اسرائیل؛ غدهای سرطانی لزوم به جراحی

تأسیس اسرائیل در منطقه به هدف کاشت و پرورش بذر نفاق به مثابه ایجاد غدهای سرطانی بر گلوگاه منطقه صورت گرفت، منطقه را اگر بصورت یک موجود ارگانیک در نظر بگیریم که از ابعاد سیاسی، اقتصادی، تعاملات فرهنگی و تکنولوژی نیازهای همدیگر را تأمین و مرفوع میسازند و از این مجرا حیات کل را تأمین میسازند؛ رژیم اسرائیل در این بافتهای سلولی به مثابه غدهای سرطان بر گلوگاه منطقه است که به کل ارگانهای منطقه حمله کرده و حیات این موجود ارگانیک را به مخاطره میاندازد، اکنون سائر کشورهای منطقه به مثابه سلولهای سالم باید هوشیارانه عمل کرده و علیه این ویروس بدخیم یکدست و همصدا گام بردارند و با استفاده از هر گونه ابزار تیر و تیغ به جراحی آن اقدام نمایند تا این غدهای سرطانی از بین رفته و منطقه چند روزی نفس راحت بکشد. سیاست کشورهای منطقه علیه رژیم اسرائیل باید روشن، شفاف و مبتی بر استراتژی دور اندیشانه و هدفمندانه باشد، بقای این موجود سرطانی تحت هر عنوان و ملاحظه کاری که باشد به ضرر منطقه است و آشوب همیشگی را در پی دارد، اگر یکی از کشورهای منطقه و حوزه خلیج هم اکنون نفس راحت میکشد و به زعم خودش که میتواند از شر اسرائیل در امان باشد به یقین میتوان گفت که دچار روزمرگی شده و با انکار واقعیت و عبور از آینده نگری در صدد حفظ روزمرگی است؛ زیرا رژیم اسرائیل با محاسبه در این مورد که هرگاه از سد کشورهایی همچون ایران و حوزه مقاومت عبور کنند؛ آنگاه نوبت بعدی به این کشورها نیز خواهد رسید.
پاکستان با درک از عمق ماجرا، استراتژی دفاعی اش را در حمایت از ایران و علیه اسرائیل عیار ساخته است؛ زیرا دریافته است که با عبور از مانع کلان همچون ایران، آنگاه نوبت پاکستان رسیده و به همین ترتیب یکی یکی کشورهای اسلامی به خصوص حوزه خلیج تحت اشغال این غدهای سرطانی در خواهد آمد و استراتژی ایجاد اسرائیل بزرگ را عملی خواهند ساخت، رژیم اسرائیل چیزی بنام شرافت، عزت و کرامت انسانی نمیشناسد؛ بلکه هر آنچه که در طول سیاستهای خصمانه شان بگنجد بدون در نظرداشت هرگونه ملاحظه انسانی حتی به قیمت خون هزاران نفر اجرا و عملی خواهند کرد، تنها رژیمی در جهان که هیچگاه قوانین و مقررات بین المللی را نپذیرفته و خود را تافتهای جدا بافته از دهکده جهانی میپندارد؛ رژیم اسرائیل است، چنانچه در جریان جنگ غزه شاهد بودیم که این رژیم علاوه بر قتل و کشتارهای مردم بی دفاع غزه، حتی به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد حملهور شد، کمیتههای امدادی را هدف گرفت و سازمان بینالمللی صلیب سرخ را نیز آماج قرار داد؛ اما هیچگونه پاسخگویی در برابر ملل جهان و سازمانهای بین المللی نداشت؛ این فاز عملیاتی که جلو چشم ما و در همین عصری که زندگی میکنیم اتفاق افتاده است دیگر چه نیاز به پرسش و پاسخ در مورد ماهیت این رژیم و یا جایگاه مشروعیت و عدم مشروعیت شان است، به قول معروف «چیزی که عیان است حاجت به بیان نیست» لذا مقاومت و ایستادگی تا جراحی کامل این غدهای سرطانی نه تنها بر عهده کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه است؛ بلکه جهان نیز اگر در صدد حفظ نظم بین المللی است باید در این راستا اقدام نمایند.
رژیم اسرائیل طی یک سال و نیم است که کودکان و زنان غزه را به رگبار میبندد، باریکهای غزه را با خاک یکسان کرده و تا پاکسازی نسل انسان از این باریکه به جنایات و تهاجم شان ادامه میدهند؛ اما وجدانهای بشریت کاملا خفته و نظارهگر اوضاع میباشد، وضعیت کنونی یکبار در زمان هیتلر اتفاق افتاد که علیه یهودیان اقدام به پاکسازی کرده بود، همانند نتانیاهو پیر و جوان، زن و کودک همگی از دم تیغ و تیر عبور میکردند، امروزه هر انسان آزادهای که اقدام هتلر را به یاد می آورند، علیه آن نفرین می ایستند و این دور تاریخ بشریت را روزگار سیاه و توهین به ذات انسانیت میپندارند؛ ولی غافل از اینکه امروز هتلر دیگری بنام نتانیاهو سر بر افراشته و راهی را میپیماید که قبلا هتلر پیموده بود، با این تفاوت که هتلر کورههای آتشسوزی درست کرده بود و یهودیان را یکی یکی داخل آتش می انداخت و برخی را زنده به گور میکرد؛ ولی نتانیاهو از هوا و زمین مردم غزه را به رگبار میبندد، از گرسنگی دادن به اهالی غزه به عنوان سلاح کشتار جمعی استفاده میکند نه تنها که اجازهای دسترسی به آب و غذا را در شهر خود شان نمیدهد؛ بلکه راههای کمک رسانی را بر روی سازمانهای امدادرسان بین المللی نیز بسته است و موترهای آنان را هدف قرار میهند تا هیچگونه اعانه و تغذیه به مردم غزه نرسد و اینگونه یکی پشت دیگری جان به حق تسلیم نمایند؛ این جنایتی است که امروز در پیش چشم نهادهای مدافع حقوق بشر اتفاق میافتد و خادمین حرمین شریفین نیز نظارهگر آن هستند؛ اما هر کدام در عیش و عشرت خودشان سرگرم اند و هیچ اقدام بازدارندگی صورت نمیگیرد؛ اینجاست که تنها انسانهای آزاده و حق طلب صف شان را از صفوف این عده جدا کرده و ذوالفقار علی به دست گرفته و مجددا در صدد تسخیر دژ خیبر هستند تا پرچم اسلام بر افراشته شده و یهودیان متجاوز به اسلام یکبار دیگر پوز شان به خاک مالیده شود، اگر سائر کشورها به حوزه مقاومت نپیوندند و نظارهگر اوضاع فلاکتبار کنونی باشند در فرایند زمان سزای هر کدام شان شبیه به مردم غزه است و هیچ تفاوتی در منطق صهیونیست وجود ندارد و با پشت پا زدن یکی، سراغ دیگری خواهند رفتغ لذا کمترین هزینه در مقاومت و ایستادگی یکپارچه علیه این غده سرطانی است و باید کشورهای اسلامی همصدا گردیده و تا نابودی کامل آن دست از هیچگونه تلاش و مقاومت بر ندارند.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع