میلاد النبی؛ لزوم تبعیت از دستورات الهی پیامبر

در زمان کنونی که استعمار و استثمار جهان و بیشتر کشورهای غربی همه بر ضد اسلام و مسلمین تبلیغ می کنند، و به صورتهای گوناگون اسلام هراسی را اشاعه می دهند، بر کشورهای مسلمان فرض است که با هم متحد شده سُلطه و ستم آنان را دفع کنند؛ چنانچه شاهدیم که اسرائیل به عنوان دست پرورده غرب و امریکا چه مصیبتهایی را بر مردم غزه تحمیل میکند و در 24 ساعت گذشته به پنج کشور اسلامی حمله کرده و حتی خاک قطر را که به نوعی همپیمان امریکاست به بهانه حمله بر سران حماس هدف گرفت و این یعنی اوج درماندگی مسمانان؛ لذا بیشتر از هر زمان دیگر ضرورت است که اتحاد و اتفاق میان مسلمانان شکل گرفته و به عنوان یک کل متحد و یکپارچه علیه این تجاوزات بی رویه ایستادگی نمایند؛ تا یکایک کشورهای اسلامی از چنگ این افعی پلاستیکی نجات یابند، این اتحاد باید بر محور قرآن و آورنده اش رسول اکرم ما حضرت محمّد(ص) باید باشد، زیرا محکم ترین و بهترین زنجیره ارتباط است و به دعوت خود قرآن که می فرماید: (قُلْ یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبینَکمْ أَلّا نَعْبُدَ إِلّا اللَّهَ وَلا نُشْرِک بِهِ شَیئًا وَلا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ) (آل عمران/ ۶۴) همه به توحید ناب و رسول اللّه(ص) رو آوریم، و از دیگر اربابان – صاحبان زَر و زور – روی برگردانیم. اگر دعوت قرآن اهل کتاب را به این مایۀ وِفاق – یعنی توحید خالص – است، معلوم است که فرقه های اسلامی چه باید بکنند، و چگونه برای حفظ کیان خود در برابر دشمنان غدّارِ فریبکار با یکدیگر همبستگی پیدا کنند.
اینک به مناسبت میلاد مبارک پیامبر اکرم(ص) بعضی از خصوصیات حضرت و نوع دعوت و احکامش را برای آزادسازی انسان از اسارتهای خود ساخته در قرآن مجید اینگونه بیان می کند: الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الأمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوبًا عِنْدَهُمْ فی التوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبَائِثَ وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِک همُ الْمفْلِحُونَ) ترجمه: آنان که از این فرستاده که پیامبری است درس ناخوانده پیروی می کنند، همو که (نام) وی را نزد خود در تورات و انجیل مکتوب می بینند، (پیامبری) که آنان را به معروف امر می کند و از منکر بازمی دارد، و بارِ سنگین شان را از دوش شان برمی دارد و بند و زنجیری را که داشتند می گشاید، آنان که به او ایمان آرند و گرامی اش دارند و یاری اش کنند و از آن نور که با وی نازل شده پیروی کنند رستگارانند».
پیامبر گرامی اسلام شخص امی بود، یعنی نه به مکتب رفته بود و نه کدام آموزشی وجود داشت، این یکی از معجزات الهی است که شخصی امی را برای هدایت بشریت فرستاد و اکنون که بیش از 1400 سال از آن میگذرد، بشریت با تمام علم و دانش که ادعای آن را دارند نتوانسته اند هنوز به تمام عمق و ژرفای اسلام دست یابند، البته که برخی از آیههای قرآن شریف جدیدا توسط تیمهای عملی-تحقیقی دانشگاههای جهان کشف و به عظمت قرآن مجید سر تعظیم فرو میآورند؛ ولی این کل ماجرا نیست؛ بلکه تازمانیکه بشریت بر روی این کره خاکی زیست و زندگی دارند قرآن مجید برای زندگی بشر قانون و برنامه دارد، ناگفته نماند نخواندن و ننوشتن برای پیامبر ما عیب یا نقصی نیست، چون آن حضرت علم خود را از راه ارتباط با فراسوی جهانِ مادی یعنی راه وحی فرا می گرفت، بر خلاف ما که نخواندن نشان جهل ماست. به سخن دیگر معلّم او فقط آفریدگار متعال بود، چنان که در قرآن به آن تصریح شده: (وَأَنْزَلَ اللَّهُ علَیک الْکتابَ وَالْحِکمَةَ وَعَلَّمَک مَا لَمْ تَکنْ تَعْلَمُ) (النساء/113): و خداوند بر تو کتاب و حکمت نازل کرده و به تو آنچه نمی دانسته ای آموخته است.
آیه مذکور بعد از اوصاف شخصی پیامبر اسلام – که ذکر شد – از شریعت آن حضرت یاد می کند و پنج حکم مهم اسلامی را نام می برد که از امتیازات این دینِ جاوید است، و در ادیان دیگر به این اهمیت و گستردگی نبوده، این احکام عبارتند از: امر به معروف (کار نیک و با فضیلت)، نهی از منکر (کار ناپسند و غیراخلاقی)، حلال شمردن خوردنی های طیب (پاک و خوشایند)، حرام کردن خبائث (آنچه پست و ناخوشایند است از محسوس یا معقول)، برداشتن تکلیف های دشوار غیرالهی و جعلی که «مخصوصاً در دین یهود و به دست ملاّیان»[7] وضع شده بود. سپس در مقام احتجاج با یهود و نصارا گویند: این احکام با تفصیل و فروعی که در اسلام دارد خود بهترین گواه بر صدق ادّعای پیامبر امّی آن است، زیرا انتظاری که از یک شریعت حقیقی و آیین الهی می توان داشت جز این نیست که قانون هایش به یکی از امور پنج گانه مذکور برگردد که صلاح و اصلاح امور فردی و اجتماعی را در بر دارد. چنین شریعتی (از یک نظر) دین تکامل یافته آنان است که از پذیرش آن نباید خودداری کنند، دینی که کتابش قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده را تصدیق می کند.
۵. بنابر این کسانی که چنین پیام آوری را بزرگ شمرده، یاری می کنند، و از نوری که با او فرود آمده – یعنی قرآن – پیروی می کنند رستگار اند.
اینک که سخن به «کتاب خدا» و تبعیت از آن رسید، استطراداً این نکته را عرض می کنم که: درست است همه پیامبران الهی معجزه داشتند و مناسب زمان و فهم مردمِ مخاطبشان کاری می کردند که دعوت خدایی شان را دریابند، حتّی آنان که عقلشان در چشمشان بود نیز – با دیدن عصایی که اژدها می شود یا بیماری مردنی که بهبود می یابد – راستی و درستی گفتارشان را بپذیرند؛ اما معجزه «رسولِ نبی اُمّی» چیزی دیگر است: قرآن، یعنی کتاب، آیتی که ویژگی فرهنگی دارد و هر که داناتر است اعجازش را بهتر می فهمد، و هر چه زمان بگذرد و بشر داناتر شود بر اهمیت احکام حقوقی و اقتصادی، حقایق تاریخی، اشارات کوتاه علمی و ابعاد هنری آن بیشتر پی می برد. کتاب خدا معجزه ای جاودان و ماندنی ا ست، که با رحلت آورنده اش بر جا می ماند و می تواند معرّف صادق او باشد؛ و قرآن کتابی است که هر روز باید با تدبّر خواند و از تلاوتش به پدید آورنده اش – آفریدگار جهان و جهانیان – و عرضه کننده اش – پیامبر اُمّی – معرفت بیشتر پیدا کرد. بجاست قدرش را بدانیم و مقام اصلی اش را که لوح محفوظ و علم خداوند متعال است باور کنیم، و از این کتاب آسمانی که همه نور و روشنگر راه زندگی ماست بهره ور شویم.
به عنوان نمونه یکی از خدمات مهم پیامبر که اسلام را دینی سهل و سمحه کرده، آسان گیری امر ازدواج و لازم نبودن مراسم گوناگون و پُر هزینه ای است که ما خود وضع کرده ایم و گروهی هم از آن تقلید می کنند، و گاه مایه اختلاف یا از میان رفتن اصل ازدواج می شود، آیا مایه شرمساری و سرافکندگی نزد خدا و رسولش نیست که بعد از برداشتن تکلیف های دشوار و رسم های غلط در اسلام، ما مسلمان نماها دوباره آن غل و زنجیرهای خود ساخته را بر دست و پا نهیم و خانواده ها و جامعه را گرفتار کنیم؟
مایه غبن و دریغ است که مناسبت همین روز را با تولّد پُر برگ و بار امام جعفر صادق(ع) از یاد بریم، و از احادیث فراوان حضرتش نمونه ای نقل نکنیم. بنابر این از فرصت پیش آمده استفاده کرده حدیثی که از جوامعُ الکلِم است و بینش صحیح اسلامی – قرآنی را تعلیم می دهد نقل می نماییم:
قیل للصادق(ع) علی ماذا بنَیتَ أمرَک فقالَ: علی أربعةِ اشیاء: از حضرت صادق(ع) پرسیدند در زندگی مبنای کارت را بر چه چیز گذاشتی؟ امام پاسخ داد: بر چهار چیز:
عَلِمتُ أنّ عَملی لا یعمَلُه غیری فاجتَهَدتُ؛ دانستم و یقین کردم که کار مرا جز خودم دیگری انجام نمی دهد، پس کوشش کردم.
علِمتُ أن اللّه عزّ وجلّ مُطَّلِعٌ عَلی فَاستَحییتُ؛ دانستم و باور کردم که خدای عزّ وجلّ مطَّلع و با خبر از من است، بنابر این از گناه شرم کردم.
و علمتُ أنّ رِزقی لا یأکلُه غیری فاطْمأنَنتُ؛ و دانستم یقیناً روزی مرا کسی جز من نمی خورد، در نتیجه اطمینان و آرامش پیدا کردم.
و علمِتُ أنَ آخِرَ أمری المَوتُ فَاستَعدَدتُ و دانستم و یقین کردم که پایان کارم مردن است، به این جهت آماده مرگ شدم.