افغانستان؛ قلب تپندهٔ آسیا و میدان همیشگی رقابت قدرتها

افغانستان سرزمینی است که در طول تاریخ همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی قرار داشته است. با وجود آنکه از نظر وسعت و جمعیت نسبتاً کوچک است، اما موقعیت جغرافیایی خاص و منابع طبیعی سرشار آن باعث شده که نقش مهمی در سیاست و اقتصاد بینالمللی ایفا کند. این کشور در قلب قارهی آسیا واقع شده و به عنوان نقطهی اتصال میان خاورمیانه، آسیای مرکزی و شبهقاره هند شناخته میشود. چنین موقعیتی سبب شده که افغانستان از گذشته تا امروز، هم پل ارتباط تمدنها و هم میدان رقابت قدرتها باشد. در طول تاریخ، کشورهای بزرگ جهان با اهداف گوناگون سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی به این سرزمین توجه نشان دادهاند و این توجه تا امروز نیز ادامه دارد.
افغانستان از نظر موقعیت جغرافیایی، اهمیت بسیار بالایی دارد. قرار گرفتن آن در مسیر جادهی ابریشم در گذشته و در مرکز کریدورهای تجاری و انرژی در دوران معاصر، این کشور را به نقطهای راهبردی در نقشهی آسیا بدل کرده است. هر قدرتی که در افغانستان نفوذ داشته باشد، میتواند مسیرهای ارتباطی میان شمال و جنوب و شرق و غرب آسیا را کنترل کند. به همین دلیل، کشورهای قدرتمند همواره کوشیدهاند از طریق نفوذ سیاسی یا حضور نظامی، جایگاهی در این منطقه برای خود به دست آورند.
در قرن نوزدهم، افغانستان میدان رقابت میان امپراتوری بریتانیا و روسیه تزاری بود؛ رقابتی که در تاریخ به بازی بزرگ معروف شد.
در قرن بیستم، اشغال افغانستان توسط شوروی و سپس حضور ایالات متحده و متحدانش در آغاز قرن بیستویکم، این کشور را بار دیگر به مرکز منازعه جهانی تبدیل کرد. امروز نیز کشورهایی چون چین، روسیه، ایران، پاکستان، هند و آمریکا هر یک تلاش دارند تا در ساختار سیاسی و اقتصادی افغانستان سهمی داشته باشند و منافع راهبردی خود را از این مسیر تأمین کنند.
افغانستان از لحاظ منابع طبیعی نیز کشوری غنی است. وجود معادن فراوان لیتیوم، مس، آهن، طلا، زغالسنگ و سنگهای قیمتی، ارزش اقتصادی فراوانی برای این کشور به همراه دارد.
بر اساس گزارشهای بینالمللی، ارزش کل منابع معدنی افغانستان بیش از یک تریلیون دلار برآورد شده است. در دوران کنونی که جهان به سمت انرژیهای نو و فناوریهای پیشرفته حرکت میکند، موادی چون لیتیوم برای تولید باتریها و تجهیزات الکترونیکی اهمیت حیاتی دارند و همین امر موجب شده که نگاه کشورهای صنعتی بیش از پیش به افغانستان معطوف گردد.
افزون بر منابع طبیعی، افغانستان موقعیتی ترانزیتی دارد که میتواند آن را به محور ارتباطی میان کشورهای آسیای مرکزی، جنوبی و خاورمیانه تبدیل کند. پروژههایی مانند خط لوله گاز تاپی که گاز ترکمنستان را از مسیر افغانستان به پاکستان و هند میرساند، نمونهای از ظرفیتهای اقتصادی این کشور است. با این حال، جنگهای پیدرپی و نبود ثبات سیاسی تاکنون مانع بهرهبرداری درست از این موقعیت شده است.
از نظر امنیتی، افغانستان نقش تعیینکنندهای در ثبات منطقه دارد. حضور گروههای افراطی و تروریستی، قاچاق مواد مخدر و اختلافات داخلی، باعث شده که این کشور به یکی از نگرانیهای اصلی کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی تبدیل شود. بسیاری از دولتهای منطقه از گسترش ناامنی از مرزهای افغانستان به داخل قلمرو خود بیم دارند. در عین حال، برخی کشورها از همین بیثباتی برای پیشبرد اهداف سیاسی و نفوذ منطقهای خود استفاده میکنند.
از دیدگاه فرهنگی نیز افغانستان جایگاهی ویژه دارد. این سرزمین در طول تاریخ، پل ارتباط میان تمدنهای بزرگ ایران، هند، چین و جهان اسلام بوده است. زبان، دین، هنر و تاریخ پربار آن باعث شده که افغانستان از نظر فرهنگی نقشی فراتر از مرزهای جغرافیایی خود ایفا کند. قدرتهایی که در این کشور نفوذ داشتهاند، همواره کوشیدهاند از این جایگاه فرهنگی برای تأثیرگذاری نرم بر منطقه بهره گیرند.
در مجموع، افغانستان به دلایل گوناگون از جمله موقعیت جغرافیایی راهبردی، منابع طبیعی فراوان، اهمیت ترانزیتی، جایگاه فرهنگی و مسائل امنیتی، در مرکز توجه قدرتهای جهانی قرار دارد. این عوامل، اگرچه میتوانستند زمینهساز رشد و توسعه کشور باشند، اما در بیشتر دورهها به مداخله خارجی و بیثباتی سیاسی انجامیدهاند. آینده افغانستان به توانایی مردم و دولت آن در استفادهی درست از موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی خود بستگی دارد. اگر این کشور بتواند استقلال و ثبات داخلیاش را حفظ کند و از موقعیت خود برای همکاری منطقهای بهره گیرد، میتواند از میدان رقابت قدرتها به پل صلح، تجارت و همکاری میان ملتها تبدیل شود.
نویسنده: سید عبدالحمید رضوی

