فقدان مکانیسم بینالمللی برای جلوگیری از جنایت دوباره اسرائیل

فلسطین، سرزمینی است که همواره کانون توجه جهانیان بوده است. درگیریهای طولانیمدت، بحرانهای انسانی و مشکلات سیاسی این کشور، سبب شده که موضوع فلسطین به یکی از مسائل مهم جهانی تبدیل شود.
جنگ رژیم اسرائیل علیه فلسطین سبب شد تا هزاران انسان بی گناه در فلسطین از جمله کودکان و زنان قربانی گردیده و تعداد کثیری هم بیخانهمان گردند بحران انسانی در این منطقه عمل وحشیانه از سوی اسرائیل است.
امضای توافقنامه آتشبس میان حماس و اسرائیل به هدف کاهش خشونت در این منطقه، جلوگیری از درگیریهای دوامدار، تبادله گروگانها و رسیدن محمولههای غذایی به منظور جلوگیری از بحران انسانی در این منطقه بوده است اما تجارب نشان داده است که در گذشته آتشبس بارها توسط اسرائیل نقض گرديده است.
داکتر محمدباقر سعیر آگاهامور روابط بینالملل، در مصاحبهی با خبرگزاری سریع آتش بس در فلسطین را موضوع قابل توجه جهان ولی غیر عملی عنوان کرده میگوید:
“متاسفانه در سطح بینالملل ضمانت اجرایی بخاطر آتش بس وجود ندارد، درست است که در این خصوص نظارت صورت میگیرد از طرف سازمانهای مختلف از جمله سازمانمللمتحد، شورای امنیت ولی ضمانت اجرایی در این زمینه وجود ندارد.”
وی خاطر نشان ساخت که در دنیای سیاست آنچه که تضمین میباشد، “قدرت است که متاسفانه فلسطین از این ظرفیت برخوردار نیست” ولی موضوع آتش بس یک توافقی است که با میانجیگری چندین کشور از جمله امریکا به وجود آمده پس ضمانت اجرایی خاصی وجود ندارد، مگر تا زمانیکه کشورهای میانجیگر به دیپلوماسی و رایزنی های شان برای ادامه آتش بس ادامه دهند در این صورت امکان آتش بس میان اسرائیل و گروههای انقلابی فلسطین کماکان حاکم خواهد بود.
آقای سعیر حکم دادهگاه لاحه مبنی بر بازداشت نتانیاهو و گالانت را نمادین عنوان کرده و میگوید که در جریان این جنگ ما بهصورت مکرر نقص تمامی قوانین بینالمللی را از طرف اسرائیل شاهد بودیم “نسل کشی اسرائیل از طرف دادگاه لاحه به رسمیت شناخته شد و چندین تن از رهبران سیاسی اسرائیل محکوم و مجرم شناخته شدند؛ اما متاسفانه دنیای واقعی سیاست دنیای حقوق و قوانین نیست پس چالش عمده وجود دارد که داده گاه بینالمللی لاحه هم بدون حمایت کشورها از رژیم بینالمللی کیفری امکان اجرایی کردن این مسئله وجود ندارد و از آنجایی که ایالات متحده امریکا و بعضی از قدرتهای دیگر با این موضوع مخالفت داشتند و از این که هیچ گاهی نتانیاهو و دیگر اعضای کابینهی شان مورد باز پرس قرار نگرفتند پس من این طور فکر میکنم که این حکم نمادین بوده و اجرای آن خیلی دشوار است.”
آقای سعیر تکرار نکردن جنایات جنگی از سوی اسرائیل را ناممکن عنوان کرده و خاطر نشان ساخت “متاسفانه هیچ میکانیرمی وجود ندارد که جلو جنایتها و نقض قوانین بینالمللی و حقوق بشری را توسط اسرائیل بگیرد و متاسفانه اسرائیل هم منحیث یک رژیم، پابند به هیچ یکی از اصول اخلاقی و قانونی در سطح نظام بینالملل نیست و این امر باعث شده که اسرائیل در قسمت نقض قوانین بینالمللی و نقض حقوق بشر و جنایتهای جنگی هیچ گونه تضمین نگردد، پس با توجه به ماهیت این رژیم که یک رژیم جنایت کار بوده است، ثابت کردن این که اسرائیل دیگر چنین جنایت را تکرار نکند مشکل و ناممکن است.”
در دوره قبلی حاکمیت ترامپ اسرائیل از حمایت قوی آمریکا برخوردار بود و ترامپ برخلاف توافقات و قرار دادهای بینالمللی سفارت خود را در بیتالمقدس باز کرد که این چراغ سبز برای اسرائیل جهت اشغال بیشتر سرزمینهای فلسطینیها بود و آمریکا در خلال بیش از هفتدهه حمایتهای بی دریغ از اسرائیل کرده است و “با توجه به اظهارت فعلی ترامپ نمیتوان پیش بینی خاصی کرد که مثل دوره حاکمیت قبلی اسرائیل از حمایتهای آمریکا از جمله ترامپ برخوردار است یا نه چون صحبتهای ضدونقیض شده و اما این که ایالات متحده از جمله ترامپ توانسته برای اجرای توافق اتش بس بالای اسرائیل فشار وارد کند این نشان دهنده این است، که آمریکا به دنبال مسائل است، و اسرائیل را آن همه دست باز در تحولات خاورمیانه باقی نمیگذارد و تلاش میکند تا مدیریت مسائل بزرگ خاورمیانه از جمله بحران فلسطین را خود اش بر عهده گیرد.”
اقای سعیر، یمن را جزئی از بدنه قدرت مقاومت عنوان کرده و جایگاه آنان در محور مقاومت را وابسته به اراده آنان و استراتژی امریکا متعلق میداند.
“یمن با توجه به جایگاه استراتیژیکی که دارد کموکان عضو محور مقاومت خواهد بود و یمنیها در دو سال اخیر با وجود فشارهای بینالمللی، تحریمهای بینالملل و با توجه به مانور قدرتهای بزرگ در خاورمیانه به مقاوت ادامه داده و توانسته اند قدرتهای بزرگ جهانی را به چالش بکشند.
اما نکته دیگر این است که استراتژیهای بزرگ امنیتی و سیاسی امریکا در خاور میانه چگونه رقم خواهد خورد و ترامپ از خاورمیانه چه تصوری خواهد داشت و با توجه به این موقعیت تفاوتهایی ایجاد خواهد شد؛ اما جایگاه یمنیها وابسته به اراده و حمایت خود یمنیها در حاکمیت فعلی و در کنار آن استراتژیهای بزرگ سیاسی امریکا در خاورمیانه میباشد.
آقای سعیر، مقاومت با قدرت گیری یمن و حزبالله را پس از آتشبس چنین ارزیابی کرده و افزود.
“مقاومت امر فوقالعاه ایدئولوژیک است و وابسته به اراده و ایمان مردم مسلمان است و تا این باورها و مفاهیم در درون جوامع محور مقاومت وجود داشته باشد امکان قدرتگیری، سربازگیری و دوباره قدرتمند شدن محور مقاومت از جمله یمن و حزب الله وجود دارد.”