اهمیت ارتقای کیفیت آموزشی بر پوشش دانشآموزان

تعیین نوع پوشش مردم از سوی حکومتها همواره یکی از مسائل چالش برانگیز در افغانستان بوده و کم سابقه هم نیست. چه زمانی که افراد تجددگرا در منصب قدرت بودند و چه زمانی که اسلامگرایان زمام امور را به دست داشتند. درگیری و کشمکش بر سر نوع پوشش افراد جامعه در مقاطعی از کشور ما جزو اولویت حاکمان بوده و هم اکنون نیز ادامه دارد.
حاکمان قدیم و جدید در یک نکته وجه اشتراک دارند: تعیین نوع پوشش و پافشاری بر اجرای آن بدون در نظر گرفتن واقعیات جامعه! اما آنچه تاریخ به همگان اثبات کرده این است که این مورد به ظاهر کم اهمیت گاهی به نقطه ضعف نظامهای مختلف در جهان تبدیل شده و از همان نقطه ضربههای جدی بر پیکره حکومتها وارد کرده است.
اخیراً تعیین و تحمیل یونیفورم جدید به شاگردان پسر در مکاتب، واکنشهای زیادی را برانگیخته است. بحث بر سر این موضوع و موضع گیری در خصوص آن باز هم به دو دستگی در سطح جامعه منجر شده است. بسیاری از شهروندان کشور به ویژه شاگردان مکاتب با ذکر مشکلات یونیوفورم جدید با اجرای این طرح موافق نیستند.
از سوی دیگر، رهبران حکومت سرپرست با پافشاری بر عقاید خود مدعی هستند عمامه یا دستار نماد پوشش اسلامی است. اما باید گفت که در فقه اسلامی چنین چیزی وجود ندارد. بلکه استفاده از این نوع پوشش در فرهنگ عرب قدیم رایج بوده و از عادات شخصی پیامبر اسلام بوده است. در حال حاضر این نوع لباس حتی در عربستان و سایر بلاد اسلامی نیز منسوخ شده است. علمای بزرگ دینی نیز الزام و اجبار به آن را جایز نمیدانند.
برخی از شهروندان در انتقاد از این طرح میگویند فارغ از اینکه این نوع پوشش توسط عموم مردم استفاده میگردد و تفکیکی بین شاگردان مکاتب و سایرین وجود ندارد، انتخاب رنگ سفید، خود مشکلی مضاعف است. چرا که با وضعیت نابسامان مکاتب در بیشتر نقاط کشور همخوانی ندارد. بسیاری از مکاتب فاقد میز و چوکی هستند و شاگردان به ناچار روی زمین یا فرشهای کثیف درس میخوانند. از طرفی تهیه چند جوره لباس برای اکثر خانوادهها مقدور نیست.
حکومت سرپرست باید این موضوع را مدنظر قرار دهد که اعمال قوانین سختگیرانه در این زمینه ممکن است به ترک تحصیل عدهای از شاگردان بینجامد. این گونه قوانین و مقررات در شرایطی که دختران کشور از تحصیل در مقاطع بالاتر منع شدهاند، میتواند نظام آموزشی کشور را بیش از پیش دچار آسیب کرده و خساراتی به بار آورد که قابل جبران نباشد.
در این مقطع که کشور درگیر چالشها و مسائل مهمتری همچون اقتصاد ضعیف، بیکاری، مشروعیت داخلی و خارجی و موج عظیم بازگشت مهاجران است، این رویه چندان منطقی و عاقلانه نیست. آنچه که امروز حائز اهمیت است پرورش نسل آگاه و سالم با درنظر داشت واقعیات کشور و جهان، ارتقای سطح کیفی آموزش و حل مشکلات بنیادین نظام تعلیم و تربیه است نه داشتن لنگی و دستار!