برتری اراده ملت فلسطین در برابر رژیم اسرائیل

توافق اخیر آتش‌بس میان جنبش مقاومت اسلامی حماس و رژیم اسرائیل، بیش از آن‌که نشانه پایان درگیری‌ها باشد، بازتابی از واقعیت تازه‌ای در معادلات سیاسی و میدانی منطقه است؛ واقعیتی که برتری دکترین مقاومت بر سازش، همبستگی مردمی، و فروپاشی مشروعیت اخلاقی رژیم اشغالگر را به‌روشنی نشان می‌دهد. در حالی که رسانه‌های غربی می‌کوشند این آتش‌بس را دستاوردی دیپلماتیک جلوه دهند، واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید، اسرائیل در برابر اراده و پایداری ملت فلسطین، به‌ویژه مقاومت نوار غزه، به زانو درآمده است.

جنبش حماس، به عنوان پرچمدار مقاومت معاصر فلسطین، در دو سال گذشته نه تنها توانسته ساختار نظامی خود را حفظ کند، بلکه موجی از همدلی و هم‌سویی در میان نسل جوان فلسطین ایجاد کرده است. امروز، برخلاف دهه‌های گذشته، بخش عظیمی از جوانان فلسطینی در کرانه باختری، قدس و حتی مناطق اشغالی ۱۹۴۸، با روحیه‌ای تازه به مقاومت پیوسته‌اند. آنان درک کرده‌اند که دکترین سازش و گفتگوهای بی‌نتیجه، نه زمین‌های اشغال شده را بازگردانده و نه خون شهیدان را پاس داشته است. برای این نسل، حماس دیگر صرفاً یک گروه سیاسی نیست، بلکه نماد کرامت، عزت و ایمان در برابر اشغالگری است.

در سوی مقابل، رژیم اسرائیل با وجود ادعای قدرت برتر نظامی، در سال‌های اخیر به یکی از بی‌اعتمادترین بازیگران جهان بدل شده است. سابقه این رژیم در نقض مکرر آتش‌بس‌ها، از جمله در سال‌های ۲۰۱۴، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳، به‌خوبی نشان می‌دهد که هر توافقی از سوی تل‌آویو بیشتر برای خرید زمان و بازسازی ماشین جنگی‌اش است تا احترام به صلح و انسانیت. در بسیاری از موارد، حتی پیش از خشک شدن جوهر توافق، طیاره‌های اسرائیلی بار دیگر بر فراز غزه ظاهر شده‌اند، همینظور در جریان آمادگی سران حماس برای مذاکره در دوحه نیز مورد حمله این رژیم قرار گرفتند. این پیشینه تاریک، باعث شده که ملت فلسطین با دیده تردید به هر توافقی بنگرد، چرا که در حافظه جمعی آنان، “آتش‌بس اسرائیلی” مترادف با “آتش‌بس موقت تا حمله بعدی” است.

در سطح بین‌المللی نیز، وضعیت رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگر شکننده شده است. دادستان دیوان کیفری بین‌المللی، پرونده‌هایی علیه برخی از سران سیاسی و نظامی اسرائیل گشوده است که آن‌ها را به ارتکاب جنایات جنگی و نقض فاحش قوانین بین‌المللی متهم می‌کند. تصاویر کشتار غیرنظامیان در اردوگاه‌های پناهندگان، قتل عام زنان و کودکان غزه و حملات به شفاخانه‌ها، وجدان جهانی را بیدار کرد و چهره واقعی اشغالگران را در برابر افکار عمومی جهان برهنه ساخت. اکنون در پایتخت‌های اروپایی، آمریکایی و آسیایی، تظاهرات میلیونی در حمایت از مردم غزه برگزار می‌شود؛ جوانان و دانشگاهیان در لندن، پاریس، نیویورک، ژوهانسبورگ و کوالالامپور پرچم فلسطین را برافراشته‌اند و فریاد عدالت سر می‌دهند. حتی در برخی کشورها، روابط دیپلماتیک با رژیم اسرائیل قطع یا تعلیق شده است. موج تحریم کالاهای اسرائیلی، به‌ویژه از سوی جوامع مدنی و اتحادیه‌های کارگری، نشانه روشنی از تنفر جهانی در قبال این رژیم است.

در مقابل، مقاومت فلسطین، با وجود محاصره، فقر و فشارهای نظامی، به الگویی الهام‌بخش برای ملت‌های مسلمان و آزادگان جهان بدل شده است. در این میان، افغانستان جایگاهی ویژه دارد. ملت مسلمان افغانستان که خود طعم اشغال، مقاومت و ایستادگی تا آزادی را چشیده‌اند، در دو سال اخیر همدلی گسترده‌ای با مردم غزه نشان داده‌اند. از کاروان‌های حمایتی الصمود که حتی کمک‌های نقدی و غیر نقدی را به غزه انتقال می‌دادند تا نشست‌های افغانستان همدل با غزه، بیانگر حمایت همه جانبه ملت افغانستان از مردم تحت ظلم غزه است، افغان‌ها با زبان ایمان و تجربه مشترک، و درک عمیق از حقانیت فلسطین و زورگویی‌های رژیم اسرائیل آماده هرگونه حمایت از مردم غزه هستند در مساجد، دانشگاه‌ها و تجمعات مردمی افغانستان، عملکردها و شعارهای حمایت از ملت فلسطین، به یکی از صداهای غالب در عرصه اجتماعی بدل شده است. این همراهی، نه از موضع سیاسی، بلکه از عمق وجدان انسانی، باور دینی و اشتراکات انسانی برمی‌خیزد.

ملت فلسطین طی دو سال مقاومت جانانه ثابت کردند که آزادی از مسیر مقاومت می‌گذرد، نه سازش شرمسارانه که اجبارا باید به خواسته‌های ذلت‌بخش این رژیم تن داد همچون بسیاری از کشورهای عربی حوزه خلیج که مصادیقی از بی غیرتی و تسلیمی را با خود حمل می‌کنند. این کشورها زمانی پرچمدار دفاع از فلسطین بودند که پس از تهدیدهای این رژیم با سیاست‌های سازشکارانه و توافق‌های پشت‌پرده، یوغ بردگی را به گردن آویخته اند. نگاهی به وضعیت کنونی آن کشورها نشان می‌دهد که دکترین سازش، نه امنیت برای شان آورده و نه احترام. از عربستان گرفته تا امارات، مصر گرفته تا اردن و … همگی در هراس از رژیم اسرائیل سپری می‌کنند، در ازای وعده‌های اقتصادی و سیاسی وانواع باج دهی به صلح یک‌طرفه با اشغالگران تن دادند، در حالیکه نتوانسته اند تهدیدهای بالقوه را رفع سازند. امروز، در خیابان‌های قاهره، عمان و منامه، جوانانی دیده می‌شوند که بار دیگر با الهام از غزه، شعار مقاومت سر می‌دهند. این یعنی دکترین سازش، شکست خورده و جای خود را به دکترین مقاومت داده است؛ مقاومتی که بر ایمان، عدالت و استقلال استوار است.

ملت فلسطین در دو سال اخیر، با وجود حملات سهمگین و محاصره کامل، چنان ایستادگی نشان داده‌اند که تاریخ معاصر نمونه آن را کمتر به خود دیده است. هر محله و اردوگاه در غزه به دژی از ایمان و استقامت بدل شده است. تصاویر کودکانی که در میان آوار، پرچم فلسطین را در دست دارند، از هزاران بیانیه سیاسی گویاتر است، این ملت مظلوم با کمترین امکانات، بیشترین مقاومت را از خود نشان داده است. چنین روحیه‌ای، نه تنها بر افکار عمومی جهان اثر گذاشته، بلکه موجب شده حتی برخی تحلیل‌گران غربی نیز اذعان کنند که اسرائیل در میدان نبرد روحی و روانی شکست خورده و اختلافات داخلی و انزوای بین المللی آن دال واضح بر این واقعیت است.

در واقع، آتش‌بس کنونی عقب نشینی اجباری این رژیم در برابر پایداری مردم غزه است؛ آنچه امروز باعث توقف موقت حملات شده، نه فشار سیاسی، بلکه هزینه‌های سنگینی است که مقاومت بر دشمن تحمیل کرده است. حماس با ساختار منسجم و توانایی بالای سازمانی، نشان داد که می‌تواند با وجود حمایت‌های همه جانبه امریکا و غرب از این رژیم جعلی در مقابل شان ایستادگی کرده و تا پای جان هدفمندانه و نتیجه محور به خواسته‌های شان دست یابد. این تحولات، نشان‌دهنده یک دگرگونی عمیق در معادلات منطقه‌ای است. دکترین مقاومت دیگر فقط شعار نیست؛ به راهبردی واقعی برای بقا و عزت ملت‌های مسلمان بدل شده است. در حالی که کشورهای سازش‌طلب عربی یکی پس از دیگری به بن‌بست سیاسی و اخلاقی رسیده‌اند، مقاومت فلسطین، با وجود رنج و محاصره، مشروعیت اخلاقی و مردمی خود را حفظ کرده و توانست سر افرازانه به اهداف اش برسد.

افکار عمومی جهان امروز دیگر همانند گذشته نیست. در عصر رسانه‌های آزاد و شبکه‌های اجتماعی، تصویر قربانی و ظالم به‌روشنی در برابر دیدگان مردم قرار دارد. اسرائیل دیگر نمی‌تواند خود را قربانی نشان دهد، زیرا میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شاهد حقیقت‌اند. دانشگاه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و حتی نهادهای هنری در کشورهای غربی به صف حامیان فلسطین پیوسته‌اند. این موج انسانی، فراتر از مرزهای سیاسی، به نماد وجدان جهانی بدل شده است، از همین منظر، آتش‌بس را باید “فرصت مقاومت” دانست؛ فرصتی برای بازسازی توان‌ها، سامان‌دهی صفوف، و تقویت وحدت ملی در فلسطین. هرچند خطر خیانت و نقض آتش‌بس از سوی رژیم صهیونیستی همچنان وجود دارد، اما اکنون مقاومت در جایگاهی قرار دارد که می‌تواند معادلات آینده را خود رقم بزند.آنچه در این مرحله از تاریخ خاورمیانه رخ داده، نه یک توافق موقت، بلکه اثبات برتری ایمان بر زرادخانه است. ملت فلسطین، با ایستادگی و باور، بار دیگر نشان داد که آزادی نه در میز مذاکره و سازش خفت‌بار، بلکه در صبر، مقاومت و اتحاد به دست می‌آید. در این مسیر، ملت‌های مسلمان از کابل تا جاکارتا در کنار غزه ایستاده‌اند و صدای واحدی را فریاد می‌زنند.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s2055a
دکمه بازگشت به بالا