از کودکان کار تا فرار مغزها؛ افغانستان در چرخه فقر

اول ماه می هر سال میلادی به عنوان روز جهانی کارگر نامگذاری شده است، هدف از نامگذاری این روز حمایت از کارگران در سراسر جهان است؛ اما امسال روز جهانی کارگر در حالی فرا میرسد که بیکاری همچنان در افغانستان گسترده است و مردم از نبود کار و شغل رنج میبرند. این روز در بیشتر از کشورهای جهان برای یادآوری از فداکاری کارگران و حمایت از ایجاد شرایط کاری بهتر، دستمزدهای عادلانه و حقوق کارگران تجلیل میشود. در افغانستان کنونی نهادهای حامی کارگر عملا وجود ندارد، نظارت بر وضعیت کار و دستمزد ضعیف است کارکنان آزاد و غیر رسمی از کمترین حمایت و نظارت دولت برخوردار نیستند، کودکان کار در وضعیت کاری شاقه به سر میبرند.
پس از سقوط جمهوریت، بیکاری در کشور دو برابر شده است، اما با گذشت نزدیک به چهارسال و با راه افتادن پروژههای مهم اقتصادی، اندکی از این نگرانیها کاسته شد. اما با اخراج و بازگشت مهاجرین از کشورهای مختلف، به ویژه پاکستان یکبار دیگر بازار کار در کشور کساد شده است که میتواند بر امنیت اقتصادی آنان تاثیر منفی مضاعف بجا بگذارد.
پس از فروپاشی دولت پیشین در بازه زمانی چهارساله هزاران نخبه و تحصیلیافتهها بهدلیل نبود فرصتهای شغلی، کشور را ترک کردند و در کنار آن اتحادیه ملی کارگران و کارکنان افغانستان پیش از این گفته بود که بیش از یک میلیون کودک افغان هم به دلیل فقر مجبور به کارهای شاقه هستند که در شغلهای مختلفی همچون معادن، خشتزنی، موترشویی و… فعالیت دارند.
با وجودی که طی چهارسال حاکمیت طالبان بر افغانستان، امنیت فیزیکی در سراسر کشور به خوبی تامین شده است، مقامات این حکومت باید با راهاندازی پروژههای اقتصادی همچون معادن، سد سازی، کشاورزی و حمایت از سایر سرمایهگذاریهای کوچک و بزرگ، توجه به ساختوساز، توجه به تولیدات داخلی و نیز جذب نخبگان در ادارات دولتی، از نیروی کار داخلی استفاده کنند. در کنار بهبود وضعیت شغلی و اقتصادی برای افغانستان، توجه به وضعیت مردم، میتواند از بحرانی بنام مهاجرت جلوگیری کند، مقامات و اعضای حکومت باید با ملت به گونهی مراوده کنند که مردم حکومت را از خود بپندارند، نگاه از بالا به پائین باعث شقاق و فاصله میان حکومت و مردم میگردد و احساس تعلق ملت را به این خاک و جغرافیا تضعیف میسازد.
تاجران ملی باید برای سرمایهگذاری در داخل کشور بهجای کشورهای بیرونی اقدام کنند فقر و بیکاری آسیب هایی است که باعث اخلال در روند امنیت و ثبات کشور میگردد، فقر و بیکاری باعث میگردد که نیروهای جوان و خلاق جذب نیروهای مسلح گردند و از این طریق امنیت سیاسی کشور را به مخاطره بیاندازند؛ علاوه بر آن دزدی، کلاهبرداری جعل و تقلب نیز به دلیل فقر و بیکاری رونق خواهد یافت، اینها مواردی اند که در طولانی مدت از ابعاد مختلف کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در دولتهای گذشته بهدلیل نبود امنیت، در بسیاری از قصبات کشور بیکاری به اوج خود رسیده بود، ولی امروز امنیت تامین و از این فرصت و موقعیت جغرافیایی افغانستان که ظرفیت تولید میلیونها شغل را از طریق برنامهها و پروژههای مختلف دارد، استفاده شود. هم اکنون در بخش تکنولوژی و مهارتهای همچون تولید برق، تولید ماشین آلات و خلق کردن کارهای مشابه بسیاری از نخبگان در افغانستان وجود دارند؛ اما به دلیل عدم حمایت حکومت، آنان توان راه اندازی چنین پروژههایی را ندارند، در افغانستان کنونی مشکل ظرفیت نیست؛ بلکه مشکل در نبود برنامه و استراتژی است که بر کشور سایه افگنده است.
هرچند طی چهار سال گذشته حاکمیت کنونی دستاوردهایی چشمگیری در حیطهی کاهش اعتیاد، از بین رفتن نسبی جرم و جرائم و بهبود امنیت جامعه داشته است؛ اما در راستای پیشرفت اقتصادی، کاهش مهاجرت، مسائل فرهنگی و اجتماعی موفقیتهای ملموسی قابل مشاهده نیست؛ لذا با جذب سرمایه گذاران، نیروهای کدری متخصص، تاجران و کار آفرینان میتوان به بهبود وضعیت اقتصادی کشور امیدوار بود.
یادداشت اختصاصی/ خبرگزاری سریع