جنایت طالبان بر لیسه سید الشهدا، اعلام دشمنی با مردم

تمام شواهد و قرائن دال بر اینکه جز طالبان هیچ جریان و گروهی دیگری در افغانستان نیست که بتواند قتل‌های هدفمند را در کشور سازماندهی نموده و به این پیمانه‌ی وسیع در هر نقطه‌ی کشور که خواسته باشند به اجرا در آورند. شاید این سئوال در ذهن ایجاد شود طالبانی که قرار است در آینده بخشی از حکومت افغانستان باشند و مذاکرات کنونی صلح گویای این واقعیت در سطح وسیع جهانی است که این مذاکرات بانی و باعث حکومت اشتراکی آینده افغانستان خواهد بود، در چنین پنداری طالبان چه نیازی دارند که شهروندانی را به قتل برسانند که در آینده نزدیک قرار است با آنان زیر چتر نظام واحد به کارزار سیاسی و زندگی مسالمت آمیز شهروندی رو آورند، این سئوال ممکن است فرضیه ذهنی بسا اشخاص در وضعیت کنونی باشد.

اما واقعیت این است که این گروه تا حال حاضر نیز صبغه‌ی تروریستی در پس‌زمینه خود دارند و نام شان تا کنون از فهرست سیاه سازمان ملل متحد خارج نگردیده است، برای یک گروه تروریستی که در جهت نمایاندن حضور شان در جغرافیای خاص به جز راه اندازی وحشت و تباهی هیچ گزینه دیگری وجود ندارد تا حضور مثمر خود را در منظر جهانیان و جامعه ملل برجسته سازند، تنها گزینه‌ی که خوراک تبلیغاتی خوبی به آنان در قبال دارد و می‌تواند نقش پر رنگ شان را در افغانستان به تصویر بکشد همین گزینه‌ی انتحار و انفجار است، میزان و شدت این عملکرد زبون و سخیف وابسته به مقتضیات تأمین منافع آنان متفاوت است، در این میان گاهی قتل روزنامه نگاران میتواند بازدهی خوب تبلیغاتی به آنان داشته باشد و گاهی نیز انفجار در مساجد و تکیه‌خانه ها باعث ایجاد وحشت و سر و صدای بیشتر می‌گردد.

قتل دانش آموزان به عنوان یک برگ برنده همیشه در پلان آنان قرار دارد؛ اما زمان شناسی این گونه قتل‌ها به آنان اهمیت دارد؛ هدف قرار دادن دانش آموزان اناثیه لیسه‌ی سیدالشهدا دشت برچی از این منظر به این گروه میتوانست سر و صدای بیشتر و خوراک تبلیغاتی ایجاد کند که از حیث محاسبات زمانی، مکانی و دیگر عناصر تبلیغاتی با اهداف دهشت افگنانه آنان همخوانی بیشتری داشت. پروسه صلح استانبول گزینه جبری است که به گروه طالبان تحمیل می‌گردد، خروج نیروهای بین المللی باعث گردیده است که به آنان غرور کاذب ایجاد گردد و در هر سمت کشور عربده کنان نعره‌ی « فتح » سر دهند، در حال حاضر رهبران ارشد این گروه باور مند اند که می توانند از مجاری تداوم قتل، کشتار و جنگ کل قدرت را تصاحب شوند، از این جهت به پروسه صلح ترکیه وقعی نمی‌گذارند، اکنون کشورهایی که بر این گروه نفوذ دارند همانند پاکستان و بخشی از کشورهای حوزه خلیج، می‌خواهند که توسط فشار و اجبار آنان را به ترکیه در میز مذاکره بکشانند؛ زیرا اگر چنین نشود، حیثیت و پرستیژ جهانی آمریکا در سطح بین الملل به خصوص در نزد رقبای جهانی اش به شدت آسیب پذیر خواهد شد و آمریکا با توجه به نفوذ عمیقی که بر کشورهای حامی طالبان دارد از آنان به صورت جدی خواسته است که این گروه را به حضور در میز مذاکره در کشور ترکیه وا دارند.

با این حال از چند جهت حمله بر مکتب اناثیه سیدالشهدا می‌توانست برگ برنده را در دستان طالبان قرار دهد که ذیلا اشاره می‌گردد.

  • چندی قبل دانش آموزان این مکتب به علت کمبود معلمین و کتب درسی در فضای مکتب مانور دادخواهی برگزار کردند و با حمل پلاک‌کارت هایی همچون « ما معلم می‌خواهیم» « وزیر صاحب کمبود کتاب را رفع کنید»، صدای خود را به گوش مقامات طراز اول حکومت رسانیدند و این حرکت دانش آموزان در سطح کلان نیز بازتاب وسیعی در پی داشت، طالبان به این علت این مکتب و دانش آموزان را هدف قرار دادند که از این منظر حکومت و مسئولان، مورد ملامت قرار گیرند که نه تنها کتاب و معلم به آنان فراهم نتوانست؛ بلکه با هدف قرار دادن جان آنان، صدای اعتراضی شان را برای همیشه خاموش ساختند؛ چنانچه برخی از مسئولین گروه طالبان پس از انفجار گفته بودند که « داعش ساختگی اداره کابل مسئولیت حمله را به عهده خواهد گرفت»؛ بنا بر این از این زاویه به نفع طالبان بود که صدای مردم را بر علیه حکومت بلند نماید و از پستوهای آن اهداف خود را تعقیب نمایند برعلاوه، در تلاش اند تا سطح نا رضایتی عمومی را برعلیه نظام و حکومت موجود بالا برده و شکاف میان دولت و ملت بییشتر از هر زمان دیگر مضاعف گردد.
  • به ختم ماه رمضان نزدیک شدیم و بنا به وعده‌ی که طالبان به میزبانان برگزاری نشست ترکیه سپرده بودند این نشست بعد از ماه رمضان برگزار می‌گردد. انفجار بر مکتب اناثیه سید الشهدا در این شرایط زمانی از این جهت می‌توانست به آنان بازخورد تبیلغاتی خوبی ایجاد کند که از پس زمینه این حمله، ضعف دولت را در عدم توانایی تأمین امنیت برجسته سازد و به جامعه جهانی این پیام را منتقل نمایند که در حاکمیت طالبان چنین بد امنی‌هایی جا نخواهد داشت و این گروه از پس هرگونه تأمین امنیت برخواهد آمد. و از جانب دیگر به صورت تلویحی به جامعه جهانی فهمانده باشند که طالبان در هر نقطه کشور حتی پایتخت که در بیخ گوش ارگ ریاست جمهوری است تا آن حد از نفوذ وسیع برخوردار است توان سازماندهی هرنوع اقدام و حملات را دارند و هیچ نیروهای بازدارنده در برابر این گروه موجود نیست. از سوی دیگر این انفجار می‌تواند در میز مذاکره روحیه تغلب آنان بر هیأت دولت را برجسته سازد و در چانه زنی ها بتواند به حد اکثر امتیازات دست یابند. به قطع و یقین در میز مذاکرات خطاب به هیأت دولت به این نکته اشاره خواهند کرد که شما از پس تأمین امنیت مردم بر آمده نمی‌توانید، این امر ظاهرا برگ برنده را در اختیار طالبان قرار خواهد داد.
  • هدف حمله از این جهت ساکنین دشت برچی و مکتب این ساحه انتخاب گردید که اکثریت این مردم به فعالیت مدنی و امور تبیلغاتی و فرهنگی شهره اند، از محاسبات استخباراتی این گروه، در بازه زمانی کنونی این بهترین سوژه است که مردم دشت برچی به آن بازتاب وسیع خواهند داد و اینطوری باعث می‌گردد که فراتر از مرزهای افغانستان و در سطح جهان وحشت خلق گردد که چنین هم شد، از آنجایی که طالبان هیچگاه نمی تواند از مجاری کارهای سالم و ستایش برانگیز حضور خود را برجسته سازند، جاری ساختن خون و پیمانه وسیع کشتار برترین گزینه تبلیغی آنان است، به هر میزانی که کشتار و خونریزی وسیع گردد بقای آنان بیشتر از هر زمان دیگر تضمین خواهد شد؛ زیرا حامیانی که این گروه را مورد ترغیب و حمایت قرار می دهند خواستار چنین آشوبی هستند. اطاق فکر استخبارات در خارج از مرزهای افغانستان که این نقشه ها را طرح می نمایند و عملی سازی آن را به مجریان طالب در داخل افغانستان می‌سپارند از پس زمینه این حملات و کشتار اهداف بسا استراتژیک و بلند مدتی را تعقیب می‌نمایند که بعد از گذشت زمان طولانی پیامدهای آن یقه مردم افغانستان را گرفته و از هر سو زنجیر حصر را بر ابعاد وسیع زندگی این مردم می‌گسترانند.

لذا این حمله از چنین مجاری و چندین مورد دیگر که در این مقال نمی‌گنجد به گروه طالبان و حامیان پشت پرده شان بازدهی و ثمره دلخواه آنان را در پی خواهد داشت. پیش از این مولوی حنفی، یکتن از اعضای حلقه رهبری این گروه در گفتگو با رسانه‌ها گفته بود که در افغانستان هیچ گروهی به جز طالبان توانایی انجام حملات مسلحانه را ندارند، همینطور یاد آور شده بود که به جز طالبان گروه دیگری در این کشور مسلح نیست، بنا بر این، با در نظرداشت مولفه‌های فوق و استناد به سخنان عضو هیأت رهبری گروه طالبان، این یک واقعیت است که به جز این گروه هیچ گروه دیگری در افغانستان مسلح نیست و توان انجام چنین حملاتی را نیز ندارند، هر گروه و جریان تروریستی دیگری با اسامی مختلف و از هر کشور دیگری هم که در افغانستان فعالیت داشته باشند مستقیما تحت نظارت و قیادت طالبان است و در هماهنگی با این گروه فعالیت‌های تروریستی شان را پیش می‌برند. به هر حال تا زمان برگزاری پروسه صلح در ترکیه و به نتیجه رسیدن آن، زمان تلخ و وضعیت ناگوار امنیتی و اقتصادی مردم افغانستان را در گرداب خود خواهد پیچاند، حوصله مندی توأم با اقدامات مدبرانه مردم و دولت افغانستان می تواند این کشور و مردم اش را از کام هیولاها و افعی‌های تروریزم محفوظ نگهداشته و با تضمین حفظ سلامتی جسمی و روانی ساکنین این مرز و بوم گذر از این مرحله حساس را مدبرانه پشت سر بگذاریم.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a414b
دکمه بازگشت به بالا