دور سوم مذاکرات افغانستان و پاکستان؛ تقابل روایت‌ها در سایه بی‌اعتمادی

دور سوم مذاکرات میان افغانستان و پاکستان با میانجی‌گری ترکیه و قطر، بار دیگر بدون دستاورد مشخصی پایان یافت؛ نشانه‌ای روشن از عمق بی‌اعتمادی و فاصله دیدگاه‌ها میان دو همسایه‌ای که روابط شان طی پنجاه سال اخیر همواره میان همکاری و تقابل در نوسان بوده است. در حالی‌که هدف اعلامی مذاکرات، مهار تنش‌های مرزی و بازسازی تعامل سیاسی بود، گفت‌وگوها عملاً به تکرار مواضع انعطاف ناپذیر و افزایش شکاف انجامید.

به گفته منابع آگاه محور اصلی اختلاف، مطالبه پاکستان از افغانستان برای مهار گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) است؛ خواستی که کابل آن را فراتر از توان و صلاحیت خود می‌داند. حاکمیت کنونی افغانستان معتقد است که مشکلات امنیتی پاکستان ریشه در سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای اسلام‌آباد دارد و نمی‌توان انتظار داشت که افغانستان هزینه ناکامی ساختار امنیتی همسایه‌اش را بپردازد. از سوی دیگر، اسلام‌آباد تأکید دارد که ادامه حملات TTP از خاک افغانستان، تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی پاکستان است و مسئولیت کنترل این گروه بر عهده کابل است.

در میانه این تقابل دیپلماتیک، حوادث مرزی بار دیگر تنش‌ها را تشدید کرده است. حمله اخیر نیروهای پاکستانی به ولسوالی اسپین‌بولدک ولایت قندهار، که به گفته منابع محلی آغازگر نقض آتش‌بس بوده، موجی از واکنش‌ها را در پی داشت. با این حال، رسانه‌های پاکستانی با انتشار گزارش‌هایی متفاوت، تلاش کردند کابل را مسئول آغاز درگیری‌ها معرفی کنند. تضاد روایت‌ها در این باره نشان می‌دهد که میدان رسانه‌ای به اندازه میدان نظامی، به صحنه رقابت دو کشور بدل شده است.

در این میان، نقش رسانه‌های وابسته به ارتش پاکستان، به‌ویژه نهاد ISPR، در شکل‌دهی به افکار عمومی داخلی و خارجی پررنگ‌تر از گذشته است. انتشار سازمان‌یافته گزارش‌ها و تحلیل‌هایی که چهره‌ای منفی از افغانستان ترسیم می‌کنند، بخشی از راهبرد روانی اسلام‌آباد برای حفظ برتری در فضای رسانه‌ای محسوب می‌شود. این الگو، یادآور شیوه‌هایی است که پیش‌تر در جریان دور دوم مذاکرات نیز مشاهده شده بود. در مقابل، کابل تلاش کرده با اتکا به منابع مستقل و رسانه‌های بین‌المللی، تصویر متفاوتی از واقعیت ارائه دهد. گزارش بی‌بی‌سی دری مبنی بر نقض آتش‌بس از سوی پاکستان، روایت کابل را تقویت کرده و تردیدهایی جدی نسبت به صداقت ادعای اسلام‌آباد ایجاد کرده است. این جدال روایتی، بازتابی از بی‌اعتمادی عمیق میان دو طرف است که نه در میدان سیاست و نه در عرصه رسانه نشانی از کاهش آن دیده نمی‌شود.

تحلیل‌گران معتقدند بن‌بست کنونی تنها نتیجه اختلافات امنیتی نیست، بلکه حاصل رقابت‌های ژئوپلیتیکی و نگرانی‌های متقابل از نقش قدرت‌های خارجی در منطقه است. یکی از موارد بحث‌برانگیز، استفاده احتمالی ایالات متحده از حریم هوایی پاکستان برای پرواز پهپادها و انجام عملیات در خاک افغانستان است؛ مسئله‌ای که کابل آن را نقض حاکمیت ملی خود می‌داند. به باور ناظران، تا زمانی که این ابهامات برطرف نشود، هرگونه توافقی در زمینه امنیت مرزی ناپایدار و شکننده خواهد بود، در مقابل ادعای پاکستان مبنی بر حمایت حکومت افغانستان از ( تی‌تی‌پی) کابل نیز ادعا دارد که پاکستان از داعش حمایت و این گروه را عليه افغانستان تجهیز و تمویل می‌کند؛ ولی پاکستان با روایت‌های متناقض در تلاش است آن را نيز به افغانستان نسبت دهد.

در عرصه سیاسی نیز، اظهارات تند برخی از مقامات پاکستانی همچون خواجه آصف و اچکزی که از «تغییر رژیم در کابل» سخن گفته، واکنش‌های تندی در میان مقامات افغانستان برانگیخته است. این مواضع، فضای گفت‌وگو را بیش از پیش مسموم کرده که‌ نشانه‌ای از نگاه مداخله‌جویانه در سیاست داخلی افغانستان تلقی می‌شود. چنین سخنانی، در شرایطی که دو کشور بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی محتاطانه نیاز دارند، عملاً راه مصالحه را دشوارتر می‌کند.

با نگاهی کلی‌تر، دور سوم مذاکرات در ترکیه بیش از آن‌که به تفاهم نزدیک شده باشد، به نمادی از سردی روابط بدل شده است. در نبود اعتماد، هر سخن و حرکت سیاسی یا نظامی به عنوان تهدید علیه همدیگر تعبیر می‌شود. در حالی که منطقه به شدت نیازمند ثبات و همکاری است، به نظر می‌رسد کابل و اسلام‌آباد همچنان درگیر رقابتی هستند که هم به زیان خودشان و هم به ضرر آینده منطقه تمام خواهد شد؛ اگرچه هنوز باب کانال‌های دیپلماتیک میان دو کشور باز است، اما استمرار تنش‌های رسانه‌ای و درگیری‌های توپخانه‌ای نشان می‌دهد که بدون اراده سیاسی جدی و بازنگری در محاسبات امنیتی، هیچ میانجیگری با حضور کشورهایی چون ترکیه و قطر نمی‌تواند راه خروجی از این بحران پیچیده بیابد. سومین دور مذاکرات شاید نه پایان راه، بلکه آغاز فصل تازه‌ای از رویارویی و تقابل تلخ در روابط دو کشور باشد؛ واقعیت‌هایی که پذیرش آن، شرط نخست برای هر مصالحه پایدار است، این واقعیت‌های تنش‌زا عبارت اند از مسئله دیورند، مشکل ( تی‌تی‌پی) و مسئله تروریسم پروری پاکستان که به نظر می‌رسد به این راحتی ها قابل حل نیست.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s212n
دکمه بازگشت به بالا