مبارزه منطقوی علیه داعش، کلید حل بحران افغانستان و منطقه
ترور خلیل الرحمن حقانی بیش از هر زمان دیگر ثابت کرد که داعش به عنوان یک تهدید جدی کماکان در افغانستان حضور دارد و هرازگاهی که بخواهد اهداف مورد نظر را از بین ببرند موفقانه عمل میکنند. پیش از این سیاست حکومت سرپرست در قبال داعش، انکار و مبارزات مخفیانه بود که تا حدودی موفقانه عمل کرده بود، تیمهای امنیتی این حکومت طی سه سال حاکمیت مخفیگاههای داعش در ولایات کابل، هرات، ننگرهار، غور و سایر نقاط کشور را با موفقیت نابود کرد، مهمترین سر دستههای داعش در این اواخر از بین رفتند و این گروه در حد قابل توجه تضعیف شد؛ اما جریان تروریستی داعش فراتر از این حرفاست ریشههای این گروه در حلقه استخبارات انگلیس، امریکا و اسرائیل آب میخورد، این جریان تکفیری در ابعاد مختلفی همچون مسائل نظامی، استخباراتی و امور فرهنگی به شدت آموزش دیده اند، حزب التحریر به عنوان شاخه فرهنگی داعش، راه صافکن این گروه در میان جوامع سنتی و عقب ماندهی همچون افغانستان است، شاخه فرهنگی داعش با استناد به آیات و روایات و سیرهی خلفا، برپایی خلافت اسلامی را در جهان تبلیغ میکنند. آنان در مراکز مهمی همچون دانشگاهها، مدرسهها و مکتبها فعال اند و با افشاندن بذر افراطگرایی در افغانستان پیش زمینههای ذهنی مقبولیت مفکوره داعش را در افغانستان فراهم میکنند. وقتیکه آمادگی ذهنی پذیرش خلافت در کشورهای اسلامی به خصوص افغانستان فراهم گردد، طبیعی است که پیشروی داعش تسهیل میگردد؛ زیرا در حال حاضر مدعی برپایی خلافت جز داعش هیچ جریان دیگری نیست؛ چون اطاق فکر یهود و حلقات استخباراتی غرب میخواهند مسلمانان را زیر چتر خلافت داعش در آورده و از این طریق مدیریت کل جهان اسلام را در اختیار گیرند.
بنا بر این به همان میزان که پکت غرب چتر داعش را بزرگ ترسیم کرده و به همین سقف در ابعاد مختلف از آنان حمایت میکنند، بر میتابد که کشورهای اسلامی به خصوص منطقه و بلوک شرق که از این افعی غربی آسیب پذیر اند دست به دست هم داده و مبارزات وسیع و اساسی را علیه این جریان تکفیری روی دست گیرند. با وجودی که کشورهای منطقه در امر مبارزه با داعش اعلام آمادگی کرده اند؛ اما این همکاری از سوی حکومت سرپرست پذیرفته نشده و در عوض به انکار از وجود داعش تاکید شده است.
اولین کشوری که از اوایل به قدرت رسیدن حکومت سرپرست پیام مبارزه مشترک علیه داعش فرستاد کشور ایران بود؛ آنان بارها تأکید کردند که داعش یک تهدید منطقوی است و افغانستان به تنهایی از پس مبارزه با آن بر نمی آید؛ اما به هر دلیلی به این پیام همکاری پاسخ داده نشد، پس از اینکه خلیل الرحمن حقانی ترور شد، حکومت سرپرست مسئولیت قتل وی را بر عهده داعش انداخت و داعش نیز با نشر بیانیهیی این مسئولیت را پذیرفت، تمام پنهان کاری ها و سیاست انکار حکومت سرپرست در قبال داعش با اقرار خودشان آشکار گردید و حضور فعال و خطرساز داعش بیش از هر زمان دیگر برجسته گردید؛ بنا بر این برای دومین بار روسیه با درک از عمق تهدید خواهان مبارزه مشترک علیه داعش شد؛ هر چند کشورهای منطقه بصورت غیر منسجم و در قالب اعلامیهها و ابراز نگرانی بر مبارزه منطقوی علیه داعش تاکید کرده اند؛ اما گامهای عملی در این زمینه برنداشته اند؛ بنا بر این مبارزه با داعش صرفا با ابراز نگرانی راه بجایی نمیبرد؛ با توجه به اینکه حوزه نفوذ روسیه بیش از هر کشور دیگری با خطر داعش مواجه است بر میتابد که این کشور به شمول ایران با تمام ساز و کارهای نظامی و اطلاعاتی وارد میدان مبارزه شده و پیش از اینکه جریان تروریستی داعش روز به روز فربه گردد؛ آنان را در نطفه خنثی کنند.
این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که کشورهای منطقه و بلوک شرق در مقیاس مبارزات جهانی همواره واکنشی عمل کرده اند؛ آن هم پس از تشدید بحران و رشد نا امنی در حوزه نفوذ بلوک شرق، با توجه به وضعیت آشفته جهانی بر میتابد که بلوک شرق و کشورهای منطقه سیاست واکنشی را کنار گذاشته و کنشگرایانه علیه توطئههای غرب وارد میدان شوند، جریان تکفیری داعش که هم اکنون در میدان جنگهای مسلحانه و بازتولید جعلی فکر با استفاده از منابع اسلامی پیشگام اند، نسل جدید افغانستان را نیز تحت تأثیر قرار خواهند داد و بدین ترتیب آیندهی خوشایندی برای منطقه وجود نخواهد داشت؛ بنا بر این ضرور است که مبارزات فرهنگی در حوزه تولید فکر علیه داعش انجام گرفته و همکاری تنگاتنگ مسلحانه و استخباراتی نیز علیه این جریان تکفیری به وقوع بپیوندد ورنه بذرهای داعش روزی ثمر داده، کشورهای منطقه و دنیای اسلام را به آتشکده تبدیل خواهد کرد.
لینک کوتاه