اسرائیل، پیشمرگه امریکا در محک زدن ایران

حدود هشتاد سال قبل که سرزمین فلسطین توسط انگلیس به یهودیهای صهیونیزم سپرده شده و لابی رسمیت بین المللی آن نیز پیشاپیش در سازمان ملل متحد صورت گرفته بود، این غدهای سرطانی بنام «اسرائیل» بر خاک و قلمرو آبایی فلسطینیان ایجاد شد و از آن زمان تا کنون، خاورمیانه روی خوشی و آرامش را ندیده است. هدف انگلیس و امریکا از ایجاد این کشور، تسلط همیشگی بر رویدادها و وضعیت منطقه و خاورمیانه بود، با موجودیت اسرائیل در این قلمرو باعث گردید که کشورهای ثروتمند عربی همچون عربستان، قطر، امارات، کویت، بحرین و … برای محافظت از شر اسرائیل همواره به امریکا باج بدهند و امریکا نیز با حمایتهای همیشگی اش، این غدهای سرطانی را تقویت کرده و با کمک انواع تسلیحات و ادوات نظامی از آن به عنوان ابزار فشار بر کشورهای یاد شده و حوزه خاورمیانه استفاده میکند، اگر بنا به دلایلی، منافع امریکا در این منطقه توسط کشوری با خطر مواجه گردد و یا کشوری مطابق با خواستههای امریکا گام برندارد، رژیم اسرائیل به عنوان تأمین کننده ابزاری منافع امریکا وارد عمل شده و جنگ راه می اندازد، از سوی دیگر طرحهایی همچون تغییر نقشه خاور میانه و ایجاد اسرائیل بزرگ نیز در دستور کار است که برای اجرا و تطبیق این طرح، کشورهای عربی به راحتی تن دهی ندارند؛ از این رو جغرافیای فلسطین اشغالی که اکنون بنام اسرائیل یاد میگردد گزینه مناسب برای اجرای هرگونه طرح و پلان امریکایی است و این جغرافیا در واقع قلمرو امپراتوری امریکا محسوب میگردد و بدون نگرانی برای همیشه به آن اعتماد دارد و تا زمانی که صهیونیزم در این سرزمین حاکم باشد امریکا برای داشتن جغرافیا در این منطقه کدام نگرانی به دل راه نمیدهد.
ایجاد کشوری بنام اسرائیل دو منفعت عمده برای جوامع غربی در پی داشت، اولین منفعت این بود که یهودیهای صهیونیزم فاقد خاک و جغرافیا در کشورهای مختلف اروپایی پراکنده بودند و در هر کشوری که آنان ساکن بودند، مایه شرارت و عامل برهم زدن نظم و امنیت عامه در کشورهای اروپایی بودند؛ مردم این کشورها از شرارت صهیونیزم به ستوه آمده بودند و انگلیس و امریکا با درک از این حساسیت که در صورت پیشنهاد ایجاد کشوری بنام اسرائیل در سرزمین فلسطین، جوامع اروپایی بدون قید و شرط از آنان حمایت کرده و این رژیم مشروعیت بین المللی خواهد یافت؛ زیرا دولتهای اروپایی همواره در جستجوی راهی بودند تا یهودیان صهیونیزم که در اروپا پراکنده بودند همه را جمع کرده و در سرزمینی برای شان کشور تشکیل دهند تا برای همیشه از شر آنان راحت گردند که این قرعه بنام فلسطین رقم خورد و این جغرافیا با حمایت غرب توسط صهیونیزم اشغال گردید و از آن زمان تا کنون شرارتهای این رژیم ادامه دارد، منفعت دیگر این بود که ایجاد چنین کشوری در قلب ملل مسلمان یک ضرورت است که هم کشورهای اسلامی تهدید گردند؛ هم اینکه امریکا پایگاه و جغرافیای دائمی در این کشورها داشته باشد تا در صورت نه گفتن کشورهای عربی، و یا سرپیچی کشورهای اسلامی، از این پایگاه و توسط یهود صهیونیزم بر آنان حمله ور شده و خود در گوشهای امن و آرامش نظارهگر باشد.
قرائن موجود دال بر صحت فرضیه فوق است، ایران و امریکا در ششمین دور مذاکرات هستهای قرار داشتند و قرار بود که هیأت ایرانی طرح خود را در جلسه بعدی به جانب امریکایی ارائه کند که صبحگاه جمعه گذشته ناگهان و بدون هیچ پیش زمینهای شاهد حمله اسرائیل بر خاک ایران بودیم، مطابق با قواعد حاکم بر نظم بین الملل، هیچ کشوری حق ندارد بدون مجوز رسمی سازمان ملل متحد و تصویب شورای امنیت این سازمان، بر کشوری حمله کند و در صورت تخطی از قوانین بین المللی کشور مهاجم مورد توبیخ و سرزنش اعضای ملل متحد قرار خواهند گرفت؛ اما حمله رژیم اسرائیل بر ایران نه تنها که واکنش سازمان ملل متحد را در پی نداشت؛ بلکه ترامپ بصورت وقیحانه گفت؛ این حملات ناچیزی بود که بر ایران صورت گرفت، امیدوارم که ایران به مذاکرات هستهای تن دهد و … از این وضعیت به خوبی میتوان فهمید که رژیم اسرائیل به عنوان بازوی امریکا و پیشمرگه این کشور در منطقه نقش ایفا میکند؛ چنانچه گفتیم هر کشور و هر منطقهای را که امریکا صلاح ببیند تحت فشار قرار دهد، زمینهای تقابل و رویارویی با رژیم اسرائیل را برایش فراهم میسازد؛ به یقین میتوان گفت وقتیکه امریکا ببیند رویارویی این رژیم با دولت قدرتمندی همچون جمهوری اسلامی ایران به ضرر این رژیم است و بیم آن میرود که منجر به حذف دائمی آن میگردد، امریکا به این رژیم پشت کرده و هر آنچه که منافع اش ایجاب کند آن را پیش خواهد انداخت؛ چنانچه نمونه و مصداق کوچک آن را در اوکراین شاهد بودیم؛ لذا با درک از این مهم، میتوان گفت که اگر کشورهای اسلامی جسورانه متحد شده و بر اساس تأکیدات قرآنی بر محور حبل الله جمع شده و یکدل و یکصدا در حمایت از ایران بایستند، یقینا اسرائیل و غرب با شکست سنگین بدتر از شکست امریکا در افغانستان مواجه خواهند شد. در چنین وضعیت هیمنه پوشالی رژیم اسرائیل فرو ریخته و امریکا نمیتواند برای رسیدن به عمق استراتژیک اش بر این رژیم حساب باز کند؛ وقتیکه این مهره دیگر به درد امریکا نخورد، زوال آن امر حتمی است و با یک چشم برهم زدن شاهد حذف آن از نقشه جهانی خواهیم بود؛ لذا خوب است که کشورهای اسلامی با اتحاد و اتفاق وارد اقدامات پیشگیرانه شده و با استقامت و پایمردی برای همیشه رژیم اسرائیل را با شکست بدرقه نموده و شر این ببر کاغذی را از منطقه کم کنند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع