بازارکهنه فروشی، اشک خانوادهها و فروش حسرت آمیز
بازار کهنه فروشی پر از اجناس مختلف است و طبقات مختلف مردم با قیمت های مختلف برای رفع احتیاجات شان از این بازار ها خرید و فروش میکنند.
این بازار که شامل اجناسی همچون فرش، تخت، الماری، ظروف و دیگر وسایل مورد ضرورت خانه میباشد در فضای باز و یا در داخل کانتینرها قرار دارند.
بیکاری و افزایش قیمت مواد خوراکی، پوشاک و لوازم خانگی سبب شده تا بیشتر مردم برای خرید و فروش به این بازارها رو بیاورند تعدادی از خانوادهها برای خرید احتیاجات کوچک و بزرگ شان به این بازارها میآیند؛ اما تعداد دیگر ناچار برای بدست آوردن یکمقدار پول ناچیز و تامین نفقه خانواده، لوازم خانگی شان را در این بازارها میفروشند.
محمد قسیم باشنده ناحیه ۱۱که بیشتر از سه سال است دکان کهنه فروشی دارد در مصاحبهی با خبرگزاری سریع، رونق بازار شان را نسبت به زمان جمهوریت کمرنگ عنوان کرده و میگوید که در دوران جمهوریت رونق بازار کار خوب بود چون مردم میتوانستند که لوازم خانه از جمله پردههای اتاق را تغییر دهند یا فرنچیر تبدیل کنند که این رونق، بازار کار ما را هم گرم تر کرده بود.
وی مهاجرت خانوادهها را دلیلی برای خوب بودن بازار شان عنوان کرده و خاطرنشان میسازد که سال های قبل بازار کار شان خوب بود چون مردم بیشتر مهاجرت میکردند و آنان میتوانستند وسایل شان را با قیمت مناسب خریداری کنند؛ اما در سالهای اخیر که سقف مهاجرت خانوادهها نسبت به سالهای قبل کاهش یافته بازار کار شان رونق خود را از دست داده است.
آقای قسیم میگوید پس از تغییر نظام در شروع هر سال موجی از خرید را دوکاندارن کهنه فروشی تجربه کردند و هر دوکاندار روزانه ۲تا۳ موتر لوازم را خرید میکردند؛ اما حال در یکهفته یک موتر مال را هم خرید و یا فروش کرده نمی توانیم چون مردم توان برای خرید لوازم را ندارد.
وی میگوید که این لوازم را از دو قشر مردم بیشتر خرید میکنند؛ آنانی که کیسخارجی دارند و آنانی که از روی مجبوریت بخاطر یکلقمه نان دست به فروش لوازم از جمله فرش زیرپای شان و یا لوازم دیگر میزنند که از این فروش هم چیزی قابل توجه گیر شان نمیآید چون لوازم کهنه را کسی با قیمت مناسب نمیخرد.
قسیم تجربهی ناخوشش را از خرید لوازم خانگی چنین میگوید: “در وقت خرید وضعیتی برایم پیش آمده که حتی نتوانستم جلو اشک هایم را بگیرم مردی بود که از روی مجبوریت لوازم خانهی شان را بهفروش می رساند اما خانماش گریه میکرد.”
قسیم که بیشتر لوازم دوکاناش تخت و الماری است می گوید در حال حاضر بیشتر جوانان که تصمیم به ازدواج دارند از دوکان اش خرید میکنند چون یک تحت یا الماری جدید در دوکان های نوفروش از ۲۰تا ۲۵ هزار یا بیشتر از ان به فروش میرسد اما آنان میتوانند این لوازم را در کهنهفروشی تا ۱۰هزار افغانی بخرند.
او در پاسخ به این سئوال که بعضی از لوازم در دوکانهای کهنه فروشی قیمت شان از ۱۸۰۰۰ هم بالاتر است میگوید: “بعضی از لوازم ما شاید از بازار کرده نرخ بالاتر داشته باشد که این هم در برگیرند ۲ موضوع است اول این که جنس در بازار کم شده و دوم این که اضافه شدن ۱۵۰۰تا ۲۰۰۰ کرایه بالای دکان های کهنه فروشی است کرایه دکان های ما۳۵۰۰ بود اما حالا ما ۵۰۰۰ افغانی پرداخت میکنیم و حالا حتی تعدادی از دکان داران که بیشتر از دوماه کرایه را قرضدار استند و تعدادی هم روزانه ۲۰۰تا ۳۰۰ افغانی کار میکند ،پس طبیعی است که وقتی لوازم خوبتر در دسترس ما قرار میگیرد کوشش می کنیم تا به قیمت خوبتر با در نظر داشت مفاد ما به فروش برسانیم تا هم پول کرایه دکان، هم مصارف خانه را بدست آوریم.”
وی میگوید کانتینرهای شان نه برق دارد نه آب حتی جای مناسب برای وضو کردن هم ندارند، در شرایط،فعلی که کار نیست برای کاهش کرایه دکان های شان با آن که چندین بار به مسؤولین پیشنهاد دادند اما از سوی مسئولین نادیده گرفته شده است.
منصور عثمانی یکی دیگر از دکانداران کهنه فروش است که مدت ۴سال است مصروف خرید و فروش است وی بازار کار شان را چنین میگوید: “دو سهسال پیش خرید ما خوب بود چون مردم به خارج از کشور سفر میکردند لوازم خانگی را با قیمت های مناسب خرید میکردیم؛ اما در حال حاضر کار نیست چون وضعیت اقتصادی مردم ضعیف شده است.”
وی میگوید یک سیت فرنیچر یا الماری را به قیمت ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ خرید میکنند و ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ به فروش میرسانند.
عثمانی میگوید به دلیل این که وضعیت اقتصادی مردم ضعیف است، قیمت تخت و الماری و بخاری از دکان های کهنهفروشی برای مردم مناسب است؛ لذا قشر متوسط جامعه، کهنهفروشی را برای خرید انتخاب میکنند.
فرید که برای خرید بخاری در دکان کهنه فروشی آمده می گوید: “از یک طرف بیکاری و از طرف دیگر در بازار قیمت یک بخاری خوب ۱۰هزار یا بالاتر از آن است ای مردم چقدر کار کند که هم کرایه خانه را بدهد هم به مصارف خانه برسه به همین خاطر آمدم تا از بازار کهنه فروشی یک بخاری به قیمت مناسب پیدا کنم و بخرم.”
فقر و بیماری چالش پابرجا و دامنگیر همیشهگی مردم افغانستان است که با وجود فقر ناگذیر اند اندک عایدات شان را صرف هزینههای درمانی و خوراک روزانه کنند، که در چنین حالت کمترین هزینه برای تامین لوازم خانگی و پوشاکی باقی نمیماند.