تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر شخصیت‌های افغان

انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک جریان ضد استثمار و استعمار تاثیرات فراوانی در کشورهای پیرامونی خود بجا گذاشت، با وجودی که رژیم شهنشاهی ایران از قدرت و توان نطامی کافی برای سرکوب ملت برخوردار بود و تا آخرین رمق از قتل و شکنجه معترضان دست نکشید؛ اما اراده فولادین و عزم راسخ مردم ایران بر این بود که به هیچ عنوان نگذارند، رژیم وابسته به غرب شهنشاهی بر سرنوشت شان حاکم باشد. در سال ۱۳۵۷ اعتراضات خودجوش مردمی سراسری گردید و تمام شهرها و روستاهای این کشور با سر دادن شعار ضد نظام شاهی، به کوچه‌ها و جاده‌ها ریختند و خواهان کنار رفتن شاه از قدرت شدند، با وجودی که تعداد زیادی از مردم در پی این اعتراضات کشته و زخمی شدند؛ اما نتیجه‌ی جز افزایش دامنه اعتراضات و مستحکم شدن عزم راسخ برای نابودی نظام مستبد شاهی چیزی دیگری در پی نداشت.

پس از سقوط شاه و برپایی نظام اسلامی در ایران نه تنها که مردم ایران از قید اسارت و بردگی شرق و غرب رهایی یافت؛ بلکه نفوذ و گسترش آن به کشورهای پیرامونی همچون افغانستان و شخصیت‌های برجسته این سرزمین نیز تسری یافت و بسیاری از شخصیت‌های افغان با الگو گیری از آن رهایی از سلطه شوروی را اقدام کردند. در واقع پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باعث پشتوانه روحی و روانی مردم مسلمان افغانستان گردید و این مردم به این باور رسیدند که می‌توان با قدرت ایمان رژیمی تا به دندان مسلح را از پای در آورد. گرایش‌های سیاسی و دینی شکل گرفته در میان طلاب و اساتید پوهنتون‌ها و محصلین افغانستان از سال‌های دهه 50 شمسی به بعد تحت تاثیر گرایش‌های شکل گرفته در منطقه و جهان اسلام به خصوص جریان اخوان المسلمین در مصر و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) شروع شده بود، شکل گرفت.

در هفتم ثور سال 1357 حزب دموکراتیک خلق که پیرو اندیشه‌های مارکسیستی بود و از طرف حکومت شوروی حمایت می‌شد، در یک کودتایی نظامی، حکومت «سردار محمد داوود خان» را سرنگون کرد و «نور محمد تره کی» رهبر این حزب در افغانستان به قدرت رسید. طبق نوشته «محمد صدیق فرهنگ» در کتاب «افغانستان در پنج قرن اخیر»، تره کی در سخنرانی‌های خود از مردم پاکستان با لحنی بسیار تحقیر آمیز یاد می‌کرد و مردم شیعه مذهب افغانستان را نیز با سخنان سخیف خود توهین می‌کرد. پیروزی کودتایی کمونیستی در افغانستان همزمان بود با طغیان مردم ایران علیه محمد رضا شاه پهلوی و تنها چند ماه بعد در 22 دلو همان سال انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید.

این پیروزی در ایران، پشتوانه روحی و روانی مجاهدین افغان گردید و مجاهدین نیز بدین باور رسیدند که با استقامت و نیروی ایمان، رسیدن به قله‌ی رفیع پیروزی حتمی است. «میر آقا حقجو» محقق و پژوهشگر، در کتاب «افغانستان و مداخلات خارجی» به نقش جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات افغانستان نوشته است که مجاهدین افغانستان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را در خیلی از جبهات جشن گرفتند و نیروهای جهادی یکی پس از دیگری بسوی ایران مهاجرت و فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی خود را در قالب دفاتر و نمایندگی‌های حزبی و گروهی شروع کردند.

یک ماه بعد از پیروزی انقلابی اسلامی ایران، در 24 حوت ۱۳۵۷ بزرگترین قیام تاریخی بر علیه حکومت مارکسیستی با تاثیر از انقلاب اسلامی ایران در شهر هرات آغاز شد که در این قیام بیش از هزاران نفر به شهادت رسیدند.  شهید برهان الدین ربانی، رئیس جمهور حکومت مجاهدین و یکی از رهبران بزرگ جهادی در سال 1358 در حضور جمعی از طلاب و محصلین پاکستانی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چنین یاد کرده است: «پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با ارمغانی که برای ملت تقدیم کرد و آن چیزی را که به وجود آورد، پرده‌های یاس و ناامیدی را پاره کرد، غلبه نیروهای اسلامی این انقلاب، بر دار و دسته استعمار و در هم کوبیدن نظام استبدادی شاهی برای مسلمانان ثابت ساخت که دیگر ظلم و استبداد نمی‌تواند، خشم ملت را خاموش کند. توپ و تانک نمی‌تواند جلو ایمان و عقیده را بگیرد. شاه با تمام هواداران خود نتوانست که سیلاب انقلاب را مانع شود. و به لطف خداوند انقلاب پیروز گردید و پرچم توحیدی را در فضای ایران مسلمان به اهتزاز در آورد.»

این واقعیت را باید به یاد داشت که ایستادگی در مقابل رژیم شهنشاهی که صدها سال نسل به نسل بر ایران حکمران بودند کار سهل و آسانی نبود و فقط نیروی ایمان و عزم قاطع یک ملتی که به هیچ ارزشی بجز دین و کشور خود نمی‌اندیشند توانست این پیروزی را رقم بزند و اینجاست که ضرب المثل معروف «زور خلق، زور خداست » مصداق می‌یابد.

پیروی از اندیشه‌های امام خمینی(ره)، رهبر ایران در میان اکثریت علما و رهبران دینی افغانستان از شیعه و سنی در سال‌های مبارزه و جهاد مطرح بود و ریشه در اعتقادات دینی داشت، به عنوان نمونه می‌توان از سخنان امام جمعه قندهار در سال‌های جهاد و مبارزه یاد کرد که در یکی از سخنرانی خود گفته بود: مذهب من حنفی است، رهبر من امام خمینی(ره) است. انقلاب ایران در واقع بذر آزادی و مبارزه در برابر استبداد و نا بسامانی‌های اجتماعی را افشاند و کشورها و شخصیت‌های مختلفی از آن تاثیر پذیرفتند.

سید محمد علی جاوید، از رهبران حرکت اسلامی افغانستان بر این باور است که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روح تازه‌ای به ملت افغانستان بخشید تا بتوانند در مقابل ارتش سرخ شوروی ایستادگی کنند.

جاوید در کتاب «انقلاب اسلامی و تجاوز روس‌ها به افغانستان» ضمن برشمردن پیشینه مبارزات ملت مسلمان ایران که قبل از قیام مردم مسلمان افغانستان بر علیه حکومت کمونیستی شکل گرفته بود، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را اثبات کننده نقش دین در جامعه پنداشته و می‌نویسد:

«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکست فاحش ابرقدرت آمریکا در منطقه، ملت مسلمان افغانستان روح تازه‌ای یافتند، و پس از انقلاب ایران، انقلاب افغانستان سراسری و فراگیر شد. چون پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این نکته را به اثبات رسانید که عیلرغم همه تبلیغات زهراگین و تلاش‌های توطئه آمیز اجانب، اسلام به عنوان یک دین مترقی و پیشرو می‌تواند توده‌های میلیونی را علیه استعمار و استبداد بسیج و روح ایثار و فداکاری و خود گذری را در عمق جان پیروان خود نفوذ داده و بنیان حکومت‌های مقتدر را از بیخ و بن بر اندازد.»

در واقع پیروزی انقلاب اسلامی ایران چشم و گوش مسلمانانی همچون مردم افغانستان را به روی تغییر و واژگون سازی استبداد باز کرد، با وجودی که در جریان مبارزات افغان‌ها در مقابل شوروی هزینه سنگینی پرداخت گردید که صدها هزار شهید و میلیون ها آواره و ویرانی شهرها بهای آن بود؛ اما افغان ها با چشم دیده و با گوش شنیده بودند وقتیکه در همسایگی شان کشوری بنام ایران توانستند سلسله شهنشاهی را خاتمه بخشند آنان نیز می‌توانند رژیم دست نشانده شوروی را با حامی تا به دندان مسلح اش به زانو در آورده و جشن پیروزی و آزادی را در کمال عزت و سر بلندی برگذار نمایند؛ که در نتیجه چنین شد و طی چند سال مبارزات نفس‌گیر شوروی مجبور به ترک افغانستان و رژیم دست نشانده اش نیز با سقوط مواجه گردید.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a4958b

 

 

 

دکمه بازگشت به بالا