تراژدی بیست ساله حضور امریکا در افغانستان

طی بیست سال حضور تراژیک امریکا در افغانستان انتظارها بر این بود که این کشور در همکاری با همتایان افغان اش زیربنای یک نظام قوی و مردم سالار را در افغانستان بنیان‌گذاری کند؛ اما حضور این کشور طی بیست سال تا زمان خروج ثابت کرد که نه تنها به فکر نظام‌سازی و ثبات در افغانستان نبود؛ بلکه از نیروهای امنیتی افغان به عنوان ابزار یک‌بار مصرف ساخته بود که به گونه‌ی پیشمرگه‌های نیروهای غربی عمل می‌کردند.

به جای یک اردوی پیاده نظام سبک که افغانستان بتواند به طور مستقل آن را تحت کنترل داشته باشد، امریکا به دنبال ایجاد اردوی افغانستان به صورت یک ساختار نظامی تسلیحاتی ترکیبی «به صورت آینه ای از اردوی ایالات متحده» بود. این امر، مستلزم همکاری مستشاران و پیمانکاران نظامی امریکایی برای کمک به اردوی افغانستان در مدیریت لجستیک، تعمیرات و بهره برداری از تجهیزات پیچیده بود. ژنرال بازنشسته دیوید بارنو به بازرس کل ویژه برای بازسازی افغانستان می‌گوید: «آن اردو را طوری ساختیم تا با پشتیبانی قراردادی کار کند. بدون آن، نمی تواند کار کند. بازی اینطور به پایان رسید… وقتی پیمانکاران از افغانستان خارج شدند، مثل این بود که همه چوب ها را ناگهان از برج بازی جنگل بیرون کشیده باشیم و انتظار داشته باشیم سرپا بماند.»

ایالات متحده طی 20 سال تقریبا 90 میلیارد دالر برای توسعه اردوی افغانستان سرمایه گذاری کرد. اگرچه داستان های موفقیت آمیزی در توسعه این اردو نیز وجود داشت و از نمونه آنها می توان به واحدهای زبده مانند کماندوها اشاره کرد، اما آنها عملا مجبور بودند فقدان یک اردوی منظم و آموزش دیده را جبران کنند. دلیل اینکه امریکا نتوانست از سرمایه گذاری انبوهی که توسط مالیات دهندگان در ساخت اردوی افغانستان صورت گرفته بود بازدهی کلی خوبی داشته باشد، تا حدی به دلیل هزینه هنگفت ساخت اردو به صورت یک نیروی تسلیحاتی ترکیبی بود.

فرهنگ اردو در افغانستان از نخبگان سیاسی کشور نشات گرفته و آلوده به میهن پرستی معاملاتی بود. توافق امریکا و طالبان و آغاز عقب نشینی نیروهای امریکایی، روحیه نیروهای دفاع ملی افغانستان را تضعیف کرد که روحیه ضعیف در میان نیروهای اردو از سال ها پیش یک مشکل بود. در حقیقت، طالبان همیشه در زمینه روحیه نیروها یک مزیت نسبی داشته اند: طالبان جنگجویان داوطلب بودند که برای اعتقادات مذهبی می جنگیدند، نه برای دستمزد. در روایت طالبان، نیروهای آن در برابر اشغال خارجی، به گونه‌ی ایدئولوژیکی که عمیقا ریشه در تاریخ افغانستان دارد و با هویت افغانی گره خورده است، مقاومت کردند. در مقابل، دولت افغانستان بدون فشار امریکا در پرداخت دستمزدها و مبارزه با فساد اقدامی انجام نمی داد. تا تابستان 2021 بسیاری از نیروهای اردو چندین ماه حقوق معوقه داشتند و بدین ترتیب، یکی از انگیزه های اصلی آنها برای ادامه مبارزه حذف شده بود.

طبق ارزیابی «سیگار» طالبان بیشتر ولسوالی ها و ولایات را نه از طریق پیروزی نظامی، که در نتیجه تسلیم شدن مقامات دولتی محلی، بزرگان قبایل و قوماندان‌های اردو و از طریق مذاکره، تصرف کردند؛ زیرا انگیزه دفاعی وجود نداشت و کسی نمی‌خواست برای غنی، یا برای مردمی که از خارج برای غارت وطن آمده بودند، کشته شوند؛ حتی رهبران ائتلاف شمال و بسیاری از قوماندانان جهادی چنین عقیده ای داشتند و به محض اینکه متقاعد شدند کمکی از کابل نخواهد رسید، به کشورهای همسایه گریختند. نیروهای اردو و پلیس محلی هم در بسیاری از نقاط کشور به دلیل فساد و سوء استفاده از موقعیت، از حمایت مردمی کافی برخوردار نبودند. تاکتیک های پلیس محلی عمدتا به صورت «دستگیری، رشوه و آزادی» توصیف می شد و این، یک معضل کلیدی برای مستشاران امریکا در ماموریت های تثبیت و بازسازی بود.

غنی نمی توانست واقعیت خروج نظامی امریکا از افغانستان را بپذیرد و این، تا حدودی به دلیل توهمات شخصی او بود که توسط افرادی در واشنگتن تقویت می شد. در اواخر عمر حکومت غنی، یک مقام ارشد وزارت امور خارجه امریکا به «سیگار» گفت: «مقامات دولتی در امریکا از جمله اعضای کنگره که رئیس جمهور غنی از طریق کانال های غیررسمی با آنها در ارتباط بود، برداشت‌های نادرست او را تقویت کردند و به این تصور دامن زدند که درباره عقب کشیدن نیروها از افغانستان در امریکا چنددستگی وجود دارد.» بسیاری دیگر از رهبران جمهوریت نیز همین احساس را داشتند و تصور می کردند چون طالبان به توافق امریکا و طالبان عمل نکرده، امریکا افغانستان را ترک نمی کند. در چنین شرایطی، غنی نگران شد که واشنگتن در توافق امریکا و طالبان، او را برکنار کند و بسیاری از افراد توانمند دولت را برکنار و افراد وفادار نالایق را جایگزین آنها کرد. در نهایت در 2021 از کشور گریخت و این در حالی بود که هنوز، برخی از قوماندانان ارشد او آماده ادامه جنگ بودند.

توافق امریکا و طالبان بر خروج اردوی امریکا از افغانستان متمرکز بود و مذاکرات میان طرف های افغان و حل و فصل سیاسی در اولویت دوم قرار داشت. جامعه اطلاعاتی امریکا در 2021 به این نتیجه رسید که احتمال توافق صلح با طالبان در یک سال کم و این گروه از مزیت نظامی برخوردار است. این نتیجه احتمالا بر تصمیم رئیس جمهور بایدن به ترک افغانستان تاثیر گذاشت، نشستن امریکا پای میز مذاکره با طالبان به این گروه نوعی مشروعیت بین المللی داد و دولت افغانستان را ناتوان و تابع امریکا جلوه داد. توافق امریکا و طالبان همچنین این فرصت را برای طالبان فراهم آورد تا دستاوردهای نظامی خود را تثبیت کند.

با هر توضیحی، تصمیم امریکا به عقب نشینی بدون نوعی توافق سیاسی، غیرقابل دفاع است و در ناکامی نخبگان در واشنگتن یا کابل در دست و پنجه نرم کردن کامل با واقعیت‌های موجود در سراسر افغانستان ریشه دارد. فساد، خویشاوندی و سوءمدیریت نخبگان افغان از طریق حضور نظامی امریکا و در نتیجه از طریق افراد و دالرهای امریکایی کمک مالی شد و در نهایت، واشنگتن را با این سوال مواجه کرد که برای چندین دهه دیگر در افغانستان بماند و صدها میلیارد دالر بیشتر هزینه کند، یا عقب نشینی کند. در نهایت، گزینه دوم انتخاب شد چون اولی از نظر سیاسی نامحبوب بود و با منافع امریکایی که روسای جمهور این کشور موظف به دفاع از آنها هستند، فاصله زیادی داشت.

لینک کوتاه

https://sarie.news/s129a

 

دکمه بازگشت به بالا