نقش زنان در ترویج فرهنگ فداکاری و ایثار

نقش و جایگاه زنان در خانواده و جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است، زن به عنوان مادر و ثقل خانواده، میتواند نظم خانواده و اجتماع را به گونهی سالم مدیریت کرده، هم میتواند که در تخریب بنیادهای خانواده و جامعه موثر واقع گردد، فرزندان با الگوپذیری از گفتار و رفتار مادر بیشتر از هر کسی دیگر تأثیر میپذیرند؛ زیرا همواره راز دل فرزندان و حرفهای نگفته شان با مادر مطرح میگردد. بنا بر این مادران می توانند در عوض اینکه از پدیدههای نا خوشایند و منفی جامعه متاثر گردیده و فرزندان نا سالم و عقدهمند تحویل جامعه دهند، میتوانند با الگوگیری از شخصیتهای موثر و تأثیرگذار معاصر همچون قاسم سلیمانی، روحیه فداکاری و ایثار را در ضمیر شان بگنجاند.
یکی از خصوصیات بارز جنرال سلیمانی غلبه بر نفسانیت، منیت و خودبینی بود، همین امر باعث گردیده بود که صفات حمیده وی تجلی یافته و باعث جذب افراد و اشخاص در محیز پیرامون اش گردد یکی از نزدیکان جنرال سلیمانی میگوید: «رفتار و عملکرد حاج قاسم به گونه ای بود که هیچگاه نیروهایی که با نام فاطمیون، حیدریون، زینبیون، حزبالله، جیش الوطنی سوریه و…شناخته می شوند، به درخواست حاج قاسم به مشتاقان حرم اهل بیت نپیوستند بلکه حاجی با رفتار و اخلاق و عملکردش کاری کرده بود که آنان فدایی اهل بیت (ع) شده و به کمک حاج قاسم آمده بودند و او را در مقابله با داعش همراهی می کردند. آن ها توانستند گروهای چریکی مخالف دولت سوریه و عراق را نابود کنند. جنگ کلاسیک با جنگ چریکی خیلی متفاوت است و توکل و اخلاص و توسل به ائمه اطهار (ع) رمز پیروزی حاج قاسم بود. من یک بار هم ندیدم حاجی در بیست و چهار ساعت بتواند بیشتر از پنج ساعت بخوابد. حاج قاسم اینقدر در بین این نیروها عزیز بود اگر در بینشان قرار می گرفت، آن ها به دورش حلقه می زدند تا اگر حادثه ای رخ داد، آنها فدایی حاج قاسم شوند.»
تربیت چنین فرزندی با چنین شخصیت جذاب و کاریزماتیک نیاز جامعه امروز است که مادران میتوانند الگوگیری از وی با تربیت فرزند سالم و مسئول، فرهنگ ایثار و فداکاری را در جامعه تزریق کنند.
یکی دیگر از اقارب قاسم سلیمانی چشم دید اش از احترام وی به پدر و مادر و مردم قریه اش را چنین میگوید:« خاطرم هست حاج قاسم پدرش (مشد حسن آقا) را برای زیارت امام رئوف به مشهد برده بود. یکی از دوستان با چشم خود دیده بود که حاجی در صحن رضوی نشسته و پای پیرمردی که بعد از سلام و احوالپرسی فهمیده بود پدر بزرگوارشان است را با آب ولرم که در درون یک ظرف بود، ماساژ می داد. حاجی با تمام مشغله ای که داشت از پدر و مادرش غافل نمی شد. او با همه مشغله کاری که داشت، اگر فرصتی پیدا می کرد، به کرمان می رفت. یاد دارم در فرودگاه برادر همسرشان (محمود) به استقبالش می آمد و حاج قاسم را در مسیری یک صد و هشتاد کیلومتری به شهرستان «رابُر» و روستای قنات ملک می برد تا به دیدار پدر و مادر برود. حاجی تقریباً یک یا دو ساعتی را در محضر پدر و مادر بود. در این زمان پدر و مادر را غرق بوسه می کرد و از آن ها قدرت می گرفت و می خواست که برایش دعا کنند. من هیچگاه بی تابی و اشک های حاج قاسم بعد از فوت مادرش را فراموش نمی کنم. او مخلص پدر و مادر بود. وقتی به منزل پدر و مادر می رفت مردم روستا با مشکلات خاص خودشان نامه هایی را به حاجی می دادند. حاج قاسم با روی خوش همه نامه ها را می گرفت، می خواند و پاسخ می داد. حاج قاسم مردمی و خاکی بود. رفتار و کردار حاج قاسم او را سردار دل ها کرد. آنچه باعث ماندگاری و مکتب سلیمانی شد، رفتار حاج قاسم بود. در طول سال که سیصد و شصت و پنج روز است، به گمانم سیصد روز در کنار خانواده نبود و همه این ایام مشغول جهاد بود، اما در همه ایامی که در کنار خانواده بود با خانواده و فرزندانش رفیق بود. با آن ها مشورت می کرد. با نوه ها بازی می کرد تا جبران فاصله و فراق را کرده باشد. حاج قاسم در هر نقشی که بود، عالی بود. او اهل ورزش بود و به کوهنوردی علاقه داشت و ارتباط صمیمانه ای را با جوان ها برقرار می کرد. بنابراین من معتقدم اگر امروز حاج قاسم، حاج قاسم شده است؛ هشتاد درصد از شخصیت غیرنظامیاش مؤثر و تأثیرگذار بوده است.»
مصادیق رفتاری این چنینی، صرفا از شخصی بر می آید که با عشق تلطیف گردیده و هدف اش را جز رضای خداوند چیزی دیگری تعیین نکرده است، بنا بر این زنان می توانند با مطالعه عمیق ویژگیهای شخصیتی قاسم سلیمانی که سراسر ایمان، فداکاری و ایثار است از آن الگو گرفته و اخلاق خویش را با آن مزین ساخته؛ سپس در امر تربیت فرزندان از آن بهره برداری نمایند، چند سطری که در این نوشته در مورد روحیه ایثار و فداکاری قاسم سلیمانی تحریر گردیده است صرفا اشارهی به ویژگیهای شخصیتی وی است؛ بنا بر این هر فرد می تواند با مطالعه ژرف و عمیق از منش و مسیر وی، راه خدا، پیامبر و امامان معصوم را یافت؛ زیرا شخصیتی که با وجود قدرت، خود را در نزد مردم خاکسار و فقیر جلوه میدهد واضح است که به رشد و تعالی روحی در مسیر الوهیت دست یافته و در مسیر سلوک به توفیق هایی دست یافته است؛ ورنه افراد زیادی است که قدرت و شهرت آنان را در دام هواهای نفسانی گرفتار کرده و در نهایت مغلوب و سرخورده ساخته است.
لینک کوتاه