آوای بینقاب؛ آوازی برای بازتاب دردها و رنج های مردم افغانستان
آوای بی نقاب مجموعه شعرهای تازه به چاپ رسیده از عبدالفتاح مشتاق است که در آن به دردها و رنج های مردم افغانستان که در دهههای اخیر و آنچه مردم در این مدت در مسایل سیاسی و اجتماعی در داخل افغانستان از آن رنج میبردند را در قالب شعر به قلم آورده و زیر مجموعهی آوای بینقاب برای مردم و خوانندگان این کتاب بازتاب یافته است.
عبدالفتاح مشتاق شاعر و خلق کنندهی آوای بینقاب در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری سریع میگوید:«آوای بینقاب 338 دوبیتی را در خود جای داده است که همهی این دوبیتی ها در رابطه به مسایل سیاسی و اجتماعی افغانستان و مردم آن است، و به سبک انتقادی در این کتاب تلاش کردم تا همهی مسایل سیاسی و اجتماعی که مردم در دهههای اخیر با آن روبرو بوده و از آن رنج میبرند را در قالب شعر بیان کنم».
آقای مشتاق میافزاید: «از دیر زمانی همیشه به این فکر بودم که چطور از مسائل و تحولات سیاسی که در کشور اتفاق افتاده است، از نحوه حاکمیت سیاسیون، از جفا و خیانتها که در حق مردم افغانستان صورت گرفته، چگونهگی جنگهای خواسته و ناخواسته در درون و بین مردم افغانستان و چقدر این کمفکری ها فاصله ایجاد کردند و جوانهای کشور را در تاریکی نگهداشتند و هیچ کاری بنیادی از سوی هیچ سیاسیونی صورت نگرفت؛ بتوانم در قالب شعر این درد دلهای مردم افغانستان را به تصویر بکشم و تا حدی که در توان من و در صلاحیت من است این مردم به خصوص جوانان را به بیداری و فکر وا دارم».
وی میافزاید که این دوبیتیها را در درازای دو دهه اخیر(1381_1403) در کنار دیگر قالبهای شعری خود سروده و بلاخره در فضای مهاجرت توانستم این مجموعه را زیر یک نام آورده و برای مردم خود عرضه کنم.
نمونهی از دوبیتیهای این کتاب!
عجب تصمیم بد، بتر گرفتم
سر «ویرانی»با کشور گرفتم
مگر هیچ عاقلی پیدا نمیشد
دوتا دیوانه را رهبر گرفتم
نمونهی دیگر
بیا تا قطره_ قطره دل بسازیم
هدف، گر میهن است؛ حاصل بسازیم
چی حاجب کار ساده، با تعصب
به دست خویشتن مشکل بسازیم
در کنار این مجموعهی شعری این قلم چهار کتاب دیگر نیز تا هنوز به چاپ رسانده است
1. تابلوی غربت
2. یک پیاله چای سبز
3. باغ ناله
4. در امتداد جنگل
که هر کدام به طور جداگانه به شکل غزل و دوبیتی سروده شده است.
در گوشهی از این کتاب نویسنده برای خوانندگان اش گفته است که تمام این دوبیتیهایی که در این دو مجموعه در درازی بیش از دوههی پسین در کنار دیگر قالبهای شعری که تعداد سروده در هر ژانر به صدها میرسد ناممکن بود تا با معلوم نبودن تاریخ سرایش سروده بهانهی قشنگتر از این برای خویش درست کرد و کارشیوهی دیگری جز این در ترتیب مجموعههای هفتگانه برگزید.