ثبات افغانستان مبتنی بر مشروعیت داخلی و بینالملل

جهان کنونی در حالت بی ثباتی وحشتناک به سر می برد جنگ روسیه و اوکراین افغانستان را به حاشیه کشانده است و سیاهچالههای بزرگی در تمام عرصههای سیاسی اقتصادی و اجتماعی هر روز بیشتر می شود. در فاکتور منطقوی می توان از جنگ مسکو با اوکراین یاد آور شد که تاثیرات مستقیم بر وضعیت افغانستان داشته است تمام برنامه های جامعه جهانی برای افغانستان حذف شد و جهان سرگرم حمایت از اوکراین از ارسال سلاح مدرن گرفته تا پذیرش مهاجران، حمایتهای اقتصادی برای آنان که خود تبعیض جنسیت را در جهان به نمایش گذاشت که برای جهانیان بهانه خوبی بود به رها کردن مردم افغانستان در وضعیت بلاتکلیفی. با وجودیکه حس بشر دوستی را فراموش نمی کنیم جنگ نا میمون است در هر نقطه کره زمین که باشد مردم جنگ زده نیازمند باید مورد حمایت جهان قرار گیرد و دید جهان در مورد تمام مهاجران مطابق به قوانین منشور ملل متحد یکسان باشد و یکسان عمل نمایند که متاسفانه در مورد افغانستان که دچار مصیبت جنگ است چنین نیست و برخورد تبعیض آمیز در این زمینه مشهود است.
پاکستان که همواره از خلق معضل در افغانستان تغذیه میکند می خواهد از افغانستان استفاده ابزاری بیشتر از گذشته داشته باشد که برنامه بزرگ حفظ منافع پاکستان از مجاری مختلف در سطح جهان ادامه دارد و این کشور می خواهد نمایندگی افغانستان را در جهان داشته باشد با برکناری عمران خان هیچکدام تغییرات در سیاست خارجی پاکستان نسبت به افغانستان نخواهد آمد حملات متواتر اردوی پاکستان و بمباردمان ولایات سرحدی کشور تجاوز آشکار به حریم افغانستان است که متاسفانه حملات متقابل حکومت سرپرست علیه پاکستان نیز تا هنوز نتوانسته است این کشور را از تجاوزات مستمر باز دارد.
از جانب دیگر علاقمندی روسیه و چین به حکومت سرپرست افغانستان امریکا را برافروخته و امریکا تلاش دارد از مجاری گوناگون افغانستان را تحت فشار بیشتر قرار دهد. در همین ارتباط و چند مورد دیگر، امریکا کمکهایش را در افغانستان به حالت تعلیق در آورد و نیروهای حاکم را به بازپسگیری تسلیحات بجا مانده، تهدید کرد.
اگر رسمیت یافتن و تغییرات در نظر است باید هر چه زودتر به برگزاری رفراندم و تدوین قانون اساسی اقدام شود؛ زیرا هیچ کشور جهان بدون برنامه و احترام به قانون اساسی به پیشرفت و ترقی دست نیافته اند. پذیرفتن شرایط و معیارهای حاکم برای رسمیت یافتن دولتها باید از جانب حکومت سرپرست مورد پذیرش قرار گیرد ورنه بلاتکلیفی همچنان افغانستان را در تار و پود اش خواهد پیچاند.
ایجاد حکومت فراگیر، تامین حقوق زن و رعایت قوانین حقوق بشر از الزامات رسمیت یافتن است که علاوه بر جامعه جهانی، مردم افغانستان نیز خواهان آن است، با این کار میشود مشروعیت داخلی و بین المللی را کسب کرد.
تشکیل حکومت ملی و فرا گیر که از تمام ملیت های بومی افغانستان نماینده گی کند با حفظ تمام حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میتواند برای بهبودی وطن و تهدابگذاری یک نظام مشروع موثر واقع گردد. دولت مردمی که مشروعیت ملی داشته باشد باید در کشور استقرار یاید تامین اتحاد و همبستگی ملی به دور از تعصبات قومی، تشکیل اردوی نیرومند که توانایی دفاع از مادر وطن را داشته باشد و متشکل از تمام اقوام افغانستان باشد ایجاد نظام مستقل آزاد بر پایه رستاخیز ملی دور از پیشنیازهای ثبات پایدار در این سرزمین است.
داشتن کدرهای مسلکی و متخصص در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از نیازهای کشور است تا اقتصاد دوباره احیا و بهبودی روابط جهت پیشرفتهای اقتصادی در سطح جهان بهخصوص با چین و روسیه که قدرتهای اقتصادی منطقه و جهان محسوب میگردند، از ضرورتهای اساسی است.
ملیگرایی در سیاست خارجی، اجماع منطقوی، ایجاد دیالوگ ملی، تامین اراده ملی برای همدیگر پذیری و همبستگی، تطبیق و عمل کرد صادقانه و جلب اعتماد مردم که فرمان های صادر شده عملا تطبیق گردد تا اعتماد مردم و جامعه جهانی کسب گردد، جلب حمایت جامعه جهانی و محو فقر، ایجاد دیالوگ ملی و تامین اراده ملی در مشارکت قدرت سیاسی، نقش سازمان ها، احزاب، جامعه مدنی، فعالین حقوق زن باید مشخص شود. حکومت باید تضمین کننده حاکمیت ملی تمامیت ارضی و ضمانت بخش ارزش های مدنی، فرهنگی و اجتماعی مردم باشد، گفتگو با اپوزیسیون راه بیرون رفت را هموار می سازد، صلح خواست مردم ماست با رعایت بندهای متذکره صلح را در کشور تامین نماییم تا بستر مناسب زندگی برای تمام اقشار و اقوام جامعه باشد.
با چنین راه برد ها برای یک کشور مستقل، آزاد قدرتمند، صلح دوست در کنار کشور های جهان هویت جهانی را به دست می آوریم و کور گره جنگ را در افغانستان پیدا کرده کلید خوشبختی برای درهای بسته هر هموطن اشکبار ما به دست خواهد آمد.
لینک کوتاه