تطبیق نقشههای شهری در کابل و نگرانیهای مردم
پس از آغاز به کار سهولتهای سرکسازی در کابل، روایتهای مختلفی از این پروژهها در رسانههای اجتماعی دست به دست میشود، عدهی آن را منفعت العامه خوانده و ابراز رضایت میکند، عدهی نیز به تطبیق این پروژهها با دید قومیتی – سمتی نگریسته و حکومت سرپرست را متهم به تحمیل فشار بر اقوام تاجیک و هزاره میسازد.
چند روز قبل روزنامه گاردین که یکی از معتبرترین منابع رسانهی جریان غرب به حساب میآید، در گزارشی نوشت که با کمک تصاویر ماهواره ای، رسانههای اجتماعی و شهادت ساکنان کابل تحقیقات نشان می دهد که پس از تخریب خانه ها در کابل، هزاران نفر بی خانمان شدند.
در همین راستا، یک تحقیق جدید نشان می دهد که برنامه بازسازی کابل هزاران نفر را بی خانمان کرده است و این گروه به بهانه زیباسازی و توسعه شهر کابل، خانههای هزارهها و تاجیکها را تخریب میکند.
در همین حال اما شاروالی کابل با انتشار اعلامیه ای گزارش ها مبنی بر تخریب خانه های مناطق هزاره نشین و تاجیک نشین در شهر کابل را رد کرد. در این اعلامیه آمده است که: طی سه سال گذشته از سوی شهرداری کابل نزدیک به دو میلیارد افغانی برای دو هزار شهروند که ملکیت های شان استملاک شده بود، پرداخت شده و این روند ادامه دارد.
تناقضات در نوشته گاردین
گاردین در نشر مطلب مشخصا از واژه هزاره و تاجیک استفاده کرده است، در حالیکه همه میدانند شهر کابل متشکل از اقوام گوناگون افغانستان هستند، در انگیزه و هدف گاردین برجسته سازی نفاق قومی کاملا مشهود است؛ به عنوان مثال اگر سرک نقاش الی کمپنی در حال کار است و تعدادی از خانههایی که در مسیر واقع شده تخریب میگردند، جدا از بحث پرداخت خساره، خانههایی هستند که اقوام، مختلف هزاره، تاجیک و پشتون در آن سکونت دارند، سمت برچی منطقه نقاش عمدتا شیعه نشین هستند ولی طرف کمپنی عمدتا پشتون و تاجیک نشین هستند به همین منوال سایر نواحی کابل را نیز میتوان برشمرد.
مشخصا در غرب کابل آنچه مشاهده میشود، رضایت عمومی از ساخت و سازها وجود دارد، غرب کابل در منطقه برچی چند فرد زورمند و پولدار بخاطریکه خانه و املاک شان تخریب نگردد، چندین بار شاروال دوره جمهوریت را به خانه اش دعوت کرد و با پرداخت رشوه و سایر شیوههای بازدارنده، مانع از توسعه جاده برچی شد، مردم غرب کابل آرزو داشتند که روزی فرا برسد تا این جادهها فراخ و زمینهی تردد عمومی سهل تر گردد، بنا بر این تطبیق پروژهها باعث رضایتمندی مردم است؛ اما تعدادی ناراض نیز وجود دارند؛ برخی نتوانسته اند پول خانهی تخریب شده اش را هنوز به دست آورند، برخی به دلیل برخورد و رویه تند نیروهای امنیتی حکومت سرپرست از وضعیت ناراض اند؛ اما در عموم ضریب رضایتمندی بیشتر است و بر میتابد که حکومت سرپرست به نیروهای امنیتی توصیه کند با مردم به گونهی نرم و ملایم رفتار داشته باشند.
صرف نظر از سقف رضایتمندی و نارضایتیهای مردم از تطبیق این پروژهها؛ اما قاطعانه میتوان گفت که هیچگونه رنگ و بوی قومی ندارد و رسانههای غربی با استفاده از تجارب قبلی شان شکاف قومیت را هدف گرفته اند تا به مقاصدی که میخواهند از مجرای شکاف قومی دست یابند.
توسعه شهری در کابل و سایر ولایات یک ضرورت است که لازم به توجه و عملیاتی سازی دارد؛ اما باید در نظرداشت که پروژههای توسعه شهری نباید بهانهی گردد که در پی آن، میزان خسارات و ضررهای مردم به حدی برسد که رفته رفته در پی آن، بحران اجتماعی ایجاد گردد؛ زیرا مردم افغانستان به لحاظ منابع مالی ناتوانند و خط فقر در حال رشد است.
با این حال پروژههای سرکسازی و زیبایی کابل در حالی انجام میگیرد که طی بیست سال حاکمیت جمهوری به آن توجه نشده بود، بطور نمونه شهرک امید سبز که محل سکونت بسیاری از وکلا و وزرای دولت جمهوری بود، کمترین توجه به سرکسازی نشده بود؛ اما اکنون قیر ریزی شده و هزاران شهروند روزانه به راحتی در آن تردد دارند.
بنا بر این بر حکومت لازم است که در پی تطبیق پروژههای توسعهیی رفتار و مراوده نیک با مردم داشته باشند، خانههایی که در مسیر نقشه قرار دارند باید خسارت کامل آن پرداخت گردد تا آنها بتوانند به سایر نقاط شهر خانه بسازند؛ زیرا اندکی هم که متضرر گردند توان خرید خانه از آنان سلب میگردد.