انتقال «تی تی پی» به ولایات مرکزی و احتمال قدرت گیری داعش در افغانستان
پس از دوسال کش و قوسهای سیاسی در روابط کابل – اسلام آباد، به نظر میرسد که چرخش عمدهی در بهبود این روابط در حال وقوع است، تحریک طالبان پاکستان «تیتیپی» از عمدهترین مسئله امنیتی پاکستان محسوب میگردد که مدتها باعث تقابل نظامی و دیپلماتیک میان حاکمان افغانستان و پاکستان گردیده بود. پاکستان حکومت سرپرست افغانستان را متهم به حمایت از مخالفین مسلح خود میکرد، همواره حر ف از شواهد و اسناد به میان می آورد که افغانستان عقبه حمایتی «تی تی پی» است و جغرافیای این گروه در داخل خاک افغانستان موجود است؛ امری که حکومت سرپرست افغانستان از آن انکار میکرد، در پی همین ادعا، پاکستان هرازگاهی حملاتی در ولایات مرزی کشور انجام میداد که در هفتههای اخیر اعلام کرد که یکی از سر دستههای مهم تی تی پی و تعدادی از افراد اش را در ولایت مرزی کنر کشته است؛ این معضل کماکان بر روابط کابل-اسلام آباد سایه افگنده بود.
اما در حال حاضر به نظر میرسد که پس از دید و بازدیدهای مستمر، مقامات اسلام و کابل به توافقاتی دست یافته اند که در پی آن اعضای «تی تی پی» از ولایات مرزی با پاکستان به ولایات مرکزی کشور انتقال یابد تا نظارت حکومت سرپرست افغانستان بر آنان مستمر باشد.
این رویکرد در افغانستان تازگی ندارد، چندی قبل حرکت اسلامی ازبکستان و جنبش ترکستان شرقی نیز از مرز با کشورهای شان به ولایات دور دست کشور انتقال داده شده بود، با توجه به جنگ سوریه و تمرکز رسانهها بر رخدادهای این کشور، انتقال «تی تی پی» به ولایات دورتر از مرزهای پاکستان بدون سر و صدای رسانهیی اتفاق می افتد؛ اما رسانههای پاکستان میگوید که این کار در هماهنگی با مقامات پاکستان صورت گرفته است.
چندی قبل، مقامات حکومت پاکستان آصف درانی نماینده ویژه این کشور در امور افغانستان را برکنار کرده بود، جایگاه نماینده ویژه این کشور در امور افغانستان مدتها خالی بود و در آن زمان اوج تنشها میان حکومت سرپرست افغانستان و حکومت پاکستان پا برجا بود، گمانهزنی ها بر این بود که به دلیل رشد تنشها، احتمالا اسلام آباد به زودی نماینده جاگزین معرفی نکند که همینطور هم شد، مدت طولانی پس از برکناری آصف درانی، پاکستان نماینده ویژه در امور افغانستان نداشت؛ زیرا آصف درانی به دلیل موضع تند و سختی که در قبال افغانستان داشت توسط مقامات حکومت سرپرست چندان مورد حمایت قرار نمیگرفت؛ لذا ناگذیر پس از یک وقفهی طولانی مدت، صادق به عنوان نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان تعیین شد؛ به نظر میرسد که وی دیپلماسی نرم و کاربردیتر را به پیش گرفته است؛ زیرا توانسته است که میان کابل و اسلام آباد موازنه بر قرار کرده و تهدیدات امنیتی که همواره یکی از نگرانیهای جدی پاکستان بود را تا حدودی مدیریت کند.
علاوه بر آن، سفیر حکومت سرپرست در اسلام آباد دیدارهایی با محمد اسحاق دار و زیر خارجه پاکستان و صادق خان نماینده ویژه این کشور در امور افغانستان انجام داده بود، با وجودی که دیدارهای نمایندگان دیپلماتیک کشورها امر معمول و مطابق با عرف دیپلماتیک صورت میپذیرد؛ اما طی دو سال اخیر، مقامات پاکستان از دید و بازدید با مقامات حکومت سرپرست افغانستان ابراز رضایت نداشتند؛ در حالیکه پس از این دیدار، پاکستانیها از مثبت بودن آن و ابراز خرسندی به آن واکنش مثبت داشتند.
دستگاه دیپلماسی پاکستان در جهت مدیریت تنشها با افغانستان فعالتر از قبل گردیده و از چندین آدرس تلاش کرده اند تا کابل را متقاعد سازد که تهدیدات تحریک طالبان پاکستان را کاهش دهند؛ چندی قبل عبیدالرحمن نظامانی سفیر پاکستان در کابل، ملاقاتهایی با وزرای دفاع و داخله افغانستان انجام داد که به ثمر بخش به نظر میرسید و پس از آن بود که فعالیتهای دیپلماتیک در چندین زاویه رقم خورد و اکنون نتیجه چنان شده است که اعضای « تی تی پی» از مرزهای همجوار با پاکستان به نقاط دور دست افغانستان انتقال مییابند.
با توجه به اینکه پس از دو سال تنش و درگیریهای پراکنده میان افغانستان و پاکستان، امنیت داخلی پاکستان روز به روز بدتر و اوضاع این کشور متشنجگردید، اکنون به نظر میرسد که پاکستان بازنگری جدی سیاست خارجی اش در قبال افغانستان را روی دست گرفته است؛ زیرا به این درک رسید که کش و قوس با افغانستان نتیجه بخش نبوده و سبب تشنج بیشتر بر امنیت داخلی پاکستان میگردد.
مشکلات اقتصادی – سیاسی که هم اکنون دامنگیر پاکستان شده است در تاریخ سیاسی این کشور کم سابقه است، بدهکاری این کشور در حال افزایش است، گروههای مسلح همچون تحریک طالبان پاکستان، ارتش آزادی بخش بلوچ و چندین گروه دیگر که هم اکنون در پاکستان مخل امنیت اند سرسختانه اوضاع داخلی این کشور را تحت تأثیر قرار داده اند؛ بنا بر این تغییر رویکرد پاکستان از سیاست خشن و تقابل گرایانه به سیاست سازش و مدارا نتیجهی وضعیت بغرنج داخلی این کشور است؛ بر این اساس پاکستان چاره را در این دیده است که اگر موفق گردد گروههای تند رو و مخل امن و نظم داخلی اش همچون «تی تی پی» را به نقاط مرکزی افغانستان بفرستد تا حد قابل توجهی موفق به مهار وضعیت آشفته داخلی اش گردیده است؛ زیرا از یکسو تهدیدات داخلی بر پاکستان کاهش یافته و از سوی دیگر این گروهها در داخل افغانستان با استفاده از بازیهای استخباراتی، میتوانند به حلقات سایر گروههای تندرو داخل افغانستان ملحق شده و داعیه خلافت اسلامی و تجزیه طلبی که در کشورهای ماحول افغانستان وجود دارد را دامن بزنند.
بنا بر این، وجود چنین گروهها در افغانستان، کشور را مانند انبار مواد سوختی میسازد که با اندک جرقه امکان سوختن تمام تار و پود این سرزمین به دست چنین گروههایی رقم خواهد خورد؛ در حال حاضر داعش در افغانستان تهدید جدی تر از هر گروه دیگری است که عملا با حکومت سرپرست افغانستان در جنگ است، با وجود اشتراکات عمیق میان این گروهها و اعضای داعش، آنان به راحتی میتوانند از میان آنها سربازگیری کرده و علیه نظام و حکومت افغانستان موضعگیری و تا بر اندازی نظام دست از درگیری نکشند؛ لذا وجود چنین گروهها در کشور تهدید جدی علیه نظم و امنیت عامه پنداشته میشود.