برکناری اساتید شیعه دانشگاه بامیان، نشانهگیری شقاق قومی

خبرها حاکی از آن است که حکومت سرپرست در اقدام حذفگرایانه، تعداد زیادی از اساتید دانشگاه بامیان را از سِمتهای شان برکنار کرده است، در وضعیتی که محیطهای اکادمیک افغانستان با کمبود کدرهای علمی مواجه است این اقدام میتواند باعث تضعیف بیشتر این نهادها گردد. پس از سقوط جمهوریت بسیاری از مغزهای متفکر، کدرهای اداری، اساتید دانشگاهها و فرهنگیان، کشور را ترک کردند و به نقاط مختلف جهان پراکنده شدند، به باور بسیاری از کارشناسان، فرار مغزها یکی از پیامدهای جدی و نا مطلوب بر پیکره نهادهای اکادمیک و علمی محسوب میگردد.
کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته همواره تلاش دارند تا با اهدای بیشترین امتیازات مادی و معنوی اساتید و معلمین را تشویق کرده و روی پا نگهدارند، زیرا تنها اساتید هستند که به تربیه نسل سالم و متخصص کمک میکنند؛ اما در افغانستان نه تنها به امتیازات و معاشات اساتید توجه نمیگردد؛ بلکه در صدد حذف شان هستند.
هر استاد پوهنتون حد اقل ۱۶ تا ۲۲ سال تعلیم و تحصیل را سپری میکنند تا مصدر خدمت به جامعه و مردم خویش گردد که این مدت زمان برای انسانهای هدفمند مدت زیادی است؛ اما اکنون با پر کردن خلأ این کدرها زمان طولانی نیاز است تا جبران گردد. حدود سه سال است که از حکمرانی طالبان بر افغانستان سپری میگردد، معیارهای تحصیلات عالی بیانگر آن است که در این مدت هیچ فردی نمیتواند طی سه سال از یک دوره تحصیلی فارغ گردد، اگر حکومت سرپرست بخواهد افراد خودش را در این دانشگاه جا بجا کنند، واضح است که هنوز آنان از مقطع لیسانس فارغ نشده اند، چه برسد به این که آنان دوره ورکشاپهای استادی و یا مقاطع ماستری و دکتری را سپری کرده باشند.
با توجه به اینکه برکناری اساتید دانشگاه مربوط به شیعیان و از ولایت عمدتا شیعهنشین میباشد، چنین اقدام در راستای حذف سیستماتیک شیعیان افغانستان از نهادهای علمی و اداری کشور محسوب میگردد، این اقدام ناسنجیده میتواند پیامد مرگبار بر روحیه اجتماعی مردم افغانستان بجا بگذارد و زمینههای نفاق و شقاق بیشتر را میان حکومت و مردم ایجاد خواهد کرد، در شرایطی که افغانستان تحت هجمه گروههای سیاسی مختلف قرار دارد چنین اقدامات تبعیضی باعث تقویت صفوف مخالفین حکومت گردیده و حربهای به دست آنان میدهد تا بیش از به نفاق قومی_مذهبی دامن بزنند.
چنین اقدام علاوه بر اینکه بار اجتماعی دارد و عملا بر روحیه بیش از ۱۵ میلیون شیعیان افغانستان اثرات سؤ بجا میگذارد، نقض حقوق بشری افراد متضرر نیز محسوب میگردد؛ زیرا بدون در نظرداشت اصول و پرنسیپ، با نگاه تبعیض آمیز از وظایف شان سبکدوش شده اند که واکنش نهادهای مدافع حقوق بشر را نیز بر میانگیزد. این اولین اقدام تبعیض آمیز طالبان علیه شیعیان افغانستان نیست؛ پیش از این نیز طی سه سال حکومتداری شان اقدامات تبعیضی فراوانی را بر این جامعه تحمیل کرده اند، راداری تبعیضها علیه شیعیان که پیش از این صورت گرفته است شامل اقدامات نظامی طالبان علیه شیعیان، دستگیریهای ناگهانی فعالان شیعه، ممانعت از تدریس فقه شیعه، ممنوعیت انتشار و چاپ تعدادی از کتابهای شیعی و محدود کردن مراسم مذهبی شیعیان توسط طالبان میباشند. لذا خوب است که اگر طالبان نگاه استراتژیک و ثبات محور در قبال افغانستان دارند، به حقوق فردی و اجتماعی مردم و جامعه افغانستان احترام گذاشته و از تواناییهای آنان در رشد و شکوفایی کشور بهره گیرند نه اینکه در صدد حذف شان باشند.