موعودباوری راه نجات جامعه اسلامی

اعتقاد به موعود و منجی میان تمام ادیان و همچنین مذاهب اسلامی مشترک است. غایت جهان که اقامه حکومت حق و عدل به وسیله منجی بشریت است، مورد پذیرش همگان است و هر دین و آیینی متناسب با فرهنگ خود از آخرین موعود سخن گفته است.
به عنوان مثال در آیین هندو از موعود آخرالزمان به نام «آواتاراى دهم» یا دهمین آواتارا، یاد شده است. در کتب مقدس هندیان آمده است: «درآخرالزمان پادشاه عادلی بیاید که حق و راستی با او باشد و بزرگتر از او کسی به دنیا نیامده باشد».
در دین بودایی نیز آمدن موعود و منجى آخرالزمان با نام «بوداى پنجم» بشارت داده شده است. در کتب دینی یهودیان نیز از ظهور رهبرى بزرگ به نام «مسیح» یا ماشیح به زبان عبرى یاد شده است. است. البته این مسیح همان مسیح مورد نظر مسیحیان و مسلمانان نیست بلکه او کسی است که درآخرالزمان خواهد آمد و به عدالت بر تمام جهان حکمرانى کرده و همه ستمگران را نابود خواهد کرد. مسیحیان نیز معتقد به بازگشت دوباره حضرت مسیح برای نجات جهان هستند. به عقده آنان حضرت عیسى دوباره ظهور کرده و پس از نابودی ستمگران عالم، بشر را به ساحل نجات و رستگارى میرساند.
اما در اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، باور به موعود و منجی پررنگتر از سایر ادیان است. اینکه منجی آخرالزمان فردی هم نام پیامبر و از نسل ایشان است، مورد اتفاق تمام مذاهب اسلامی است. روایات بسیاری در این زمینه وجود دارد که بر درستی این عقیده صحه گذاشته و یادآور میشود که تمام مسلمانان درباره موعود و تحقق وعده الهی نظر مشترک دارند. بنابراین تلاش عملی برای فراهم سازی زمینه ظهور منجی وظیفه هر فرد مسلمان است.
از این رو لازم است تمام فرقههای اسلامی با تمسک به اصول و اعتقادات مشترک در راستای وحدت هرچه بیشتر جهان اسلام گام بردارند. چنانکه در قرآن کریم آمده است: «و اعْتصمُوا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا». خالق بشر، تفرقه را اساس همهی مصیبتها اعلام کرده و میگوید که دودستگی و نفاق زمینه را برای تسلط بیگانگان و دشمنان جامعهی اسلامی فراهم میکند. آموزههای دینی مسلمانان همواره به وحدت سفارش کرده چرا که وحدت اساس قدرت امت اسلامی است.
دشمنان اسلام و مستکبرین جهانی نیز با درک این مطلب همواره میکوشند دوری و نفاق را در میان مسلمانان دامن زده تا به اهداف خود برسند. از همین رو، تلاش برای رسیدن به آرمان مشترک که همان برپایی جامعه عدالت محور است باید اولویت مسلمانان قرار بگیرد و برای تحقق آن از هرگونه اختلاف پرهیز کنند.
نقش علما و نخبگان مسلمان در این موضوع بسیار مهم و اثرگذار است. شایسته است که رهبران و بزرگان مذاهب اسلامی با اقدامات مدبرانه، جامعه اسلامی را در مسیر درست هدایت کرده و از هرگونه تفرقه و چنددستگی دور سازند. ملت مسلمان افغانستان نیز وظیفه دارند که با درنظر گرفتن اشتراکات دینی بکوشند زمینه نفوذ بیگانگان و بدخواهان را از بین برده و کشور را از شرایط ناگوار فعلی نجات دهند.