انتخابات ۲۰۲۵ عراق؛ میدان بازتعریف حاکمیت ملی و چالشهای نفوذ خارجی

انتخابات ۲۰۲۵ عراق در زمانی برگزار شد که این کشور بیش از هر زمان دیگری میان یک دوگانگی سیاسی قرار دارد، از یکسو خواست مردم این کشور برای توسعه، ثبات و کارآمدی سیاسی، و از سوی دیگر ساختار پیچیدهای از احزاب همسو با امریکا و غرب که زمینه مداخلات خارجی و چالشهای امنیتی را فراهم میسازند که بر روند شکلگیری اراده ملی مردم عراق اثر میگذارد.
حضور هرگونه مداخله سیاسی، مالی یا امنیتی از سوی قدرتهای بیگانه، بهویژه امریکا و رژیم اسرائیل، تهدیدی مستقیم برای ثبات و اراده مردم عراق است. سیاستگذاران و نخبگان عراق باید با تقویت نهادهای بومی و بازتعریف رابطه بغداد با نهادهای بینالمللی، باید استقلال رأی این کشور را حفظ کنند، انتخابات باید در چارچوب وحدت ملّی و وفاداری به مرجعیت دینی و ارزشهای مقاومت اسلامی انجام گیرد. نقش گروههای مقاومت و مجاهدان عراقی در حفظ امنیت و مقابله با تروریسم باید بهعنوان رکن مشروع و قانونی در نظام سیاسی عراق به رسمیت شناخته شود، زیرا همین جریانهای مقاومت بود که با فداکاری و جان نثاری، نظام سیاسی این کشور را از حلقوم داعش نجات داد.
بررسی تحولات سالهای اخیر در کشورهای مختلف منطقه نشان میدهد که بسیاری از الگوهای توسعهمحور غربی، اگرچه با ادعای پیشرفت و مدرنسازی عرضه میشوند، در لایههای عمیقتر خود پیامدهایی چون فرسایش هویت دینی، گسستهای اجتماعی و افزایش ظرفیت نفوذ بازیگران خارجی را بهدنبال داشتهاند. این تجربهها نشان میدهد که هرگونه سازوکار توسعهای، اگر از بسترهای فرهنگی و ساختار اجتماعی بومی فاصله بگیرد، میتواند بهجای تقویت جامعه، آن را در برابر فشارهای بیرونی آسیبپذیرتر کند. در چنین شرایطی، انتخابات پارلمانی عراق فرصتی کلیدی برای سیاستگذاران این کشور است تا با بهرهگیری از مشروعیت رأی مردم، چارچوبی فرهنگی و رسانهای تدوین کنند که ضمن صیانت از هویت اسلامی ـ ملی، توان بازدارندگی این کشور را در برابر عملیات شناختی و راهبردهای نفوذمحور قدرتهای غربی افزایش دهد.
آینده ثبات عراق در گرو شکلدهی به یک چارچوب همکاری منطقهای منسجم است؛ چارچوبی که بر همسویی و هماهنگی میان بازیگران تأثیرگذار منطقه استوار باشد. از نگاه این گروه، تقویت روابط راهبردی بغداد با کشورها و جریانهایی که در سالهای اخیر نقش تعیینکنندهای در مدیریت بحرانهای امنیتی و ژئوپولیتیک خاورمیانه داشتهاند، میتواند به شکلگیری یک محور همکاری پایدار کمک کند. چنین مدلی از همگرایی، اگر با برنامهریزی بلندمدت همراه شود، امکان طراحی پروژههای مشترک در حوزههایی چون انرژی، اقتصاد و امنیت را فراهم خواهد کرد؛ مسیری که میتواند گزینهای بومی و قابل اتکا در برابر وابستگیهای سنتی عراق به نهادهای مالی و ساختارهای غربی باشد و فضای بیشتری برای تصمیمگیری مستقل در اختیار سیاستگذاران عراقی قرار دهد.
بیست سال تجربه گذشته به وضوح نشان میدهد که همکاریهای امنیتی، اقتصادی و انرژی میان ایران و عراق ستون اصلی مقابله با تروریسم و تضمین تمامیت ارضی دو کشور بوده است. این همگرایی، فراتر از یک رابطه دوجانبه، نقش تعیینکنندهای در ثبات و موازنه منطقهای دارد. تداوم و نهادینهسازی این همکاریها، علاوه بر تقویت استقلال سیاسی و اقتصادی عراق، موجب تثبیت قدرت ملتها در غرب آسیا و کاهش نفوذ بازیگران خارجی میشود و راه را برای توسعه پایدار و امنیت مستمر در منطقه هموار میسازد.
یکی از شاخصهای اصلی تحقق استقلال واقعی عراق پس از انتخابات، تعیین جدول زمانی روشن و عملی برای خروج کامل نیروهای خارجی، به ویژه نظامیان آمریکایی است. این گام نه تنها بنیانهای یک دولت مقتدر و پاسخگو به مردم را مستحکم میکند، بلکه فضا را از نفوذ و فشارهای خارجی پاک میسازد و امکان شکلگیری تصمیمگیریهای ملی و راهبردی مستقل را فراهم میآورد. در شرایطی که حضور بیگانگان همواره چالشهای امنیتی و سیاسی را در این کشور تشدید کرده است، چنین اقدامی میتواند نقطه عطفی در مسیر بازپسگیری حاکمیت کامل عراق بر سرزمین خود و تثبیت جایگاه آن در معادلات منطقهای باشد
دوران حضور آمریکا در افغانستان تصویری روشن از تأثیر خارجی بر سرنوشت سیاسی مردم افغانستان ارائه میدهد. در آن دوره، انتخابات به ابزاری برای پیشبرد منافع امریکا و غرب بدل شد و هرگونه اراده مردمی در سایه مداخلات آشکار نیروهای غربی کمرنگ شد. اشرف غنی، بهرغم صبغه قانونی مشروعیت در دو دوره ریاست جمهوری، در واقع محصول اراده و حمایت مستقیم آمریکا بود و نقش واقعی رأی مردم افغانستان در انتخاب او بسیار ناچیز بود. این تجربه تلخ نشان میدهد که حاکمیت ملی افغانستان بارها تحت فشار قدرتهای خارجی قرار گرفت و استقلال سیاسی کشور بهشدت آسیب دید. چنین واقعیتی نه تنها ضرورت بازنگری در نظامهای انتخاباتی الگوهای غربی را آشکار میکند، بلکه اهمیت تقویت ساختارهای مستقل سیاسی و ایجاد مکانیزمهایی برای تضمین اراده واقعی مردم را بیش از پیش برجسته میسازد.
انتخابات افغانستان و دخالت آشکار آمریکا در آن، باید به عنوان یک درس عبرت تاریخی برای منطقه و جهانیان تلقی شود. در این دوره، اراده واقعی مردم افغانستان به بازی گرفته شد و واشنگتن، فارغ از منافع ملی این کشور، تنها منافع خود را دنبال میکرد. این تجربه تلخ نشان داد که حتی فرآیندهای دموکراتیک که ظاهراً قانونی و مشروع به نظر میرسند، میتوانند تحت نفوذ قدرتهای غربی همچون آمریکا به ابزاری برای تحقق اهداف خارجی بدل شوند. نتیجه این دخالت، نه تنها تضعیف حاکمیت ملی افغانستان بود، بلکه پیامدهای آن تا امروز نیز بر ساختار سیاسی و اعتماد عمومی مردم تأثیرگذاشته است. این رویداد، زنگ هشداری روشن است مبنی بر اینکه بدون نهادهای مستقل و مکانیزمهای شفاف، اراده واقعی ملتها همواره در معرض دستکاری و سوءاستفاده قرار دارد
از منظر ارتباطات سیاسی، یکی از چالشهای انتخابات ۲۰۲۵ این است که عراق با موجی از روایتسازیهای بیرونی مواجه است؛ روایتهایی که خود را در قالب تحلیلهای اقتصادی، نسخههای توسعهگرا یا پیشنهادهای سیاسی عرضه میکنند، اما در عمل در پی ایجاد شکاف در هویت ملی، تضعیف اعتماد عمومی و جهتدهی به سیاست داخلی هستند. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که غرب اغلب پروژههای اصلاحی و فرهنگی خود را با عنوان توسعه، مدرنسازی یا حمایت از جامعه مدنی ارائه میکند، اما در بسیاری از موارد این پروژهها به گسترش وابستگی ساختاری، تغییر بافت فرهنگی و افزایش نفوذهای امنیتی انجامیدهاند. برای عراق، که هنوز در حال ترمیم بافت اجتماعی پس از جنگ است، هرگونه تغییر فرهنگی یا ادراکی که بدون توجه به زمینههای بومی دنبال شود، میتواند زمینهساز تعارضات اجتماعی و فرسایش اعتماد عمومی گردد.
انتخابات ۲۰۲۵ عراق، صرفاً رقابتی میان احزاب یا چهرههای سیاسی نیست؛ بلکه آزمونی برای سنجش بلوغ سیاسی، ظرفیت نهادهای ملی این کشور و قدرت مردم در دفاع از استقلال تصمیمگیری است. اگر عراق بتواند از فشارهای بیرونی عبور کند و آگاهی عمومی را تقویت نماید، این انتخابات میتواند نقطهای مهم در مسیر تثبیت حاکمیت ملی این کشور باشد. اما اگر زیر فشار روایتسازیهای خارجی قرار گیرند، خطر بازتولید چرخهای از بحران سیاسی، کاهش مشارکت و تضعیف نهادهای منتخب همچنان پابرجا خواهد بود. مسیر پیشرو دشوار است، اما عراق نشان داده که در پیچیدهترین لحظات تاریخی نیز توانسته با تکیه بر اراده جمعی راهی برای مقاومت و بازسازی پیدا کند. آینده انتخابات نیز تنها در گرو همین اراده خواهد بود.
یادداشت اختصاصی

