارهای حملات زمینی و هوایی تضعیف و در صورت امکان از بین ببرد، آقای سراج این عملکرد اسرائیل را خطای استراتژیک عنوان کرده و خاطر نشان کرد که حمله بر لبنان یک خطای محاسباتی و استراتژیک بود؛ زیرا رژیم اسرائیل در محاسبات شان بدین نتیجه رسیده بود که پس از شهادت سیدحسن نصرالله، به اهداف سرزمینی که تعیین کرده اند دست یافته و بخشی از خاک لبنان را تصرف میکنند؛ اما چنانچه دیدیم که شهادت رهبر حزب الله هیچ خللی در روحیه مبارزاتی حزب الله وارد نکرد؛ بلکه انگیزه دفاعی این حزب قویتری شد و فرماندهان نظامی حزب الله وارد حملات زمینی شدند و این اسرائیل بود که پس از شهادت رهبران حزب الله باخت اش قطعی گردیده و اشتباه محاسباتی اش برجسته شد.
این آگاه مسائل سیاسی میگوید گرچه حزبالله به اثر عوامل اطلاعاتی دچار تلفات گردید؛ اما به زودترین فرصت سازمان شان را بازسازی کرده و توانستند اسراییل را زمینگیر کنند وی خاطر نشان کرد که اسراییل به اهدافی که میخواست نتوانست دست پیدا کند و دچار تلفات سنگینی شد و قتل افسران و سربازان اسرائیلی و تخریب مهمات نظامی شان فشار سنگینی برای رژیم اسراییل بود.
آقای سراج یاد آور شد که حزب الله در جریان جنگ، اهداف مشخصی را در خاک فلسطین اشغالی موشک باران کرد که خسارات مالی عدیدهی بر این رژیم وارد گردید؛ سپس متوجه گردید که «شاخ به شاخ شدن» با حزب الله لبنان اشتباه است؛ لذا مجبور به صلح و آتشبس با حزب الله گردید این عامل اصلی اتشبس بین حزبالله و رژیم اسراییل بود؛ به باور این کارشناس سیاسی عامل اصلی آتشبس توان نظامی حزب الله بود نه مذاکره و مسائل غیر از آن.
آقای سراج در پاسخ به این سئوال که دقیقا پس از اعلام آتشبس با حزب الله، گروه تحریرالشام به شهر حلب سوریه که جبهه عقبی حزب الله است حمله کرد و اینکه این گروه تحت حمایت کدام کشورهاست گفت: کشور هایی همچون ترکیه، آذربایجان و کشورهای کرد نشین حامی تروریستان تحریر الشام اند تا از این طریق بتوانند پشت مقاومت را سست کرده و فشار بر حزب الله را در خارج از مرزهای لبنان توسط گروههای دست نشانده شان تشدید کنند.
وی یکی دیگر از دلایل حمایت ترکیه از تروریستهای تحریرالشام را داعیه اختلافات سرزمینی میان این دو کشور پنداشته و خاطر نشان کرد که حمایت ترکیه از گروه تروریستی تحریر الشام میتواند در راستای رقابتهای سرزمینی بین ترکیه و سوریه باشد که اختلافات ناشی از آن باعث حمایت ترکیه از گروههای مخالف دولت سوریه گردیده تا بتواند این کشور را تضعیف کند.
وی خاطر نشان کرد؛ گروههای تروریستی که متشکل از ملیتهای مختلف است بدین جهت زیر چتر واحد جمع گردیده اند که در حمایت از اهداف اسرائیل، مسیر ترانزیتی و نظامی یا مسیری که اکمالات نظامی حزبالله از طریق سوریه صورت میگرفت را به طور جدی با تهدید و آسیب روبرو کند.
بنابراین این یک توطئه بسیار کلانی هست و باید جلو آن گرفته شود و این میتواند هم سوریه را تضعیف کرده و هم بر حزب الله و خطوط مقاومت تهدید باشد.
آقای سراج خاطر نشان کرد که تحریر شام یک گروه برخاسته از بطن جامعه نیست یک توطئه سیاسی و منطقهیی هست؛ زیرا افراد آن متشکل از اتباع کشورهای مختلف است به همین دلیل ممکن است کشور های متعددی پشتسر اینها وجود داشته باشد و با توجه به نوع کتگوری بندیهایی که در خاورمیانه صورت گرفته است، احتمال بر این است که دست اسراییل پشت این توطئه کار کند و برای زنده ماندن این گروهها نیز تلاش های زیادی به خرج خواهد داد تا از این طریق به حزبالله آسیب برساند.
آقای سراج، ترکیه را یکی دیگر از عوامل نا امنی خاور میانه پنداشته و گفت که در این اواخر معلوم شد که ترکیه کشوریست که توانسته در جبهات مختلف نقش بازی کند این طرف با شعار های تند علیه رژیم اسراییل اما در اصل با آنها در ارتباط هست و حمایت میکند؛ چنانچه ده هزار سرباز ترک در صفوف رژیم اسرائیل علیه مردم غزه میجنگیدند. اکنون که ماهیت جنگ شکل نیابتی به خود گرفته ترکیه تلاش میکند تا بشار اسد را تضعیف و از قدرت برکنار کند.