زینبِ کبرا؛ معلم صبر، شجاعت و رسالت زنان مسلمان

در تاریخ اسلام کماند چهرههایی که همزمان نماد تقدس، ایمان، خانوادهدوستی، شجاعت سیاسی، روحیه قرآنی و بلاغتِ کلامی باشند؛ حضرت زینب کبرا (سلاماللهعلیها) یکی از برجستهترین شخصیتهای خاندان عصمت و طهارت است که در فراز و نشیبهای زندگی از چنین خصیصههایی برخوردار بود. او دختر گرامی حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا (علیهماالسلام)، تربیتیافته در «دامان وحی و نبوت» و شاهد مستقیم آموزههای پیامبر اکرم (ص) و سیرهی اهل بیت بود. این پیوند خانوادگی و تربیتی، پایههای شخصیتی او را ساخت؛ شخصیتی که در بزنگاههای تاریخی، پیام حقطلبی و عزت انسانی را به جهانیان رساند و از خود الگویی فرازمانی برای زنان و مردان آزاده برجای گذاشت.
ولادت و رشد حضرت زینب در خانواده نبوت کافیست که تمام ابعاد وجودی این بانوی مکرمه پر از معنویات و آموزههای وحیانی و قرآنی باشد، آن حضرت شناخت عمیق از دین، اخلاق و مسئولیت اجتماعی داشت. او از همان سنین نوجوانی شاهد شخصیت و منش مادر و پدر بزرگوار خود در دفاع از حق و کرامت انسانی بود؛ درسهایی که در کربلای معلی در سال ۶۱ هجری به بار نشستند و این بانوی مکرمه اسلام و نوه رسول الله «ص» پرده از واقعیتهای قیام کربلا برداشت که تا آن زمان برای بسیاری از اهالی کوفه و شام مبهم بود. هنگامی که کاروان اهل بیت در صحرای کربلا محاصره و سپس منجر به فاجعهای تاریخی تبدیل شد که به شهادت برادر بزرگوارش حسین بن علی «ع»، خاندان رسالت و اصحاب گرامی اش انجامید، زینب «س» زعامت و سرپرستی کاروان اسرا را عهده دار شد و رشادتمندانه از بازماندگان خاندان اهلبیت سرپرستی نمود و با درایت و سخنان آتشین خود مأمور پیامرسانی آن فاجعه گردید؛ پیامِ روشنی که ظلم را رسوا و حق را هویدا ساخت و کاخ یزید بن معاویه را به لرزه در آورد.
نقش حضرت زینب «س» در دوره پس از فاجعه کربلا، فراتر از نقش یک بازمانده بود؛ او بهعنوان سخنگویی نافذ و مدیر کاروان اسیران عمل کرد. سخنرانیهای او در بازار کوفه و در حضور دستگاه حاکمه شامِ آن زمان، نشان از تسلطِ بلاغی، بصیرت سیاسی و شهامت اخلاقی داشت که در گفتمانهای دینی و تاریخی بارها ثبت و تحلیل شده است. او کاخِ کبر و ادعای مشروعیت یزید را نه با شمشیر، که با زبان حقیقت و بازنمایی مظلومیت حسین و اهل بیت در هم شکست کاری که اثرات فرهنگی و سیاسی آن تا امروز باقی است، برای زنان افغانستان، الگوی زینب آموزههایی عملی و قابل پیادهسازی دارد. نخستین آموزه او «صبر همراه با اقدام» است؛ یعنی نه پذیرش خاموش ظلم، و نه واکنش بیهدف و تند. زینب نشان داد که میتوان با صبر اما با برنامه، با سخن اما با شواهد، با عزت اما با قدرت بیان، حرکت کرد. زنان افغان در فضای کنونی که با فشارهای اقتصادی، محدودیتهای اجتماعی و محرومیتهای حکومتی روبهرو هستند، از همین مسیر میتوانند بهره بگیرند؛ حفظ امید، تقویت مهارتها، ایجاد شبکههای حمایتی محلی و استفاده از ظرفیتهای مشروع برای دفاع از حقوق خود و خانواده شان از خواستههای شرعی و انسانی شان دفاع نمایند.
حضرت زینب «س» الگویی از «سخن حق در برابر مستکبر» است. او از منابر و مجالس مسلمین استفاده کرد تا حقیقت را برملا سازد؛ امروز نیز زنان میتوانند با ابزارهای قانونی و فرهنگی، رسانههای محلی، و فضای مجازی در چارچوب شریعت اسلام صدایشان را به گوش عموم برسانند. این پیام البته باید همراه با دانش و مستندات باشد؛ چون زینب با نقل مشاهدات و استدلالهای مستدل، اعتبار پیام خود را حفظ میکرد؛ بنابراین آموزش، سواد رسانهای و دانش حقوقی برای زنان ضرورتی انکارناپذیر است تا بتوانند به بهبودی اوضاع عمومی کمک کرده و روند ثبات و توسعه جامعه را کنار سائر افراد محک بزنند. حضرت زینب «س» نشان داد که رهبری زنان گاه به معنای «پشتوانهسازی اجتماعی» است، او از جایگاه خود برای حفاظت از خانواده و سازماندهی کاروان استفاده کرد. در افغانستان نیز، زنان میتوانند با تشکیل تعاونیها، صندوقهای پولی محلی، کارگاههای آموزشی و بازارهای مشترک، نهفقط توان اقتصادی خود را تقویت کنند، بلکه شبکهای از همیاری ایجاد نمایند که در شرایط بحران، پناهگاه و تکیهگاه باشد. تجربههای جهانی و منطقهای نشان داده که تشکلهای کوچکِ زنانه نقش بزرگی در تابآوری اجتماعی و اقتصادی جوامع دارند، زندگی حضرت زینب فراگیر و چندبعدی بود؛ او مادر، خواهر، پرستار داغدیدگان، سخنور و مدافع حقوق انسانی بود. این جامعیت نشان میدهد که نقشهای زنانه محدود به حیات خصوصی نیست؛ بلکه میتواند در عرصه اجتماعی نیز مؤثر باشد. زنان افغان اگر پیوند میان منزلت خانوادگی و حضور اجتماعی را تقویت کنند، میتوانند سهم خود را در بازسازی فرهنگی و اجتماعی کشور ادا کنند؛ بیآنکه ارزشهای دینی و فرهنگی خود را از دست بدهند.
با وجودی که زنان افغان امروز بنام دین از آموزش و تعلیم محروم گردیده اند، درد بزرگی بر پیکره ملت وارد گردیده است، در چنین وضعیتی لازم است که جامعه افغانستان، نهادهای خیریه و نهادهای بینالمللی با برنامههای آموزشی و حمایتی به تقویت ظرفیت زنان کمک کنند تا این قشر تأثیرگزار جامعه بتوانند با آگاهی و خرد انسانی به عمق رسالت انسانی شان دست یابند؛ راه حضرت زینب «س» راهی مبتنی بر توکل، شجاعت و صدق کلام است. او نشان داد که مبارزه علیه ظلم، تنها دعوایی سیاسی نیست، بلکه کار اخلاقی و نقشی الهامی برای نسلهای بشریت است. زنان افغانستان با الهام از این روحیه میتوانند در چهارچوب آموزههای دینی و فرهنگی خود، برای کسب حقوق و بهبود وضعیت زندگی تلاش کنند؛ بدون کنار گذاشتن نقشهای خانوادگی و اجتماعیشان، اما با عزمی نو برای مشارکت مؤثرتر، ولادت حضرت زینب کبرا به ما یادآور میشود که زن، همزمان منبع عاطفه و موتور تغییر اجتماعی است. الگوی زینب، دعوتی است به صبر و اقدام، به بیان حق با شجاعت و به ایجاد ساختارهای حمایتی که نسلهای بعدی را توانمند سازند، برای زنان افغان، این الگو چارچوبی راهنماست؛ صبر در برابر بلا، تلاش در راه عدالت، سخن حقیقت در برابر قدرت و پیگیری کار جمعی برای ساختن آیندهای بهتر همان پیامهایی است که زینب کبرا«س» با خون و بیان خود به تاریخ سپرد.
یادداشت اختصاصی

