پیروزی ترامپ؛ انتظارات حکومت سرپرست و مخالفین سیاسی
دونالد ترامپ پس از شکست در دور پیشین انتخابات ریاست جمهوری امریکا نه تنها که نتیجه انتخابات را به بایدن واگذار کرد؛ بلکه در ابعاد گوناگون تجاری، جنایی و… متهم گردید و در دام پروندههای محاکم افتاد. پروندههایی که او با آن دست و پنجه نرم میکرد عبارت بودند از لغو نتیجه انتخابات ۲۰۲۰، دوسیه اسناد محرمانه و دوسیه انتخابات ایالت جورجیا که تاکنون لاینحل مانده است؛ اما او به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب گردید، اکنون نه تنها مردم امریکا، بلکه کشورهای حوزه خاورمیانه و آسیای میانه نیز چشم انتظار تغییرات در سطوح ملی و بین المللی اند.
در این میان، اما مردم افغانستان اعم از اپوزیسیون و نیروهای حاکم چشم اندازی متفاوت از آینده وضعیت سیاسی افغانستان دارند؛ اما اکنون این سئوال مطرح است که دولت جدید امریکا که از حزب جمهوری خواهان نمایندگی می کند، چه سیاستی را در قبال حکومت سرپرست افغانستان در پیش خواهد گرفت.
پس از پیروزی ترامپ به نظر میرسد که دو نوع دیدگاه در افغانستان مطرح است؛ حکومت سرپرست افغانستان موضع محتاطانه ای اتخاذ کرده است؛ چنانچه سخنگوی وزارت خارجه، در شبکه ایکس اظهار امیدواری کرد که در اداره جدید ایالات متحده روابط میان دو کشور به گونهی ملموس گسترش یابد و هر دو کشور بتوانند صفحه جدیدی در روابط باز کنند.
دسته دیگر واکنشها اظهار امیدواری برای تغییر سیاست امریکا در قبال حکومت سرپرست افغانستان است که اعمال فشار ببشتر بر این حکومت وضع گردد؛ حتی برخی از مخالفان پا را از این فراتر گذاشته و اظهار امیدواری کرده اند که دولت ترامپ کمکها به افغانستان را کاهش دهد که یقینا این دسته، ملاحظات فشار بر مردم را نیز در نظر نمی گیرند یا شاید حاضرند مردم هم تحت فشار واقع گردند.
با توجه به اینکه جهان دچار آشفتگی است، جنگهای اوکراین و خاورمیانه بر نظم و ثبات بین الملل تاثیر گذاشته است، هر گونه پیش بینی در قبال سیاست دولت ترامپ، در حد گمانه زنی است؛ اما به نظر میرسد که دولت ترامپ، در قبال حکومت سرپرست افغانستان سیاست ابتدا مذاکره برای تعدیل و در صورت جواب ندادن، فشارهای لازم را اتخاذ کند.
چشم انداز در این مورد که حکومت ترامپ تمام مسائل افغانستان را به گونهی حل کند که باب میل مردم افغانستان و مخالفین سیاسی حکومت سرپرست باشد یک انتظار سادهلوحانه است؛ زیرا توافقنامه دوحه در زمان حکومت ترامپ روی دست گرفته شد و در حاکمیت بایدن ختم گردید که عواقب آن منجر به سقوط یک نظام و بروز بحران برای مردم افغانستان شد. لذا شور و شعف مخالفان حکومت سرپرست از روی کار آمدن ترامپ که باعث آوارگی آنان شده است، جای تعجب دارد؛ اگر آنان چشم انتظار اتفاقات سال ۲۰۰۱ باشند که مجددا امریکا با حملهی نظامی بر افغانستان نظام سیاسی را تغییر دهند و چنین افراد را فراشوتی در کشور فرود آورند بعید است.
زیرا فساد اداری که آنان انجام دادند، باعث تحمیل بودجهی فراوان بر مالیه دهندگان امریکا شد؛ اما نباید فراموش کرد که در صورت عدم تمکین حکومت سرپرست به نورمهای حقوقی و سیاسی جهان، فشارهای امریکا از نوع فشارهای مالی و انزوای بین المللی خواهد بود نه بیشتر از آن؛ لذا جهت بازدارندگی از پیشامدهای یاد شده بر حکومت سرپرست افغانستان پیش از آن که آنان تحت فشار حکومت ترامپ قرار گیرند که نتایج آن ممکن است هرج و مرج در درون حکومت سرپرست و یا مشروعیت بخشی به مخالفان سیاسی شود، دست به اصلاحات در سیاست های داخلی بزند. مهمترین مواردی که میتواند فشارها را از روی دوش حکومت سرپرست کاهش دهد، گشودن مکتبهای دخترانه و تشکیل حکومت فراگیر است؛ زیرا موارد یاد شده از خواستههای متفق القول جهان و مردم افغانستان است.
بنا بر این نباید طمع داشت که حکومت ترامپ از افغانستان به گونهی حمایت کند که اپوزیسیون افغان بتوانند آن را به نفع خود مصادره کنند؛ ترامپ با نظرداشت میزان اهمیت، از زاویه منافع امریکا سپس زاویه جهانشمولی به افغانستان مینگرد، آنچه که میتواند برای افغانها موفقیت آمیز حل گردد، طرح مناسب نجات افغانستان و تفاهم است، در غیر آن هیچ قدرتی نمیتواند نجات دهنده افغانستان باشد.