بیانیهی شورای اخوت اسلامی افغانستان در رابطه با سالروز اخراج قشون سرخ شوروی از کشور
بیانیهی شورای اخوت اسلامی افغانستان
در رابطه با سالروز اخراج قشون سرخ شوروی از کشور؛
بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحِيمِ.
إِنَّا فَتَحنَا لَكَ فَتحًا مُبِينًا (1) لِيَغفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُستَقِيمًا (2)
سورة الفتح، آیات ١و٢؛
سیوسه سال قبل، لشکر مجهز و جنگآزمودهی شوروی، پس از حدود ده سال جنگ وحشتناک و خونین، با خفّت و فضاحت، در چنین روزی کشور اسلامی افغانستان را ترک نمود، که در اثر این فرار ذلتبار نه تنها افغانستان عزیز از اشغال آنان آزاد گردید، بلکه بسیاری از ملل دیگر نیز آزادی خود را باز یافته و جهان از شر تنگناها و مخاطرات جنگ سرد نجات یافت.
ما ضمن تبريک این روز فرخنده به تمام ملت مسلمان و آزادهی افغانستان، مخصوصاً مجاهدین، خانوادههای شهدا و جانبازان، همگان را دعوت مینماییم به بازخواني این حادثهی عظيم تاریخی؛ تا در سایهی آن، گذشته، حال و آیندهی خود را محک بزنیم.
به نظر میآید که مهمترین ابعاد قابل بررسی این حادثهی بزرگ دو موضوع است:
۱. علل و عوامل پیروزی کمسابقهی مردم در جهاد ضد اشغال چه بود؟
۲. چرا اهداف جهاد و مقاومت مردم تحقق نیافت؟
تردیدی وجود ندارد که عوامل اصلی پیروزی مردم در جهاد مقدس، ایمان به خدا و روحیهی آزادىخواهی مردم افغانستان بود؛ (چنانکه در جهاد ضد اشغال با انگلیس و آمریکا هم همین دو عامل، عوامل اصلی بودند.)
مردم وقتی ارزشهای دینی و آزادی خود را در خطر دیدند، همه چیز را در طبق اخلاص گذاشته، سر در کف، با توکل بر خدا وارد معرکه شدند و طبیعی بود که چنین ملت مجاهدی باید پیروز میشد.
وحدت و یکپارچگی، عامل مهم دیگر پیروزی جهاد مردم افغانستان بود. در آن عرصهی مقدس، بدون تفکیک قومی و مذهبی، همگی زیر پرچم توحید، در هر کجا جنگیدند و در هر نقطه سر و جان دادند و از هیچ نوع همکاری و ایثارگری برای همدیگر دریغ نورزیدند.
ولی با این همه فداکاری و تحمل آن همه تلفات و خسارات، مردم فقط به یک بخش از اهدافشان که قطع مداخله و اشغال بود رسیدند؛ اما به بخش دیگر و مهم هدفشان که تشکیل حکومت اسلامی و ایجاد صلح و آرامش در کشور بود، نه تنها نرسیدند، بلکه نتیجه بر عکس شد.
علل و عوامل شکست در این بخش از اهداف جهاد مردم افغانستان را چنین میتوان برشمرد:
۱. مداخلهی کشورهای خارجی؛
۲. جاهطلبی و تمامیتخواهی برخی از سران تنظیمهای جهادی (شکست در جهاد اکبر)؛
۳. تکیه بر گرایشها و شعارهای قومی، بجای ارزشها و دستورات دینی؛
۴. عدم توانایی برای تشکیل حکومت و مدیریت کلان کشور.
بسیاری از رهبران تنظیمهای جهادی فکر میکردند که بار عمدهی جنگ و جهاد را آنها به دوش کشیدهاند؛ پس قدرت و حکومت هم حق انحصاری آنهاست؛ که در این زمینه نه تنها خودشان را ذیحق میدانستند، بلکه بستگان و نزدیکانشان را نیز دارای چنین حق انحصاری میدانستند. این در حالی بود که اغلب آنها هیچ نوع تجربهئی در امر حکومتداری و مدیریت کلان کشور (حتی مدیریت کوچک یک اداره) را نداشتند.
با تأسف فراون، این عوامل سبب ایجاد جنگهای داخلی و تلفات جانی سنگین مردم و ویرانی بخش وسيعی از زیربناهای کشور گردید.
بهرترتيب، مردم و مجاهدین در نبرد ضد اشغال امتحان کمنظیر دادند و از این امتحان بزرگ با سرخرویی و سربلندی بیرون آمدند و لذا در پایان یک بار دیگر سالگرد این فتح عظيم را برایشان تبريک میگوییم و یاد شهدای عزیز را گرامی میداریم و برای خانوادههایشان مقام صابران را از خدای منان( ج) استدعا مینماییم.
شورای اخوت اسلامی افغانستان
۲۶ دلو ۱۴۰۰ ه. ش.