انسانیت در بوتهی آزمون؛ نگاهی انسانی به پدیدهی بیکاری

در یک جامعهی سالم، ارزش انسان نباید تنها با ثروت، قدرت و شغل سنجیده شود، بلکه احترام به انسان باید بر مبنای انسانیت، شرایط روانی و وضعیت اجتماعی او صورت گیرد. متأسفانه در بسیاری از خانهها و فرهنگهای ما، وقتی فردی بیکار میشود، نهتنها از فرصت شغلی محروم میماند، بلکه بار سنگین توهین، تحقیر و طعنه نیز بر دوش او گذاشته میشود.
اگر بیکاری نتیجهی تنبلی یا بیمسئولیتی باشد، بحث جداست. اما زمانیکه فردی با تلاش، مهارت و تحصیلات، بهدلیل شرایط نامساعد اقتصادی یا اجتماعی از کار بازمیماند، و خانواده یا جامعه با نگاه سنگین و قضاوتآمیز به او مینگرند، این دیگر بیعدالتی و زیر پا گذاشتن ارزشهای انسانیست.
بیکاری فقط یک بحران اقتصادی نیست؛ بلکه یک بحران روانی، اجتماعی و حتی معنویست. این وضعیت میتواند عزت نفس انسان را نابود کند، چراغ امید را خاموش سازد و او را نسبت به ادامهی زندگی بیباور کند. دقیقاً در چنین زمانیست که فرد به محبت، همدلی، اطمینان و باور نیاز دارد، نه تحقیر و طعنه و سرزنش.
یک جملهی محبتآمیز، یک نگاه مشوقانه و یک حس همدلی، میتواند ذهن یک انسان بیکار را از تاریکی نجات دهد و به او امید دهد که «تو تنها نیستی، ما با تو هستیم». اما در مقابل، سرزنشهای مداوم، مسخرهکردن و مقایسههای ناعادلانه، ممکن است انسان را به مرحلهای از انزوا و بیماری روانی برساند.
امتحان واقعی انسانیت، خانواده و دوستی زمانیست که کسی در تنگنا قرار دارد. اگر در چنین شرایطی به او امید، محبت و احترام بدهیم، این نهتنها یک رفتار انسانیست، بلکه نجات کرامت انسانیست.
بیایید به جای نقد و تحقیر، در چنین مواقعی مهر و حمایت را انتخاب کنیم. شاید امروز او بیکار باشد، اما فردا با پشتیبانی ما مسیر زندگیاش تغییر کند!
نویسنده: ببرک سائل