استکبار ستیزی و حمایت از مستضعفین در جوهره حکومت اسلامی
![](https://sarie.news/wp-content/uploads/2025/02/4809610610-780x470.png)
استکبارستیزی و حمایت از محرومان و مستضعفین اصل عدالت و جوهره نظامهای اسلامی را تشکیل میدهند. استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمهی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همهی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچکس نیست؛ این معنای مستکبر است. نقطهی مقابل این جبههی ظالم و ستمگر، گروهی هستند که با استکبار مبارزه میکنند؛ مبارزهی با استکبار یعنی چه؟ یعنی در درجهی اوّل زیر بار این زورگویی نرفتن؛ معنای استکبارستیزی یک چیز پیچوخمدارِ پیچیدهای نیست؛ استکبارستیزی یعنی یک ملّتی زیر بار مداخلهجویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود؛ این معنای استکبارستیزی است.
امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بنا بر تعلیم و تربیتی که در مکتب اسلام یافته و شخصیت برجسته و کمال یافته بود، با روحیهی استکبار ستیزی و حمایت از مستضعفین رشد و کمال یافته بود، وی با وجودی که توسط رژیم وقت در تبعید به سر میبرد دست از مبارزات علیه نظام شاهی و حامی امریکایی اش برنداشت و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی از انواع تلاش و مبارزه دست نکشید. اندیشه مبارزاتی خمینی و روحیه اسکتبار ستیزی اش همخوان با روحیه استکبار ستیزی ملت ایران بود؛ زیرا تا زمانی که میان زعیم و ملت همخوانی روحی وجود نداشته باشد، پیروزی نیز محقق نمیشود، ملّت ایران که خود را استکبارستیز میداند، بهخاطر این است که زیر بار تحمیل دولت آمریکا نرفته است. دولت آمریکا یک دولت استکباری است، حقّ مداخله در کشورها را برای خود قائل است، جنگافروزی میکند، در امور کشورها مداخله میکند؛ مداخلات امریکا از محدودهی کشورهای آسیا و افریقا و آمریکای لاتین فراتر رفته است، به اروپا رسیده؛ در امور آنها هم دخالت میکنند. ملّت ایران در مقابل این استکباری که دولت ایالات متّحده داشت و دخالتی که میکرد و زورگوییهایی که میکرد و تسلّطی که بر ایران در طول سالها برای خود درست کرده بود، ایستاد.
حکومت شاهی ایران، یک حکومت وابستهی به امریکا بود بدون پشتوانهی داخلی؛ با تکیهی به امریکا در ایران ظلم میکردند، حقوق مردم را غصب میکردند، بین مردم تبعیض قائل میشدند، این کشور را از رشد و ترقّی و توسعهای که حقّ طبیعی و تاریخی اش بود باز داشته بودند، به خاطر اینکه منافع امریکا را در ایران تأمین کنند. ملّت ایران ایستاد، انقلاب کرد، بعد هم ریشههای مستکبرین را قطع کرد. این روحیه باید در میان تمام ملتهای مسلمان نهادینه باشد؛ زیرا در تاریخ قدرت امریکا این کشور همواره به همکاران و متحدین شان آسیب زده اند، نمونههای فراوان وجود دارد، حتی رضا شاه پادشاه سابق ایران که سر سپرده امریکا بود بعد از سقوط دولت اش که به امریکا پناه برده بود، بعد از چند مدتی از این کشور اخراج شد، نمونههای معاصر اعتماد به امریکا افغانستان است که بعد از بیست سال، ملت و دولت را در حالت بلاتکلیفی رها و خود از افغانستان خارج شدند که چهره های وابسته به امریکا همچون اشرف غنی نیز قبل از خروج امریکا از کشور فرار کرد.
لذا امروز در میان ملّتها شاید بشود گفت منفورترین قدرتهای دنیا امریکا است. اگر یک نظرسنجی عادلانه و سالمی در دنیا بین ملّتها انجام بگیرد، نمرهی منفی هیچ دولتی به پای نمرهی منفی دولت امریکا نمیرسد؛ حرفهایی که اروپاییها امروز علیه امریکاییها میزنند نشان واضح از بی اعتمادی ملتها به این رژیم استعمارگر است؛ لذا مسئلهی ستیزهی با استکبار و روز ملّی استکبارستیزی یک مسئلهی اساسی است، که برخواسته از تحلیل درست و حرف درست است. بنا بر این ملت ایران با رنج طاقت فرسایی که از ناحیه استکبار متحمل گردیده بود، ناگذیر شد که در برابر آن از خود ایستادگی و مقاومت نشان داده و در حمایت از اندیشه استکبار ستیزانه امام خمینی(ره) به پا خیزند و نظام تحت حمایت امریکا را از ایران برچینند.