بازی خطرناک پاکستان علیه افغانستان با جستجوی عمق استراتژیک

از زمان روی کار آمدن حکومت تالبان، تحولات بین پاکستان و افغانستان روز به روز اوج گرفته و تا حال حاضر که در حالت اضطرار و اورژانس قرار گرفته است. زیرا پاکستان روشهای مختلفی را در پیش میگیرد که بتواند حلقه فشار را هر روز بر حکومت تالبان تنگتر سازد؛ ظاهرا چنین به نظر میرسد که اساس اختلافات میان پاکستان و تالبان افغانستان مسئله «تیتیپی» است؛ اما از دست رفتن عمق استراتژیک پاکستان علت اساسی اختلافات با حکومت تالبان است. پیش از این اسلام آباد افراد و گروههای خاصی را در افغانستان داشت که میتوانست توسط آنان اهدافی را در افغانستان هدفگیری و یا مقصودی را بر آورده سازد و جنگهایی را در افغانستان رو براه سازند؛ اما اکنون از این منابع انسانی خبری نیست و اسلام آباد در یک حالت بلاتکلیفی مانده است.
نیروهای حاکم کنونی در افغانستان، بیست سال تمام با حمایت پاکستان علیه دولت پیشین جنگید، پاکستان این نیروها را به مدت بیست سال با زحمات زیاد تربیه و تجهیز کرد و انتظار نداشت که آنان را به همین راحتی از دست بدهند؛ اما همینکه تالبان افغانستان بر اریکهی قدرت تکیه زدند بدون اینکه به پاکستان امتیازی قائل شوند سیاست خارجی متوازن را روی دست گرفت که اینگونه به مزاج پاکستان خوش نمیخورد؛ زیرا رسیدن به عمق استراتژیک اش که همانا کشاندن جنگ به خارج از سرزمین خود است مقدور نیست و این با هدف پاکستان در تضاد است. در حال حاضر پاکستان بر آن است تا با فشارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی حکومت طالبان را تحت فشار قرار دهد.
در حوزه اقتصادی، انسداد مکرر مرز حیاتی تورخم که بخش اعظم صادرات افغانستان از طریق این مرز تامین می شود.
در حوزه سیاسی، معرفی افغانستان به عنوان مهد تروریسم و ترویج این ادبیات در سطح بین المللی؛ چنانچه دیپلماتهای پاکستانی همواره تاکید دارند که در افغانستان تروریستهای چند ملیتی حضور دارند که تهدیداتی را علیه پاکستان و منطقه متوجه میسازند و تداوم چنین دیپلماسی میتواند به ضرر افغانستان تمام شود.
پاکستان در بخش امنیتی نیز همانند بیست سال گذشته که از تالبان حمایت کرد؛ اما همواره منکر بود این بار حمایت از جبهه های مخالف تالبان و بازی با کارت داعش خراسان را در پیش گرفته است که بازهم با همان روش سابق که سیاست انکار را پیش گرفته بود منکر میگردد.
سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان این است که در این کشور هیچگاه حکومت ثابت و پایدار شکل نگیرد زیرا توانمندی افغانستان به نفع پاکستان نیست ومیتواند افغانستان را از وابستگیهای گوناگون به پاکستان بی نیاز ساخته و ادعای دیورند خواهی نیز روی دست گرفته شود؛ لذا هدف پاکستان فقط از بین بردن حکومتهای ضعیف و یا هم تنومند افغانستان است که مزاحمتی برای عمق استراتژیک پاکستان محسوب گردند.
هم اکنون که پاکستان بحث «تیتیپی» را پیش کشیده و حمایت از این گروه را به تالبان افغانستان نسبت میدهند، در واقع این مسئله در درجه دوم اهمیت قرار دارد؛ درواقع سیاست خارجی متوازن افغانستان باعث تشدید اختلافات میان جانبین شد و پاکستان خواهان توجه بیشتر و تسلیمی افغانستان در ابعاد و حیطههای مختلف است که چنین مامول بر آورده نشد و پاکستان هم اقدام جدی علیه افغانستان روی دست گرفت.
این بازی خطرناک پاکستان برای افغانستان و منطقه پیامدهای سوزناک و ناگواری دارد؛ زیرا افعی تروریزم به هیچ کشوری حتی پاکستان رحم نخواهد کرد؛ بنا بر این بهتر است که پاکستان صنعت تروریزمپروری را کنار گذاشته و در عوض برای افغانستان امن و با ثبات همکاری کند، تروریزم علاوه بر اینکه افغانستان و پاکستان را در منجلاب غرق خواهد کرد، کشورهای منطقه را نیز در سیاهچال جهل و تباهی سوق خواهد داد. کمترین هزینه این بازی خطرناک پاکستان برای این کشور این است که سیل مهاجرت افغانها پاکستان را از منظر اقتصادی و امنیتی آسیب خواهد زد، در صورتیکه حکومت افغانستان متزلزل گردد، جنگ داخلی در کشور رخ خواهد داد که دود آن چشم همسایگان را نیز اشگبار خواهد ساخت.