امّالبنین(س) زن متجلی از بردباری، فداکاری و بصیرت در پهنای تاریخ اسلام

در گستره تاریخ اسلام، برخی شخصیتها همچون ستارگانیاند که نهتنها در زمان خود میدرخشند، بلکه نورِ فهم و فداکاریشان مسیر قرنها را متجلی و روشن میکند. امّالبنین(س) از همین چهرههاست؛ زنی که نامش با آگاهی، صبر، بصیرت و وفاداری گره خورده و نقش بیبدیلش در ساختن خانوادهای بر مدار مقاومت تا همیشه در حافظۀ اجتماعی مسلمانان ثبت است.
اگر از نگاه جامعهشناسی اسلامی به او بنگریم، در مییابیم که امالبنین(س) تنها یک مادر یا یک همسر نیست؛ بلکه کنشگر اجتماعیِ مؤمن است که با انتخابهای ارزشآفرین خود، یکی از پایدارترین الگوهای خانوادهمحور را در تاریخ بهجای گذاشت. او به ما نشان میدهد که خانواده، وقتی حول محور ایمان، معرفت و ولایت شکل گیرد، میتواند به سرچشمهای از قدرت تمدنی بدل شود.
امالبنین(س) در زمانهای زیست که جامعه در پیچیدهترین دورانهای پس از رحلت پیامبر(ص) قرار داشت. اما او با آگاهی و شناخت دقیق از شرایط زمان، مسیر زندگیاش را بر مبنای حق انتخاب کرد.
این فهم، فهم معمولی نبود؛ فهمی بود تربیتشده در بستر ایمان، که به او قدرت تشخیص میان حق و باطل را میداد. چنین زنی، خود را صرفاً عضوی منفعل از جامعه نمیدید؛ بلکه فاعل اجتماعی بود، زنی که میدانست حضورش در خانه علی(ع)، حضوری سرنوشتساز است.
جامعهشناسی اسلامی خانواده را مرکز شکلگیری انسان مقاوم میداند. امالبنین(س) این مفهوم را با عملکرد خویش عینیت بخشید.
او فرزندانی پرورش داد که هر چهار نفر، نه با احساس صرف، بلکه با بینش اعتقادی و بصیرت اجتماعی به میدان کربلا رفتند. این نشان میدهد که مادر، نقش خود را تنها در تربیت جسمانی یا عاطفی نمیدید؛ بلکه بهعنوان «معلم بزرگ مقاومت» در خانهای کوچک اما با رسالتی بزرگ قدم برمیداشت.
از منظر جامعهشناسی، چنین مادری ستون تداوم هویت دینی جامعه است. او با تربیت فرزندانی که جان خود را فدای حقیقت کردند، به جامعه اسلامی یاد داد که خانواده مقاومت، از مادر مقاومت آغاز میشود.
صبر امالبنین(س) تنها یک خصلت فردی نبود، بلکه ابزاری اجتماعی برای مدیریت بحرانها بود.
وقتی خبر شهادت فرزندانش را شنید، نگاهش قبل از هر چیز به امام حسین(ع) بود. این موضع نشانگر نوعی صبرِ آگاهانه و وظیفهمحور است که کارکرد آن صرفاً تحمل نبود، بلکه ایجاد معنا در دل رنج بود.
در تحلیل جامعهشناسانه، این صبر یعنی تبدیل مصیبت به موتور محرک آگاهی اجتماعی؛ یعنی تبدیل اندوه به فرهنگ مقاومت.
امالبنین(س) نماد زن وفادار است؛ وفادار به ولایت، به پیام عاشورا، به حقیقت.
وفاداری او تنها وفاداری همسرانه نبود؛ بلکه وفاداری اجتماعی ـ اعتقادی بود که در تداوم مسیر حق معنا یافت.
فداکاری او، یعنی تقدیم چهار فرزند رشید، فداکاریای است که از ایمان سرچشمه میگیرد، نه از احساس.
از نگاه جامعهشناسی اسلامی، چنین فداکاریهایی هستند که سرمایه معنوی جامعه را میسازند و به فرهنگها قدرت تداوم میبخشند.
امالبنین(س) پس از عاشورا نقش رسانهای خود را آغاز کرد. او با سوگواری و مرثیهها، مردم را از خواب غفلت بیدار میکرد و اجازه نمیداد روایت کربلا در گرد و غبار تبلیغات اموی دفن شود.
او اولین زنی است که از ابزار مرثیه بهعنوان ابزار آگاهیبخشی عمومی استفاده کرد. این روش، نمونهای اصیل از رسانهداری اجتماعیِ زن مسلمان در صدر اسلام است.
امّالبنین(س) در نگاه جامعهشناسی اسلامی، تنها یک شخصیت تاریخی نیست؛ او ساختار یک الگو است، الگوی زنی که با فهم، صبر، فداکاری، بصیرت و وفاداری، هویت اجتماعیِ خانواده و جامعه را غنا بخشید.
او به ما میآموزد که:
۱. خانواده زمانی خانواده مقاومت میشود که مادر آن، زنی آگاه و بصیر باشد.
۲. جامعه زمانی استوار میماند که صبر و فداکاری بر فرهنگ آن حاکم باشد.
۳. آگاهی و ولایتمداری، ستونهای دوام هویت دینی و اجتماعیاند.
۴. و انسانها زمانی در تاریخ ماندگار میشوند که مسئولیت اجتماعیشان را بشناسند و در مسیر حق، از هیچ فداکاری دریغ نکنند.
امالبنین(س) این همه را در وجود خویش جمع کرد و نشان داد که چگونه یک زن میتواند در سکوت خانه، تمدنساز باشد؛ چگونه میتواند در دل تاریخ، چراغدار حقیقت گردد؛ و چگونه میتواند با تربیت فرزندانی بصیر، مسیرِ خونین اما نورانی کربلا را به مشعل هدایت انسانها تبدیل کند.
نویسنده: سید عبدالحمید رضوی مغزاری
لینک کوتاه

