دختران؛ روایتگر خاموش دردهای بلند

دختران افغان، تنها واژه‌ای نیستند که در شناسنامه‌ ثبت شده‌اند. آن‌ها داستان‌هایی‌اند نانوشته، لبخندهایی‌اند پشت اشک‌های پنهان، دختران، ستون‌هایی‌اند که دنیا را بی‌صدا نگه‌ داشته‌اند.

کسی نمی‌داند دختری که آرام در اتاقش می‌نشیند، چه طوفان‌هایی را در دل خاموش کرده، چه رویاهایی را پشت درهای بسته، با بغض خفه کرده، و چه امیدهایی را زیر آوار «نمی‌توانی»ها دفن کرده است.

دختر بودن در برخی سرزمین‌ها، نه یک نعمت، که چالشی‌ست برای زیستن، برای نفس کشیدن، برای آموختن،
و برای دوست داشتن خود. اما دختران، قوی‌ترین نسخه انسان‌اند؛ حتی وقتی شکسته‌اند، خم نمی‌شوند.

حتی وقتی صدای‌شان بریده می‌شود، باز هم با نگاه‌شان حرف می‌زنند. آن‌ها همان‌هایی‌اند که با یک مداد شکسته، جهان را بازسازی می‌کنند، با یک دفتر خاک‌خورده، تاریخ را می‌نویسند، و با یک لبخند ساده، نوری به آینده می‌تابانند.

اگر روزی پرسیدند قهرمان چه کسی است، بگو: دختری که در سکوت گریست، اما صبح فردا ایستاد و ادامه داد.
او که صدایش گرفته بود، اما دلش هنوز آواز می‌خواند. او که در میان هزار “نه”، هنوز خودش را آری گفت.

نویسنده: شاهده اکبری

لینک کوتاه

https://sarie.news/s206a
دکمه بازگشت به بالا