آمریکا رها کرد تا افغانها به سر و صورت خود بزنند
آمریکا از همان ابتدا، طالبان را دشمنان خود نمیدانست وقتیکه جو بایدن به عنوان معاون رئیس جمهور اوباما ایفای وظیفه میکرد به حامد کرزی رئیس جمهور وقت کشور گفته بود که « القاعده مشکل ماست و طالبان مشکل شما» این کشور پس از قتل بن لادن، به صورت استراتژیک ساز و کرنای خروج را نواخت و بدون توجه به اینکه طالبان بماند و یا نابود شوند پلان های خروج و سازش را با این گروه روی دست گرفت، پس از قتل بن لادن، مقامات آمریکایی چندین دیدار مخفیانه با رهبران طالبان انجام دادند و پس از آن روند انتقال مسئولیت امنیتی به قوای مسلح افغان را در سال 2014 عملا به اجرا گذاشت.
این کشور مطابق به پلان های ترتیب شده روند گفتگوهای صلح با طالبان را روی دست گرفت و پس از دوسال گفتگوهای نفسگیر، توانستند که این مهم را با امضای یک توافقنامه دوجانبه به اجرا بگذارد، از آن به بعد عملکردهای عقبگرای آمریکا در قبال امنیت افغانستان به وضوح قابل مشاهده بود. این کشور با دو جانب توافقنامه امضا نموده است، از سویی با دولت افغانستان که از مشروعیت ملی و بین المللی برخوردار است پیمان امنیتی امضا نمود که بر اساس آن، آمریکا ملکف است تا سال 2022 هرگونه تهدیدات امنیتی که از جانب دشمنان نظام متوجه افغانستان میگردد در همکاری با نیروهای امنیتی افغان آن را دفع و خنثی سازد، از سوی دیگر، با طالبان نیز توافقنامه امضا نمود که مطابق به آن، آمریکا برعلیه این گروه عملیات نظامی راه اندازی نخواهد کرد، این دو تناقض در سیاست خارجی آمریکا در قبال افغانستان کاملا سئوال برانگیز است، در حالیکه دولت افغانستان به عنوان یک نهاد مشروع در جامعه ملل حضور دارد، امضای توافقنامه با دشمنان آن به هیچ وجه نمیتواند توجیه پذیر باشد؛ زیرا طالبان یک جریان رسمی نیست؛ بلکه مجموعه افرادی است که به عنوان یک گروه، بهانهی حضور آمریکا در افغانستان را زمینه سازی کرد، هر چند این کشور در سیاست اعلامی اش گفته است که طالبان دشمن آمریکا نیست؛ اما عملا نزدیک به بیست سال با این گروه در جنگ و نبرد سپری نمود.
این کشور به هر ترتیبی پای خود را از منازعات افغانستان بیرون کشاند و طی این بیست سال تخمهای کینه و نفاق را در میان مردم این سرزمین کاشت که هم اکنون ریشه های آن مستحکم شده و از میان برداشتن آن کار بسا دشوار به نظر میرسد. بذر نفاق حاصلات قابل توجهی به بار آورده است که ثمرات آن تشدید دشمنی بیش از هر زمان دیگر میباشد. با گذشت زمان میزان سرسام آور نفوس این سرزمین به قتل میرسد و فقر روز افزون درکنار جنگ، رمق آسایش را از زندگی بسیاری افغان ها زدوده است. همه میدانیم که اگر آمریکا بخواهد بر طالبان فشار وارد نماید تا وارد پروسه صلح شوند، این گروه بی درنگ به صدای این کشور لبیک خواهد گفت؛ اما انگار منافع استراتژیک خود را در این میبینند که آتش جنگ به این راحتی ها رو به خاموشی نگراید؛ تا افغانستان نیز همانند جغرافیای پاکستان که امروزه عامل نزاع بین سه کشور هند، پاکستان و افغانستان گردیده است روند مشابه را تجربه نماید، تقسیم نمودن جغرافیای افغانستان به چند کشور کوچک، حد اقل به دو کشور، از آلام دیرینهی آمریکا به حساب می آید، تا رسیدن به این مهم، این کشور نمیخواهد شعله های جنگ در جغرافیای افغانستان خاموش گردد.
در این فرایند، افغان ها چنان به سر و صورت همدیگر خواهند زد تا از جنگ و درگیری خسته شده، خود نقشهی تجزیه را به میانجیگری آمریکا و جامعه ملل پیشکش نمایند؛ تا رسیدن به این مرحله، قتل ها و جنگ های بی شماری را میان مردم افغانستان شاهد خواهیم بود، هر جایی که آمریکا پا بگذارد، خیر و صلاح کشورها رقم نخواهد خورد.