افغانستان در آستانهٔ بحران آبی؛ خشکسالیهای پیاپی و هشدار صریح سازمان ملل

در پی هشدار تازه برنامهٔ اسکان بشر سازمان ملل (UN-Habitat) دربارهٔ دسترسی ناکافی مردم افغانستان به آب سالم و امکانات بهداشتی، این واقعیت تلخ بار دیگر سر زبانها افتاده است که خشکسالیهای پیاپی افغانستان را وارد بحران آبیِ عمیقتری کردهاند و اگر حاکمیت موجود در فصلهای بارندگی بهسرعت و با ارادهٔ قاطع به مهار و مدیریت آبهای سطحی نپردازد، شرایط انسانی و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.
چند دهه است که افغانستان با دورههای خشکسالی متوالی و کاهش بارشها همراه بوده است؛ فصلهای مرطوب متوالی از میانگین تاریخی پایینتر شروع شدهاند و خاک در بسیاری از نقاط کشور رطوبت کافی ندارد. این روند نه تنها تولید کشاورزی را بهشدت تحت فشار گذاشته، بلکه منابع زیرزمینی آب را که مردم و شهرها مدتها برای تأمین آب به آن تکیه کردهاند نیز خالی شده است. در نتیجه، بسیاری از مردم دهات و قصبات کشور و سکونتگاههای غیررسمی شهری به آب سالم دسترسی ندارند و خطرهای سلامت عمومی افزایش یافته است.
گزارشهای مستقل و پژوهشی نشان میدهند که سطح آبهای زیرزمینی در کابل بهطور چشمگیری کاهش یافته و برخی تحلیلها هشدار دادهاند که در صورت ادامهٔ استخراج بیش از ظرفیتِ بازتوانی، پایتخت ممکن است در سالهای آینده با کمبود شدید آب مواجه شود؛ وضعیتی که پیامدهای جدی برای چند میلیون نفری خواهد داشت که برای شرب، کشاورزی شهری و صنایع کوچک به این منابع وابستهاند. این فروکاستهشدنِ سفرههای زیرزمینی همچنین با آلودگی و افزایش هزینهٔ خرید آب از منابع خصوصی همراه شده است که تابآوری اقتصادی خانوادهها را کاهش میدهد.
ابعاد انسانی بحران نیز قابلانکار نیست، نهادهای بینالمللی و دفاتر منطقهای سازمانهای خارجی گزارش دادهاند که میلیونها نفر در افغانستان به آب آشامیدنی ایمن دسترسی ندارند؛ برخی برآوردها از شمار بالایی از جمعیت کشور سخن میگویند که نیازمند مداخلات فوری در زمینهٔ آب، بهداشت و تغذیهاند. فقدان آب پاک مستقیماً سلامتِ کودکان، زنان باردار و سالمندان را تهدید میکند و با افزایش بیماریهای مرتبط با آب و ضعف معیشتی خانوارها پیوند دارد.
در برابر این واقعیت، یک راهبرد عملیاتیِ روشن وجود دارد، در فصلهای بارش، اولویت حکومت باید مهار و مدیریت آبهای سطحی باشد. این به معنای مجموعهای از اقدامات پیوسته و هماهنگ است که میتواند بار بحران را کاهش دهد و تابآوری منابع آب را بازسازی کند. برخی از محورهای کلیدی که باید فوراً در دستور کار قرار گیرند عبارتاند از ساخت و احیای سازههای کوچک مهار آب (حفر چالههای خرد، بندهای کوچک، حوضچههای بازچرخانی) در حوضههای آبریز محلی برای ذخیرهٔ روانآبهای فصلی و فراهمسازی نفوذ تدریجی به سفرههای زیرزمینی؛ این راهکارها نسبت به پروژههای بزرگ هزینهٔ کمتری دارند و میتوانند سریعتر اجرا شوند.
ترویج و سرمایهگذاری در سامانههای جمعآوری آب باران (از سقف خانهها تا سطح معابر و فضای سبز شهری) بهخصوص در شهرها و سکونتگاههای غیررسمی که دسترسی به شبکههای آبرسانی محدود است؛ تجربههای محلی و مطالعات فنی نشان میدهد که حتی سیستمهای کوچک میتوانند به میزان قابلتوجهی نیازهای غیرشرب را پوشش دهند و فشار بر چاهها را کاهش دهند.
بازآفرینی و حفاظت از مسیرهای طبیعی نفوذ آب (درهها، دشتهای سیلابی، کف رودخانهها) و جلوگیری از سدسازی یا توسعهٔ بلاضابطهای که مانع از نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی میشود؛ مدیریت طبیعتمحورِ آب باید هموزنِ ساختوسازهای سخت باشد.
وضع مقررات و سازوکارهای مؤثر برای کنترل استخراج بیرویهٔ آب زیرزمینی، شفافسازی مجوزها و ایجاد سامانهٔ پایش مصرف آب شهری و کشاورزی؛ در بسیاری از مناطق، استخراج غیرقانونی و بهرهبرداری تجاری از آب، فشارها را در مورد بحران کم آبی تشدید کرده است.
تقویت خدمات WASH (آب، صحت و نظافت) در سکونتگاههای غیررسمی و مناطق کمبهره؛ نصب سیستمهای امکانات دسترسی به آب پاک، اصلاح شبکههای توزیع و آموزش صحی میتواند از بروز بحرانهای صحی پس از کمآبی جلوگیری کند.
پیادهسازی این موارد نیازمند سه پیششرط است: اول، ارادهٔ سیاسی و تخصیص منابع مالی در سطح ملی؛ دوم، همکاری منسجم میان وزارتهای مسئول (آب، زراعت، شاروالیها و صحت) و نهادهای محلی؛ سوم، هماهنگی با نهادهای بینالمللی و سازمانهای غیردولتی برای تأمین فناوری، آموزش و سرمایهگذاریهای سریعالاجرا. تجربهٔ کشورهای مشابه و تحلیلهای فنی نشان میدهد که ترکیب سرمایهگذاریهای خرد، سیاستگذاری هدفمند و مشارکت جوامع محلی میتواند بازدهی بالایی در بهبود دسترسی به آب داشته باشد.
از منظر حقوقی و کرامت انسانی نیز تأمین آب پاک نباید صرفاً یک اولویت فنی یا اقتصادی محسوب شود؛ سازمان ملل بر این نکته تأکید کرده است که آب سالم بخشی از کرامت انسانی و پایهٔ سلامت عمومی است. پیام سازمانهای بینالمللی این است که بهجای چشمانتظاری برای کمکهای اضطراری که بحران را تنها تسکین میدهد، باید در فصل بارانها سرمایهگذاری شود تا آب ذخیره و سفرههای زیرزمینی پر آب شوند، اقدامی که نه تنها بحرانِ فعلی که آبی را کم میکند، بلکه از خشکی بلندمدت منابع آبی جلوگیری خواهد کرد.
افغانستان در نقطهٔ حساس قرار دارد، تکیه به راهکارهای کوتاهمدت بحران آب و استخراج بیقاعده منابع آب میتواند هزینههای جبرانناپذیری برای سلامت، اقتصاد و ثبات اجتماعی کشور به جا گذارد. اکنون زمانِ تصمیمگیریهای روشن و اقدامات عملی است حکومت که در فصلهای بارندگی به مهار و مدیریت آبهای سرزمینی اولویت دهد، نهتنها وضعیتِ انسانی را حفظ خواهد کرد، بلکه سرمایهٔ طبیعیِ پایدارتری برای نسلهای آینده تأمین میکند.
محمد امین فرهمند

