اعتماد منطقه به حکومت سرپرست؛ بازگشایی سفارت عربستان و امارات در افغانستان
پس از سقوط جمهوریت در افغانستان بسیاری از کشورهای تاثیرگذار منطقه و جهان سفارت اش را در افغانستان بستند و تا زمان عادی شدن روابط، با این کشور قطع ارتباط کردند، عربستان و امارات متحده عربی نیز با حکومت جدید افغانستان قطع ارتباط و به بهانه تهدیدات امنیتی سفارت شان را در این کشور مسدود نگهداشند.
از جمله کشورهایی که با بستن سفارت شان در افغانستان سیاست احتیاط را اختیار کرده بودند، تاجیکستان و هند بود که پس از رجوع به بازگشایی سفارتها، آنان نیز به این قافله پیوستند و یکی پس از دیگری باب تعامل با حکومت کنونی افغانستان را گشودند، به نظر میرسد که امارات متحده عربی و عربستان نیز در این اواخر نتیجه گرفته اند که نباید از قافله کشورهای منطقه عقب ماند و با بازگشایی سفارت شان به این قافله پیوستند.
با وجودی که بازگشایی سفارتها در افغانستان به معنی توسعه روابط رسمی و دیپلماتیک با کابل قلمداد میگردد و خبر خوب برای افغانستان است که بیم انزوای بین المللی، ملت و حکومت را فرا گرفته بود؛ اما این وضعیت باید در چارچوب قواعد رسمی و حاکم بر دیپلماتهای بین المللی باید مدیریت گردد؛ زیرا این کشور محل تلاقی منافع متضاد کشورهایی است که هم اکنون در افغانستان به گونهی رسمی سفارت شان را گشوده اند.
با وجودی که نوع رقابت در افغانستان از ژئوپولیتیک به ژئواکونومیک جا عوض کرده است ورود کشورهای ثروتمندی همچون امارات متحده عربی و عربستان میتواند خبر خوشی برای افغانستان باشد که سیاست خارجی اش را اقتصاد محور، تعریف کرده است.
کشورهای منطقه با همدیگر پیوندهای گوناگون اقتصادی_سیاسی دارد که صرفا با ایجاد روابط دیپلماتیک قابل تأمین است، هر چند که چرخه تعامل میان این کشورها، به خصوص با افغانستان برقرار باشد به همان میزان منافع اقتصادی_سیاسی منطقه ببشتر تامین گردیده و نظم و ثبات بیشتری در جغرافیای منطقه حاکم خواهد شد؛ بنا بر این جهت تامین نکات یاد شده لازم است سایر کشورهای منطقه که از تعامل با افغانستان بازمانده اند به جرگه منطقوی پیوسته و سفارت شان را در افغانستان بازگشایند.
از مهمترین پروژههای اقتصادی منطقه با افغانستان پروژه افغان-ترانس و تاپی است که با ورود اعراب به سیاست تعاملی با افغانستان شتاب بیشتری خواهد گرفت، پروژه افغان-ترانس خط ریلی است که توسط امریکا، روسیه و اروپا حمایت و تمویل میگردد که هدف از آن، انحصار کردن بازار آسیای میانه توسط توسط قدرتهای شرق و غرب است؛ این پروژه در مقابل خط ریلی هرات خواف الی مزار شریف به راه افتاد؛ زیرا این خط ریلی، کالاهای تجارتی افغانستان را از طریق بنادر تجارتی ایران از کشورهای منطقه تامین میکرد که سود عمده آن به جیب ایران میرفت؛ اما افغان-ترانس مانع عمده بر سر راه این پروژه محسوب میگردد، مدیریت پروژه افغان-ترانس نیز بر عهده انجنیران پاکستانی است که در رقابت اقتصادی با ایران قرار دارند.
اما به هر حال آنچه که مهم است گرایش کشورهای منطقه به افغانستان و رجوع قافلهی از علاقهمندان روابط دیپلماتیک با حکومت کنونی است که قبل از این ایجاد هرگونه ارتباط را ریسکپذیر میپنداشتند؛ بر میتابد که حکومت سرپرست، اعتماد منطقه را ارج گذاشته و سیاست اش را در چارچوب منافع منطقوی تنظیم کنند؛ گرایش به غرب به قیمت نادیده انگاشتن منطقه برای افغانستان هزینهبر است و نمیتوان مسیر موفقیت را پیمود.