از پکتیا تا بریتانیا؛ روایت جوان افغان در شهر منچستر
روایت حسین زدران، جوان مهاجر افغان که در سن کودکی به بریتانیا مهاجر شدند و اکنون سرپرستی تیم آیرودینامیک در شهر منچستر انگلستان را به عهده دارد.
حدود ۱۲ ساله بود که افغانستان جنگزده را به مقصد بریتانیا ترک کرد. از یکسو زندگی در مهاجرت، غربت و ناآشنایی با یک محیط و فرهنگ جدید برایش سخت بود، از سوی دیگر مشکلهای مالی و بدهیهای زیاد خانوادهاش به چالشهایش افزود.
حسین زدران، که با خانوادهاش در سال ۲۰۱۴ تورخیل پکتیا را بهامید یک زندگی بهتر و خالی از جنگ ترک کرد، پناهندهی بریتانیا شد، در نخست حتا قادر به تامین نیازهای اولیهی شان از جمله غذا و جای مناسب برای بودوباش نبودند و رفتن به مکتب برای فراگیری آموزش ناممکن بهنظر میرسید؛ زیرا توانایی تامین هزینهی آن را نداشتند. با این حال، زندگی در یک مکان امن، برایش این فرصت را داد تا تلاش کند و بتواند آموزش را فراگیرد.
از آنجایی که نتوانست درسهای ابتدایی مکتب را فرا گیرد، باعث شد که در بخش سواد ابتدایی از جمله خواندن و نوشتن در مقایسه با همصنفیهایش عقب بماند. از سوییهم، یادگیری انگلیسی بهعنوان یک زبان جدید، دشواری در برقراری ارتباط با دیگران را به مشکلهایش افزود.
اما او با خودش عهد کرد که برای خانواده و کشورش باید سخت تلاش کند تا به موفقیت بزرگی دست یابد، این امر انگیزهای برای مطالعهی ۱۳ ساعت در تمام روزهای هفته برایش شد. در برنامههای ESL و برنامههای پس از مکتب شرکت کرد و بهصورت گستردهای با خودش تمرین کرد. با تلاشهای فراوان و پیهم، به تدریج مهارتهای لازم برای موفقیت تحصیلی را بهدست آورد.
سپس به دانشگاه کینگستون رفت تا در رشتهی دیپلم مهندسی تولید، تحصیل کند و موفق به دریافت Triple Distinction Star شد.
اکنون، در دانشگاه سالفورد در رشتهی مهندسی هوافضا مشغول تحصیل است و بهعنوان سرپرست آیرودینامیک تیم مسابقات سالفورد خدمت میکند. امسال تیم شان توانست که در سطح جهانی به رتبهی هشتم دست یابد و نخستین تیم بریتانیایی شود که آزمون استقامت را تکمیل کرده است که حتا از تیمهای پاکستان، ایران و هند پیشی گرفتند.
زدران دربارهی برنامههای آیندهاش میگوید: در آینده شاید وارد تیم فرمول یک مرسدس شویم یا تیم مشابه دیگری. در غیر این صورت، اگر این به نتیجه نرسد، دوست دارم وارد بخش هوانوردی شوم و بهعنوان تکنسین هواپیما مدرک بگیرم تا بعدها به مقام چارتر دست پیدا کنم”.
نبود نمایندگی از افغانستان در این رقابتهای بینالمللی برایش دردناک است. رویای او این است که روزی تیمی از مهندسان افغان را به رقابتهای IMechE در بریتانیا بیاورد. ندیدن پرچم سهرنگ افغانستان در میان دیگر کشورها برایش ناراحتکننده است.
او میگوید که سفرش برایش آموخته است که هر چیزی ممکن است، اگر او توانسته است که از یک کشور جنگزده به بریتانیا بیاید و در رشتهی مهندسی تحصیل کند، پس هر چیزی ممکن است.
حسین زدران، باوجودیکه رفاه و پیشرفت را در بریتانیا یافته است؛ اما هنوز هم به کشورش میاندیشد. او میگوید: “افغانستان جاییست که قلبم به آن تعلق دارد و همهی مردم، خانواده و دوستانم را در خود جا داده است. این مکانی است که من را شکل داده است. اگر هیچ جای دیگری مرا نپذیرد، افغانستان همیشه خواهد بود که مرا به خانهاش خوشآمد بگوید. این کشور یادآور بسیاری از خاطرههای دوران کودکی من است، از بازی در خیابانها گرفته تا جشنگرفتن سنتها با عزیزان. در هرجایی از دنیا که بروم، همیشه احساس میکنم که بیگانهام؛ اما هرگز در افغانستان چنین احساسی ندارم. من بهطور عمیق و شخصی به افغانستان پیوستهام و امید دیدن آن در صلح و شکوفایی را در دل دارم”.
خانوادهاش و بهویژه برادرش که در این عرصه او را حمایت کرده است، دلیل اصلی تحصیل و پیگیری حرفهای در مهندسی هوافضا برایش است.
او در مورد آیندهی کشورش میگوید: “امیدوارم که ثبات اقتصادی ایجاد شود که به هر کودک فرصتی برای تحصیل بدهد. آرزوی من این است که پرچم افغانستان در یک رویداد فرمول استودنت به اهتزاز درآید. از افراد تحصیلکرده و کسبوکارها میخواهم که به مهندسان آیندهی ما کمک کنند تا تیمی مشابه ایجاد کنند و آن را به بریتانیا بیاورند. با وجود چالشهای مالی، با همکاری میتوانیم به این هدف برسیم. آیندهی افغانستان در دستان ماست و آنچه اکنون انجام میدهیم، شکلدهندهی چهل سال آینده و بیشتر است”.
زدران در خصوص اهمیت فراگیری آموزش دختران افغانستان میگوید: “هر دختر و زنی باید حق تحصیل داشته باشد، ما به داکتران، مهندسان حرفهای زن نیاز داریم. اگر میخواهیم داکتران ما زن باشند، باید آنها را آموزش دهیم. بیایید اطمینان حاصل کنیم که دختران و خواهران ما فرصت یادگیری و مشارکت در جامعه را در حالی که به ارزشها و اصولمان پایبند هستند، داشته باشند”.
ریحانه حسان
خبرگزاری سریع