لزوم همگرایی شیعیان افغانستان بر محور روایت جدید
خبرگزاری سریع، کابل: همزمان با روی کار آمدن حکومت طالبان، دستهجات سیاسی که شامل حکومت بودند یکی پس از دیگری کشور را ترک کردند که در این میان سیاسیون تشیع افغانستان نیز به علت سهیم بودن در حکومت قبلی، فرار را به قرار ترجیح دادند، در چنین حالت، فضای سیاسی کشور خالی گردید و گروه طالبان به عنوان نیروی فاتح تمام قلمرو جغرافیایی و سیاسی کشور را تصرف نمودند. با توجه به اینکه طالبان در سیاست اعلامی شان بارها گفته اند که طرفدار حکومت همه شمول اند و تمام اقوام و مذاهب کشور در بدنه حکومت سهم داده خواهد شد؛ اما تا کنون که حدود پنج ماه میگذرد و حکومت این گروه هنوز رسمی نشده است در سطوح پایینتر به بخشی از تعهدات خود جامه عمل پوشانده است.
گماشتن لطیف نظری از مردم اهل تشیع به عنوان معین وزارت اقتصاد و برخی پست های دیگر که به شیعیان افغانستان واگزار شده است گویای این واقعیت است که طالبان تمایل به ایجاد حکومت ملی دارند؛ اما در سطوح بالاتر، مسائلی همچون احوال شخصیه و جا بجایی نخبگان شیعه و سائر اقوام در ارگان های مختلف و در رأس تصمیم گیری، زمانی قابل توجه خواهد بود که دولت رسمی شکل بگیرد و سازوکار مشروعیت یک نظام هر آنچه که هست عملا فرایند خودش را بپیماید آنگاه اگر به حق و حقوق اقوام و مذاهب توجه لازم صورت نگرفت میتوان به گونهی دسته جمعی آن را مطالبه کرد.
پس از اینکه سیاسیون قبلی اهل تشیع که به مدت بیست سال از آدرس این کتلهی مردمی قدرت را قبضه نموده بودند و بیشترین منافع اش به خانواده و هم حزبی های خودش میرسید مجبور به ترک وطن گردید، میدان شیعیان کاملا خالی ماند و در این میان شانس حضور علما بیش از الیتهای اکادمیک برجسته گردید. شورای علمای شیعه که توسط آیت الله العظمی محمد آصف محسنی (مد ظله العالی) تأسیس گردید و اکنون آیت الله صالحی مدرس در رأس آن قرار دارد با سابقه ترین شورای علمای شیعیان افغانستان است که فعالیت آن صرفا در امور دینی بود با ظهور طالبان کماکان نیمنگاهی به میدان سیاست انداخت و از بدو ورود طالبان، چندین همایش بزرگ به راه انداخت و خواهان مطالبات حقوق و احوال شخصیه شیعیان گردید که از منظر موقعیت شناسی، یک عملکرد عجولانه بود.
در این بحبوحه، آدرس های جدیدی در جامعه شیعی شکل گرفت با نام های مختلف که ماهیت تشکیلاتی همه شان مطالبات سیاسی است؛ اما در ظاهر امر مسائل غیر از آن را در شعارهای اعلامی شان برجسته می نمایند، مجمع علما و متنفذین تشیع افغانستان، شورای علمای امامیه و جریان سیاسی جعفر مهدوی که صرفا با شعار هزارهگرایی پا به عرصه وجود گذاشته است همگی با مطالبات سیاسی قامت راست نموده اند؛ اما در ظاهر امر، مسائل دیگری را به عنوان محور فعالیت های شان مطرح می نمایند؛ با این حال حرف اساسی این است که مطالبات سیاسی شیعیان افغانستان یک خواست منطقی و برحق است که هیچ نظام سیاسی در افغانستان نمیتواند آن را نادیده بگیرد؛ ولی تحقق همین مطالبات از آدرس های مختلف، کاری است غیر عملی و توهین آمیز برای شیعیان افغانستان.
سر و ته نفوس و جغرافیای شیعیان افغانستان نهایتا از سقف 30% فراتر نمیرود با وجود چنین محدودیت، چگونه ممکن است که همزمان چهار آدرس برجسته و سائر آدرس های خرد و ریز دیگری بتوانند خود را به عنوان نماینده بلامنازع شیعیان قلمداد نموده و خواستار حقوق گردند؛ این نکته سر جای خودش که اکنون موقع مطرح نمودن مسائل یاد شده نیست؛ بنا بر این لازم و ضروری است که تمام آدرس های خرد و ریز شیعیان افغانستان بر محور واحد گردهم آمده و با ایجاد روایت جدید و واقع بینانه پا به میدان سیاست بگذارند و داعیه بزرگتر و واقعی را مطرح نمایند که گره از کار عموم اهل تشیع بگشاید. جریان های شیعی افغانستان در خلق روایت جدید و به روز ناکام اند، تشتت و پراکندگی شان بر این ناکامی افزوده است. اگر قرار باشد که از آدرس شیعیان همین روال کنونی ادامه یابد و هر جریان به آدرس خودش پا فشاری داشته باشد طبیعی است که بزرگترین ضربه به پیکره اهل تشیع وارد خواهد شد و چیزی نیر دستگیر شان نخواهد شد.
روایتی که از ابتدا برخی جریان های شیعی در مقابل طالبان ساختند، دیکته و توجه به نقطه اختلافی و سازش ناپذیری بود، در قاموس دیپلماسی یک اصل است که هردو جانب مذاکره و مطالبه بیشترین توجه شان را به مسائل مطرح شده ابتدایی و واژگانی متمرکز میسازند که پیام سازش پذیری داشته باشد نه اینکه از ابتدا اولین پیام شان همانند این باشد که « احوال شخصیه اهل تشیع خط سرخ ماست» خلق چنین روایت و پیام، گواه این حقیقت است که ما دنبال یک آشوب و تقابل هستیم نه اینکه خواهان سازش و همگرایی باشیم؛ بنا بر این دو نکته 1- همگرایی و اتحاد شیعیان افغانستان. 2- خلق روایت با رویکرد سازش پذیری. اصول راهبردی است که می تواند هر آنچه شیعیان افغانستان منطقا خواهان آن است به آن دست یابند و اگر به همین صورت ادامه یابد، صورت بدتر از آن را در آینده شاهد خواهیم بود که جمع کردن اش غیر ممکن خواهد شد. ضرب المثل معروف را نباید فراموش کرد که گفته اند« خوب، خوبی را کند جذب» همین مثل را در هر بخشی از زندگی درست تطبیق نماییم در مسایل سیاسی و خصوصی گره گشای بسیاری از مشکلات خواهد بود.
لینک کوتاه