مطالبات جامعه شیعه از حکومت سرپرست

جامعه شیعه افغانستان به عنوان کتله عظیم مردمی در تغییر و تحولات کشور همواره نقش کلیدی ایفا کرده اند، اشخاص و چهره‌های تشیع که توانسته اند علیه نظام‌های مستبد و تجاوز خارجی‌ها ایستادگی کنند در صفحات تاریخ به وفور قابل مشاهده اند، شیعیان در افغانستان تا زمان عبدالرحمن از نوعی آزادی نسبی برخوردار بودند و مناطق مرکزی افغانستان که محل تجمع شیعیان است تا این زمان از نوعی استقلال در امور داخلی خود برخوردار بود(تیمورخانف،بیتا،۱۷۰). از زمان تشکیل ساختار سیاسی جدید و مستقل از ایران در افغانستان توسط احمدشاه ابدالی، شیعیان قزلباش حتی در ساختار حکومتی نقش داشته و غالب کارگزاران دیوانی حاکمان سدوزایی را قزلباش های شیعه تشکیل داده و حتی گارد حفاظت شاهی هم از قزلباشان بودند(فرهنگ،۱۳۷۱، ۱۳۶)

به لحاظ جمعیت، شیعیان در پایتخت و شهرهای مهم کشور نیز پر جمعیت ترین بوده اند، شیعیان در شهرهای عمده افغانستان نظیر هرات، مزار شریف و قندهار و به ویژه کابل پایتخت، حضور پررنگی داشته اند و گاه اکثریت جمعیت شهری در کابل  را داشته اند(نائل،بیتا،۱۴۹).

با این هم شیعیان افغانستان در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین همواره هدف تاخت و تاز حکومت‌های وقت قرار گرفته اند، لغو آزادی مذهبی، تحمیل مراسم مذهبی اهل سنت و گماردن امامان مساجد در مناطق تشیع، قتل عام و متواری ساختن ۶۰٪ شیعیان افغانستان از عمده‌ترین جبرها و مظالم تاریخی بر سرنوشت این قشر تاثیر گذار و عظیم جامعه افغانستان بوده است.

پس از این همه کش و قوس‌ها که مصادف با پایان جنگ جهادی دوم بود و آزادی‌های اجتماعی و مذهبی در جهان ترویج گردید تعدادی از علمای شیعه در افغانستان اقدام به برپایی شعایر و مراسم مذهبی کردند،  آغازگر این تلاش ها، آیت الله حجت کابلی بود که با استفاده از شیوه های ملایم، فضای مناسبی را برای انجام آشکار ساختن شعائر مذهبی شیعیان فراهم ساخت.  وی پس از مدت ها ممنوعیت برگزاری عزاداری ها و انجام شعائر مذهبی و برخورد های قهری دولت، توانست با تاسیس تکیه خانه­ عمومی، در محله­ شیعی نشین چِنداول کابل، اقدام به برپایی مراسم عزاداری های ماه محرم نماید. با این اقدام به تدریج حسینیه­ ها و دیگر مراکز فرهنگی نظیر مدارس علمیه متعددی در کابل فعال شده شیعیان توانستند مناسک و شعائر مذهبی خود را آزادانه انجام دهند.

نهضت نرم حق خواهانه تشیع کم‌کم در افغانستان احیا گردید و لایه‌های گوناگون مردم در زمینه‌های مختلف فعال شدند، در عرصه سیاسی نیز شیعیان افغانستان در حمایت از امان الله خان، علیه بچه سقا جنگیدند و نگذاشتند که حاکمیت مستقر در افغانستان آسیب دیده و کشور دچار هرج و مرج گردد. قیام ابراهیم گاو سوار و موضعگیری هدفمند علامه بلخی علیه استبداد از نمونه‌های بارز و تاثیر گذار مبارزات شیعیان در تحولات گوناگون این سرزمین بوده است.

تاریخ تحولات افغانستان و سرنوشت شیعیان کشور به خوبی واضح ساخته است که استبداد و خودکامگی علیه ملیت‌های این سرزمین به خصوص شیعیان نمی‌تواند منجر به حذف آنان گردد؛ بلکه کتله عظیم جامعه را علیه نظام و حاکمیت بسیج ساخته و منافع ملی این سرزمین به مخاطره می‌افتد.

در حاکمیت کنونی نیز شیعیان کشور منزوی و محروم گردیده اند، احوال شخصیه شیعیان رسمیت نیافته، برگزاری مراسم عاشورا و سایر مراسم مذهبی محدود گردیده است، علمای شیعه در حکومت و شورای علمای سرتاسری نقش ندارند، نخبگان جامعه شیعه متناسب با ظرفیت و تخصص شان در مناصب دولتی گماشته نمی‌شوند، لذا تداوم چنین سیاست‌های تبعیض آمیز کشور را به سمت بحران سوق می‌دهد.

جامعه شیعه از حکومت سرپرست مطالبات مشخصی دارند که عبارت اند از رسمیت مذهب جعفری، تشکیل حکومت فراگیر و همه‌شمول، لغو محدودیت‌ها از مراسم مذهبی و سایر مولفه‌های حقوق و آزادی‌های شخصی، اگر این خواسته‌های جامعه شیعه برآورده گردد، حکومت قدم‌هایی به سمت مشروعیت داخلی و بین المللی بر می‌دارد؛ لذا برای نجات کشور از بحران بی‌ثباتی بر می‌تابد که حکومت در راستا قدم‌هایی بردارد و زمینه وحدت ملی را فراهم سازد.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a5018b

 

دکمه بازگشت به بالا