اینترنت، نان مردم است؛ آن را قطع نکنید

در دنیای امروز، اینترنت دیگر یک وسیلهٔ تجملی یا صرفاً ارتباطی نیست، بلکه بخشی از زندگی، آموزش، تجارت و نان مردم است. افغانستان، کشوری که سالها از جنگ، فقر و انزوا رنج برده، تازه در آستانهٔ دگرگونی دیجیتالی قرار گرفته بود. هزاران جوان، زن و مرد، در خانههای ساده و گوشههای دورافتاده، از طریق اینترنت کار میکردند، آموزش میدیدند و با جهان در ارتباط بودند. اما تصمیم به قطع اینترنت، آنهم برای بار دوم در کمتر از یک هفته، همانند بریدن نان از سفرهٔ میلیونها خانواده است. این تصمیم نهتنها اقتصاد شکنندهٔ افغانستان را بیشتر آسیب میزند، بلکه اعتماد مردم به آینده را نیز سست میسازد.
قطع اینترنت در روزهای اخیر، تجربهای تلخ برای مردم بود. دو روز تمام، کابل و ولایتهای کشور در خاموشی دیجیتالی فرو رفتند. آموزشهای آنلاین، کسبوکارهای دیجیتالی، خدمات بانکی، ارتباطات خانوادگی و حتی فعالیتهای رسانهای متوقف شد. بسیاری از مردم که از مجرای کارهای اینترنتی امرار معاش میکردند، ناگهان بیدرآمد ماندند. هزاران جوان که در حال تحصیل از راه دور بودند، صنفهای درسیشان را از دست دادند. این تنها قطع اینترنت نبود، بلکه قطع امید و انگیزهٔ میلیونها نفوس این سرزمین بود که به بهبودی آینده خوشبین بودند.
اکنون که دوباره زمزمهٔ قطع مجدد اینترنت به گوش میرسد، مردم افغانستان دوباره نیمنفس شدهاند که چگونه کار و کاسبیشان بچرخانند و برای اهل و عیالشان تأمین نفقه کنند؛ زیرا بخش عمدهٔ نفوس این سرزمین از طریق اینترنت برای خود زمینهٔ کار و عاید فراهم کردهاند که قطع شدن آن تمام کاسبیهای خرد و کلان را آسیب میزند و بیم آن میرود که شرکتهای مخابراتی نیز فعالیتشان را برای همیشه در ارائهٔ خدمات متوقف کنند و این تصمیم به زیان مردم و کشوری است که سالها از بحران اقتصادی رنج بردهاند و تا کنون زیر خط فقر زندگی میکنند.
حکومت باید بداند که قطع اینترنت، قطع ارتباط میان دولت و ملت است. مردمی که دسترسی به اطلاعات ندارند، احساس انزوا و بیاعتمادی میکنند. در شرایطی که افغانستان برای بازسازی اعتماد جهانی تلاش دارد، چنین اقداماتی تصویر کشور را در انظار منطقه و جهان تیره میسازد. بیتردید، دولتها در شرایط اضطراری حق دارند برای حفظ امنیت ملی اقداماتی همچون فیلترینگ و نظارت بر مجراهای اینترنت انجام دهند، اما قطع نمودن آن به مثابهٔ تیشه زدن به ریشههای ثبات اقتصادی این کشور است و این یک تهدید واقعی برای مردم افغانستان است که حکومت با زبان حال به آنان میگوید کشور را ترک و برای تأمین معیشت روزمره اقدام به مهاجرت کنید، زیرا با قطع اینترنت دستاویزی برای کار و ارتباطات مردم باقی نمیماند.
اگر چنین اقدامی از مرز فیلترینگ عبور و به قطع کامل اینترنت برسد، نهتنها افغانستان ضعیف، بلکه گدای دروازهٔ کشورهای همسایه و جهان خواهد شد. آن وقت مردم ناگزیر خواهند بود که همانند دوران جنگهای داخلی در دههٔ هفتاد، برای ارتباط با عزیزانشان به پاکستان بروند و از آنجا برای خانواده و اقوام تلفن کنند. امروز افغانستان در حالت جنگ یا بحران نظامی نیست. مردم به امنیت نیاز دارند، اما امنیت بدون معیشت پایدار نمیماند. جوانی که از طریق کار آنلاین هزینهٔ خانهاش را تأمین میکند، نه تهدید امنیتی است و نه دشمن نظام؛ او یک سرمایهٔ ملی است که باید حمایت شود، زیرا با خلاقیتی که دارد سهمی در رشد اقتصادی کشور ایفا میکند.
اقتصاد افغانستان بیش از هر زمان دیگری شکننده است. پس از سالها جنگ، کاهش کمکهای خارجی و رکود بازار، تنها روزنهٔ امید برای بسیاری از مردم، کارهای دیجیتالی و تجارت آنلاین بود. در بازارهای کابل، صدها فروشگاه کوچک از طریق صفحات فیسبوک و واتساپ محصولاتشان را میفروختند. دهها مؤسسهٔ آموزشی با زحمت فراوان سیستم آموزش از راه دور را ایجاد کرده بودند. هزاران جوان در برنامهنویسی، طراحی، ترجمه و بازاریابی آنلاین فعالیت میکردند. با قطع اینترنت، همهٔ این فعالیتها از کار میافتند و خانوادههای زیادی بیدرآمد میشوند.
همچنین افغانستان حدود ده میلیون مهاجر در سراسر جهان دارد که هر کدام خانوادههایشان داخل افغانستان هستند و با عزیزانشان از طریق اینترنت با هزینهٔ ناچیز صحبت میکنند. قطع شدن اینترنت این سهولت را نیز از بستر اجتماعی این مردم حذف خواهد کرد. در چنین شرایطی، مسئولیت حکومت آن است که بهجای خاموش کردن صداها، راهحل پیدا کند. اگر مشکلات فنی، اطلاعاتی یا امنیتی وجود دارد، باید با شفافیت به مردم توضیح داده شود. مردم افغانستان مردمانی فهیم و صبورند، اما وقتی دلیل تصمیمها برایشان روشن نباشد، احساس بیعدالتی میکنند.
چنانچه عرض کردیم، حکومت میتواند بهجای قطع کامل خدمات، راهحلهای فنی موقت ارائه کند: محدود کردن برخی شبکهها در زمانهای حساس، نظارت هدفمند بر بخشهای مشخص یا ایجاد فایروالهای ملی. اما محرومسازی عمومی نه منطقی است و نه عادلانه.
اینترنت در افغانستان تنها یک شبکهٔ ارتباطی نیست؛ پلی است میان مردم و جهان. هزاران افغان مهاجر از طریق آن با خانوادههایشان در تماساند. قطع این پل، جدایی عاطفی و انسانی میآفریند. جوانان افغان که در فضای مجازی استعداد خود را نشان میدهند، با قطع اینترنت از دیده شدن محروم میمانند. زنان افغان که با وجود محدودیتها از خانه کار میکنند، از تنها راه درآمد خود بازمیمانند. در چنین وضعیتی، قطع اینترنت در واقع خاموش کردن امید و تلاش است.
کشورهای منطقه و جهان در حال حرکت به سوی اقتصاد دیجیتالیاند. حتی کشورهای همسایه در حال توسعهٔ بازارهای مجازی و ایجاد بسترهای تجارت الکترونیکیاند. افغانستان نیز باید بخشی از این روند باشد، نه منزوی از آن. توسعهٔ دیجیتالی نه تهدید، بلکه فرصت است. با استفادهٔ خلاقانه از اینترنت، میتوان اشتغال ایجاد کرد، سواد دیجیتالی را گسترش داد و اقتصاد را از وابستگی به کمکهای خارجی رها ساخت.
در این راستا، پیشنهاد میشود که حکومت به جای قطع اینترنت، برنامهٔ اینترنت ملی و مصون را طراحی کند؛ سیستمی که هم امنیت دادهها را تضمین کند و هم خدمات مردم را متوقف نسازد. بسیاری از کشورها چنین تجربههایی را موفقانه اجرا کردهاند. افغانستان میتواند با همکاری متخصصان داخلی، شرکتهای مخابراتی و نهادهای فنی منطقه، شبکهای باثبات و امن بسازد. قطع کامل اینترنت، یک توهین تلخ به شعور مردم افغانستان است. راه درست، اصلاح و مدیریت هوشمند اینترنت است.
همچنین حکومت باید گفتوگو با مردم را جدی بگیرد. شفافیت در تصمیمگیری، احترام به حق دسترسی به اطلاعات و شنیدن نگرانیهای مردم، میتواند از بروز تنش و بیاعتمادی جلوگیری کند. مردم افغانستان خواستار دشمنی یا مقابله با حکومت نیستند؛ آنان فقط میخواهند لقمه نانی پیدا کنند، صدایشان شنیده شود و زندگیشان مختل نگردد.
اکنون زمان آن است که مقامات کشور با درایت و درک کامل از نیازهای مردم، تصمیم بگیرند. افغانستان بیش از هر چیز به اعتماد و آرامش نیاز دارد. قطع اینترنت، مانند بریدن ریشهٔ درختی است که تازه جوانه زده است. اگر این درخت رشد کند، سایهاش بر همه خواهد افتاد، اما اگر قطع شود، دیگر توان رویش نخواهد داشت.
مردم افغانستان، در دل این همه سختی و محرومیت، هنوز امید دارند. آنان در تاریکیها چراغ روشن میکنند، در فقر کار میآفرینند و در محدودیتها یاد میگیرند. شایسته نیست که با تصمیمهای عجولانه، همین اندک فرصتهایشان گرفته شود. اینترنت، برای مردم افغانستان، نه تجمل است و نه ابزار سیاسی، بلکه ابزار زندگی است.
بنابراین، حکومت برای احترام به شعور ملی و برنداشتن نان از سفرهٔ مردم باید در تصمیم خود بازنگری کند. بگذارید مردم کار کنند، بیاموزند و نفس بکشند. هیچ حکومتی بدون رضایت و حمایت مردم پایدار نیست و هیچ ملتی بدون ارتباط و دانش زنده نمیماند. اینترنت را از مردم نگیرید؛ بگذارید افغانستان با جهان در تماس بماند و از کشورهای توسعهیافته بیاموزد که چگونه از دنیای دیجیتال میتوان به رشد و توسعهٔ اقتصادی رسید.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع