ثبات افغانستان در گرو همکاریهای منطقوی

در زمان جمهوریت که یک حکومت وابسته به غرب و امریکا بود، نا امنی و بی ثباتی کل جغرافیای کشور را در بر گرفته بود. زیرا کشورهای منطقه وابستگی نظام سیاسی حاکم در افغانستان را به امریکا و غرب بر نمیتافتند و با استفاده از ابزارها و مجاری گوناگون که در اختیار داشتند، از مخالفین مسلح نظام پیشین حمایت کردند، در این میان پاکستان نقش برجسته و تعیین کننده ایفا میکند؛ این کشور جدا از دورنمای مشترک با منطقه به دلیل مشکلات ارضی و مرزی که با افغانستان دارد همواره با تجهیز و تمویل گروههایی مسلح مخالف نظام حاکم در افغانستان نا امنی ایجاد کرده و از این طریق توانسته است نظام های سیاسی کشور را ساقط کند.
کشورهای دیگری همچون هند، چین روسیه و کشورهای حوزه آسیای میانه نیز با نظرداشت امنیت مرزی شان در قبال افغانستان تصمیم میگیرند؛ قدرتهای بزرگی همچون چین و روسیه نمیتوانند حضور حاکمیت وابسته به امریکا و غرب را در افغانستان تحمل کنند و با نظرداشت قدرت تصمیمگیری در سازمان ملل و قدرت اقتصادی و نظامی که دارند، دولتهای تحت حمایت غرب در افغانستان با چالش مواجه میسازند؛ لذا تنها راهی که میتواند امنیت و ثبات را در افغانستان تضمین کند، ایجاد توازن در روابط منطقوی است و اینکه سیاست خارجی افغانستان از گرایش به غرب تغییر ماهیت داده و با رویکرد منطقوی دنبال گردد.
پس از سقوط جمهوریت که از حمایت منطقوی ضعیف برخوردار بود و با روی کار آمدن حاکمیت کنونی در کشور، تلاشهای زیادی در راستای تامین امنیت صورت گرفت، اما ریخت و پاشهای امنیتی کماکان پا برجاست و در فرایند زمان در حال تشدید است، نزدیک به چهارسال از عمر حاکمیت کنونی سپری میشود و در این مدت مبارزه با داعش در اولویت حکومت بود که در این راستا به موفقیتهایی هم دست یافتند و بسیاری از سران و رهبران داعش در کشور زمینگیر شدند ولی با وجود هرچه تلاش های امنیتی که طی چهار سال گذشته انجام شد، به نظر میرسد وضعیت امنیتی در سالهای آینده مناسب به نظر نمیرسد؛ زیرا پاکستان در صدد تمویل و تجهیز نیروهای مخالف است و دید و بازدیدهای مختلف با برخی از رهبران جمهوریت نیز داشته است، عمدهترین تهدید ضد امنیتی در افغانستان کنونی داعش پنداشته میشود؛ سپس جبهات مقاومت، آزادی و برخی از رهبران جمهوریت نیز تهدید بالقوه علیه امنیت محسوب میگردند؛ زیرا پاکستان به هر قیمتی عمق استراتژیک اش را با ایجاد نا امنی در افغانستان تحقق میبخشد و به همین دلیل است که همواره گروههای مسلح ناراضی را در افغانستان نگهمیدارند.
براساس واقعیت های موجود افراطی گرایی خشن همچون داعش، فساد وحمایت های درونی از تروریستهای داعش و همچنین تلاش برخی کشورها برای تعیین افغانستان به محلی برای تسویه حساب با رقبا، ابعاد خشونت است که باعث خواهد شد تا ثبات و امنیت در افغانستان را به چالش کشیده و این کشور را به محل امنی برای تروریستهای بین المللی تبدیل سازد. مقامات طالبان معتقدند داعش حمایت شده از سوی پاکستان حالا خود به گروههایی تروریستی که هند چین را تهدید می کنند، تبدیل شده اند ،بر همین اساس بنظر بسیاری از تحلیل گران مسائل راهبردی منطقه جنوب آسیا نقش کشورهای منطقه در تداوم جنگ و همچنان ایجاد ثبات و امنیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. واقعیت های موجود در منطقه نیز موید این حقیقت است که بدون همکاری های کشورهای منطقه در افغانستان صلح و ثبات پایدار، ممکن نیست. افغانستان کشوری آسیپ پذیر است، بنابراین چگونگی تعامل میان افغانستان و کشورهای همسایه و منطقه می تواند تاثیر مثبت و یا منفی را در چشم انداز صلح کشور داشته باشد. اما یک نکته بنیادین را نباید نادیده گرفت: مجموع این تحولات و فرازونشیب های سیاسی جاری در چارچوب «بازی بزرگ» در نظام جدید بین المللی و منطقه ای جریان دارد.
لینک کوتاه