بازیهای دوگانه آمریکا و سیل خون در افغانستان
مقامات آمریکا بارها اذعان کرده اند که علت شکست دولتسازی در افغانستان عدم شمولیت طالبان در بدنه قدرت بوده است، در جلسه بن وقتیکه رهبران احزاب جهادی بر سر تشکیل حکومت انتقالی با همکاری جامعه جهانی توافق کردند، طالبان به علل مختلف در این نشست حضور نداشت. ثمره اش این شد که بیست سال جنگ و درگیری خانمانسوز، دمار از زندگی شهروندان افغانستان در آورد. تا زمانی که آمریکا و نیروهای بین المللی در این جغرافیا حضور داشت با انجام حملات هوایی، طالبان را مهار نموده و از پیش روی آنان به مراکز ولایات و ولسوالیها جلوگیری مینمود؛ اما طی دو ماه گذشته تا کنون که ورق خروج به گونهی رسمی صفحهی دیگری در افغانستان گشوده است، حملات سیل آسای طالبان به ولسوالیها و بنادر مهم تجارتی آغاز گردید و در کوتاه مدت این گروه توانست هفت بندر مهم تجارتی را در اختیار گرفته و حدود 200 ولسوالی را نیز تصرف نمایند.
این برگهی سیاه که طی دو ماه در تحولات افغانستان ورق خورد ناشی از بازیهای بد طالبان و مقامات دولت بوده است. آمریکا در توافقنامهی که با طالبان در دوحه امضا نمود بخشی از این توافق تشکیل دولت انتقالی صلح بود، وقتیکه این موضوع با رئیس جمهور غنی در میان گذاشته شد او از پذیرش آن سرپیچی نمود و در سخنرانیهای متعددی عنوان داشت که افغانستان محل آزمایش دولتهای انتقالی نیست، نظام و دولت موجود برخواسته از آراء مردم افغانستان است و او به عنوان سرقوماندان اعلی قوای مسلح مکلف به حفاظت و نگهداری از نظام و دستاوردهای بیست ساله آن است. این موضع غیر قابل انعطاف رئیس جمهور باعث گردید که آمریکا از تحولات افغانستان پا پس بکشد و حمایت هوایی اش را نیز قطع کند، طالبان با استفاده از این فرصت، توانستند به پیشرویهای قابل توجهی دست یابند، حتی در نماز عید نیز چندین راکت در اطراف ارگ شلیک گردید که قبل از اینکه کار طالبان باشد بیانگر پیام آمریکا به دولت آقای غنی بود، آمریکا در این پیام تلویحا به وی فهماند که بدون توافق بر سر دولت انتقالی صلح، راهی وجود ندارد که بتوان میل و خواستههای خودش را در این سرزمین پیاده و عملی نماید.
رئیس جمهور غنی با درک از حساسیت موضوع به این نتیجه رسید که بدون قبول خواستههای آمریکا نمی توان در این کشور نظام و دستاوردهای آن را حفظ نمود؛ زیرا هجوم سیل آسای طالبان در اقصی نقاط کشور، حتی مورد هدف قرار دادن ارگ ریاست جمهوری بیانگر شتاب و عجله در پذیرش خواستههای آمریکا مطابق به توافقنامه دوحه است. آقای غنی با پیام های تلویحی موافق اش را با دولت انتقالی صلح اعلان نمود، وقتیکه موضع وی برای آمریکا واضح شد، این کشور نیز با پرواز بمب افگنها بر فراز قندهار و حومهی آن مواضع طالبان را بمباران نمود و مانع پیشروی های بیشتر این گروه به ساحات بیشتر این ولایت گردید. با انجام این بمباردمان، به طالبان نیز گوشزد نمود که مطابق به توافقنامه دوحه حق ندارند مراکز ولایات و ولسوالی های بیشتر از این را در در اختیار گیرند. مطابق به گزارش های جدید، قرار است هفت بندر تجارتی که هم اکنون در اختیار گروه طالبان قرار گرفته است به زودی با پشتیبانی بمب افگنهای آمریکا از طالبان پس گرفته شود، در چنین حالت، ادعای کنترل بیشترین خاک کشور توسط طالبان نیز از بین میرود و تقریبا به صورت نصف و نصف میان دولت و گروه طالبان باقی خواهد ماند؛ اما این واقعیت را نباید از نظر دورداشت که در اختیار داشتن پنجاه فیصد جغرافیای کشور برای دولت مرکزی شکننده و مشروعیت اش را زیر سئوال میبرد؛ اما این سیاست آمریکا است که میخواهد از این طریق ادعای طالبان را در میز مذاکره مبنی در اختیار داشتن بیشترین نقاط افغانستان خنثی نماید تا دو جانب در مذاکرات به تقسیم پنجاه فیصدی قدرت و اختیارات در حکومت انتقالی پسا صلح دست یابند. آمریکا پیش از این نیز تأکید داشتند که قدرت میان طالبان و حوزه جمهوریت به صورت مساویانه تقسیم گردد که با این تقسیم بندی، دولت افغانستان و برخی از چهرههای سیاسی موافقت نشان ندادند.
اما با این حال به نظر میرسد که هم اکنون ورق بازی مطابق به خواستههای آمریکا تنظیم شده است، به همین جهت است که از برگزاری مذاکرات صلح در سطح وسیع تر در ماه آینده خبر داده اند. در این مذاکرات به پیمانهی نشست بن برای آینده سیاسی افغانستان حایز اهمیت است. زیرا انتقال قدرت و تقسیمات و سهم بندی مجدد در آن صورت میگیرد؛ اما میان بازی های دو پهلوی آمریکا، مردم افغانستان به صلح و ثبات دایمی و دوامدار می اندیشند، هر چند که در این نشست توافق بر سر تقسیم قدرت میان دولت و طالبان صورت بگیرد؛ اما تضمین ثبات آینده افغانستان و اینکه این کشور مجددا جغرافیای امن سائر گروههای تروریستی نباشد هنوز در هالهی ابهام قرار دارد. اینکه آیا طالبان تضمین خواهند کرد جنگجویان شان به صفوف شبکههای تروریستی دیگری همچوان داعش و القاعده نخواهند پیوست؟ تضمین ها در کدام سطح خواهد بود و ضمانت اجرای قابل اعتماد آن چیست همه نیازمند غور و بررسی جدی است که هر گونه سهل انگاری در آن، میتواند افغانستان را چندین دهه دیگر نیز به کام جنگ فرو ببرد.
واقعیت این است که در این بازیهای سیاسی به خصوص طی سه ماه گذشته تا کنون، بیشترین پیامد و مضرات آن متوجه مردم افغانستان گردیده است. بیجاشدگان داخلی و سیر روز افزون مهاجرت به کشورهای بیرونی بر اثر این جنگ ها رقم خورده است. مرد و زن، پیر و جوان و کودک همه و همه دچار مضرات و تاوانهای شدیدی گردیده اند، رقم کشتار غیر نظامیان در این جنگ ها نیز تکان دهنده گزارش شده است. با این حال، مردم بی گناه افغانستان که دخل و تصرفی در امور سیاسی ندارند و بی خبر از آن که به اثر بازیهای سیاسی و جاه طلبی قدرت های داخلی و منطقوی، این روزگار سیاه بر آنان تحمیل گردیده است قلب هر آزادهی را به رنج و تپش وا میدارد. اکنون که بوی حکومت انتقالی صلح به مشام میرسد، انتظار ها بر این است که تضمین جدی جامعه جهانی و سازمان ملل متحد در ختم جنگ افغانستان باید روی میز گذاشته شود؛ ورنه این بحران دامنه دار با پیوستن طالبان به این پروسه نیز حل نخواهد شد و جریانهای افراطی دیگری به عنوان دشمن جان مردم این مرز و بوم قامت راست خواهند کرد.