حضرت زهرا (ص) و لزوم الگو برداری از زندگی ایشان

حضرت صدیقه طاهره (س) از کسانی است کهپیامبر (ص) به نص احادیث صحیح، ایشان را حجت بر مردم معرفی و بهپیروی از آن حضرت توصیه فرموده است. در برخی روایات، او حجت بر ناسو حجت بر امت و در برخی دیگر، حجت بر حجج معرفی شده است. دراحتجاج طبرسی حدیثی از حضرت حجت (عج) روایت شده فرمایند: «برایمن در دختر رسول اکرم (س) اسوه حسنه است» زمانی که حضرت صدیقه،برای حضرت حجت که تمام خداباوران منتظرند تا او بیاید و سبک صحیحزندگی را برای آیندگان به ارمغان بیاورد، اسوه حسنه است، برای دیگر افرادبه طریق اولی حجت خواهد بود و از سبک زندگی ایشان باید پیروی شود.

سبک زندگی، مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها و شیوه‌های رفتاری استکه به زندگی ما سمت‌و‌سو می‌دهد. هر مجموعه، نیاز به یک معیار و عیارسنجدارد. با معیار، سبک زندگی به دست می‌آید. اینکه ما با چه عیاری بخواهیممدل زندگی و رفتارمان را بسنجیم، آن سبک زندگی اسلامی است و سبکزندگی اهل بیت (ع) است.

رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیری از زندگی است. سبک زندگی مابر اساس طرز فکر و مبانی اندیشه‌ای که داریم و بر اساس هدفی که برایزندگی می‌بینیم، تغییر می‌کند. یعنی سبک زندگی، تابع مبانی ایدئولوژیک ومبانی اندیشه‌ای است؛ تا این مبانی روشن نشود، سبک زندگی به دستنمی‌آید. اگر ما مبانی اسلامی نداشته باشیم، نمی‌توانیم سبک زندگیاسلامی را به جامعه بیاموزیم.

با توجه به این نکته، اگر سطحی کارکنیم و بگوییم سبک زندگی فاطمی ایناست که همه عفاف داشته باشند، چادر داشته باشند و این‌گونه برخورد کنند،حریم بین زن و مرد این‌گونه باشد، اما مبانی فکری مخاطب ما، اسلامینباشد و هنوز به مبدأ و خدا ایمان کامل نداشته باشد، معادباوری‌اش همضعیف باشد، خواه ناخواه سبک زندگی او هم با آن حضرت و اهل بیت (ع) همراه نخواهد شد. براین اساس، سبک زندگی، مجموعه‌ای از رفتار‌ها و طرزتلقی و ارزش‌های ذهنی در برخورد‌های خانوادگی و اجتماعی است.

اگر در سبک زندگی به دنبال مبانی اندیشه‌ای و ایدئولوژیک نباشیم،نمی‌توانیم رفتار ظاهری افراد را تغییر بدهیم. پس اگر بخواهیم جزئیاتزندگی افراد، اسلامی بشود و تمام زندگی، مطابق با سیره حضرت صدیقهطاهره (س) تغییر کند، باید باور‌ها و مبانی فکری آن حضرت را ترویج کنیم. بنابراین، در سبک زندگی باید دنبال تغییر باور‌های افراد و ترسیم اهدافزندگی باشیم. اگر اهداف زندگی اسلامی و الهی را برای افراد ترسیم کنیم،سبک زندگی‌ها خودبه خود تغییر خواهد کرد.

لزوم مراجعه به الگو

از نظر روان‌شناختی، تأیید شده که چنانچه الگو‌ها دست یافتنی و ملموسوعینی باشند، افراد زودتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. ما نیز اگر در معرفیمبانی سبک زندگی مطلوب و الهی به مردم، صرفاً مباحث فلسفی و فکری رامطرح کنیم، برای همه افراد جامعه درک‌پذیر نخواهد بود؛ در حالی که اگر درقالب الگو‌هایی عرضه شوند که در جامعه پذیرفته شده‌اند، بهتر جا می‌افتند؛کما اینکه در جهان امروز هم از این روش استفاده می‌کنند و حتی اسوه‌هایکاذبی در عرصه‌های هنری، ورزشی ومی‌سازند و در قالب این الگو‌ها واسوه‌ها، افکار و سبک زندگی و در بعد اقتصادی، کالا‌های خود را تبلیغ وترویج می‌کنند.

این راهکار جهانی، میزان تأثیرگذاری اسوه در افراد جامعه را می‌رساند وتأیید می‌کند که پرداختن به اسوه، سریع‌ترین و طبیعی‌ترین و مؤثرترین راهتربیت عملی است. بنابراین، برای هدایت افراد به سمت تربیت اسلامی، بیانمطالب در قالب زندگی و رفتار اسوه‌ها، مؤثرتر است. خداوند در آیات مختلف،حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت ابراهیم (ع) را اسوه حسنه معرفی و درآیه ۱۱ و ۱۲ سوره تحریم از حضرت مریم، به عنوان زن برتر و اسوه ایمانی،یاد می‌کند. در جای جای قرآن نیز از سبک زندگی و اندیشه‌های پیامبران واولیای الهی و انسان‌های حکیم یاد شده است؛ چنانکه خداوند برای بیانکلمات حکیمانه خود به سخنان لقمان حکیم استناد می‌کند. در حالی کهخودش، منشأ همه خیر‌ها و فضایل و خوبی‌هاست و دیگران هرچه دارند ازمنبع فیض الهی گرفته‌اند. بنابراین، با وجود چنین منبع فیضی، به طورطبیعی استناد به دیگران لازم نیست، اما ساختار روحی و روانی انسان بهگونه‌ای است که از انسان‌هایی مانند خود و از سبک زندگی و کلام آن‌هابیشتر تأثیر می‌پذیرد.

دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی

۱. برخورداری از مقام انسان کامل و عصمت

انسان همواره کمال طلب و در پی افراد صاحب کمال است. البته کمالانسان‌ها، کمال نسبی و گاه کاذب است، اما با همین وضعیت برای دیگرانالگو می‌شوند و سبک زندگی آن‌ها برای دیگران معیار به شمار می‌رود. درحالی که بهترین الگو برای همگان، کسانی هستند که به کمال حقیقی و بهمقام انسان کامل رسیده‌اند.

به اتفاق نظر علمای اسلامی، آیه تطهیر دال بر عصمت زهرا (س) می باشد، وقتی که شخص به مقام انسان کامل رسید، در پرتو آن معرفت به عصمتمی‌رسد. بسیاری از حکمای ما، مقام عصمت را یک مقام معرفتی تلقیمی‌کنند؛ هرچند بین متکلمان اختلاف نظر است که آیا عصمت، قهری وجبریاست یا اختیاری؟ اما تعدادی از علما معتقدند عصمت یک مقام معرفتی استکه شخص به دلیل کمال علم و معرفت، از خطا و گناهان به دور است. شخصی که در این حد از مقام علم و معرفت باشد، بدون شک سبک زندگی اوشایسته پیروی است.

۲. حجت بودن آن حضرت بر حجت‌های الهی

در احادیث مختلف از وجود مقدس پیامبر (ص) نقل شده است: «من و علی وفاطمه و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین، حجت‌های خدا بر خلقشهستیم». (صدوق، امالی، ص. ۱۹۴؛ در منابع دیگر هم این روایت آمده است) از جابر بن عبدالله انصاری نیز نقل شده است: «خداوند علی و همسر وفرزندان او را حجت بر خلق قرار داده و آنان در‌های علم در میان امتند؛هرکس از آنان پیروی کند به راه راست هدایت یافته است». (همان: ص. ۷۳ و۷۴)

پس حضرت صدیقه طاهره از کسانی است که پیامبر (ص) به نص احادیثصحیح، ایشان را حجت بر مردم معرفی و به پیروی از آن حضرت توصیهفرموده است. در برخی روایات، او حجت بر ناس و حجت بر امت و در برخیدیگر، حجت بر حجج معرفی شده است. در احتجاج طبرسی حدیثی ازحضرت حجت (عج) روایت شده است که می‌فرمایند: «وَ فِی ابْنَهًِْ رَسُولِ الله(ص) لِی أُسْوَهًْ حَسَنَهًْ؛ برای من در دختر رسول اکرم (س) اسوه حسنه است»(الاحتجاج، جلد ۲، ص. ۲۷۹)

زمانی که حضرت صدیقه، برای حضرت حجت که تمام خداباوران منتظرند تااو بیاید و سبک صحیح زندگی را برای آیندگان به ارمغان بیاورد، اسوه حسنهاست، برای دیگر افراد به طریق اولی حجت خواهد بود واز سبک زندگیایشان باید پیروی شود.

۳. علم لدنی

در جامعه، ازافراد و چهره‌های ماندگار در رشته‌های مختلف علمیقدرشناسی می‌شود و افکار و روش زندگی این‌ها به دیگران، بویژه جوانانمعرفی می‌گردد تا از آن‌ها الگوبرداری کنند. حضرت فاطمه (س) علاوه‌برداشتن عصمت و انسان کامل بودن، از علم لدنی نیز بهره‌مند بودند؛ چنان‌کهمرحوم کلینی از امام باقر (ع) نقل کرده که می‌فرماید: «فَطَمَهَا اللَّهُ بِالْعِلْم؛خدا طینت و سرشت حضرت را با علم سرشت و از جهل دور کرد». (کافی، ج. ۱، ص. ۴۶۰)

همچنین احادیث معتبری داریم که حضرت، محدَّثه و مخاطب ملائکه الهی بود. در برخی از این احادیث، آمده است: «کانَ جَبْرَئِیلُ یَأْتِیهَا؛ جبرئیل خدمتحضرت می‌رسیدعبارت «کان جبرئیل یأتیها» بر استمرار این قضیه دلالتدارد؛ یعنی بعد از ارتحال وجود مقدس پیامبر (ص)، فرشتگان و جبرئیلپیوسته خدمت حضرت فاطمه (س) می‌رسیدند و از حوادث گذشته و آینده خبرمی‌دادند. کاتب مذاکرات ایشان با فرشتگان، حضرت امیرالمومنین، علی (ع) بود که از این کتاب به نام مصحف فاطمه یاد می‌شود. جالب اینکه در روایاتمختلف، مصحف فاطمه یکی از منابع علم امامان معرفی شده است. (کلینی،کافی، ج. ۱، ص. ۲۳۹- ۲۴۱)

۴. سیدهًْ النساء بودن

درباره حضرت مریم، آیاتی هست که گواهی می‌دهد ایشان سیدهًْ النساءزمان خودش است؛ اما در روایات آمده است که حضرت صدیقه طاهره برترینزن از اول عالم تا آخر آن است. سیدة النساء بودن، به نوعی برتری درمعنویت و کمالات معنوی و علم مرتبط است؛ چنانکه درروایتی آمده: «کانَأَعْلَمَهُم» و این را به فضایل اخلاقی و برتری علمی ربط داده‌اند.

۵. وجوب اطاعت از آن حضرت

دلیل دیگر برای مراجعه به سیره آن حضرت، وجوب اطاعت از ایشان است. روایاتی داریم که در آن‌ها به اطاعت از ایشان امر شده‌ایم. در این روایات،پس از طرح بحث خلقت پیامبر (ص) وحضرت امیر و فاطمه (علیهما السلام) وآفرینش دیگر موجودات، آمده است: خداوند اطاعت از ایشان را برایمخلوقات واجب کرد (کلینی، کافی، ج. ۱، ص. ۴۴۱)

پس به این دلایل که به اختصاربیان شد، سخنان و رفتار و سبک زندگیحضرت زهرا برای ما حجت و الگوست و برای ما مرجعیت دینی پیدا می‌کند وصلاحیت تفسیر و تبیین دین را دارد. کلمات ایشان، مبیّن دین است و سیرهعملی، موضع‌گیری‌ها و سبک زندگی‌اش معیار تشخیص حق از باطل برایهمه زنان و مردان است.

علل محدودیت منابع درباره سیره حضرت فاطمه (س)

در آغاز خاطرنشان می‌شود که به چند دلیل، در دستیابی به سیره حضرتفاطمه (س) با محدودیت منابع روبه‌رو هستیم:

اول: به دلیل شرایط اجتماعی در جامعه آن روز عرب، به زنان کمتر توجهمی‌شد و زنان فعالیت اجتماعی چندانی نداشتند. حضرت صدیقه هم بهعنوان زن، با وجود حضرت امیر، محدودیت‌هایی برای خودشان قائلمی‌شدند.

دوم: مقدار آثاری که از افراد بر جای مانده، ارتباط تنگاتنگی با میزانحیاتشان بعد از وجود مقدس پیامبر (ص) دارد. در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) همه در شعاع وجود آن حضرت محو بودند؛ نه خودشان عرض انداممی‌کردند و نه دیده می‌شدند؛ همه مستقیم از وجود مقدس پیامبر (ص) استفاده می‌کردند. اما هر چه از زمان پیامبر می‌گذشت، نیاز به مراجعه بهدیگر صحابه و واسطه قرار دادن آن‌ها برای دریافت دین بیشتر می‌شد ومردم راهی نداشتند مگر اینکه به صحابه مراجعه کنند تا به واسطه آن‌ها باپیامبر و کلمات ایشان آشنا شوند.

از این رو بعد از پیامبر، نزدیکان حضرت و صحابه هر اندازه عمر طولانیتری داشتند، مجال بیشتری نیز برای نقل احادیث پیامبر (ص) یافتند. درحالی که حضرت فاطمه بعد از پیامبر اکرم، مدت بسیار کمی، حدود ۷۵ یا ۹۵ روز ادامه حیات داد.

سوم: درشرایط سیاسی آن روز مدینه، دغدغه سیاستمداران مدینه، به دستآوردن حکومت و قدرت بود. حضرت نیز در این شرایط با یک موضع‌گیریسیاسی علیه حکومت وقت به شهادت رسید و به همین دلیل قبرش هم مخفیبود. احیای نام ایشان ملازم بود با احیای آثار ایشان که یک مخالفت سیاسیرا در پی داشت. از سوی دیگر، احادیث ایشان، در طول زمان و بویژه باممنوعیت کتابت حدیث که دو قرن برای همه احادیث اجرا گردید، به اندازهکافی منتشر نشده و بسیاری از آن‌ها باقی نمانده است.

مجموعه این عوامل، سبب شده است که از مقام والا و سخنان و زندگیایشان منابع محدودی به دست ما برسد.

لینک کوتاه
دکمه بازگشت به بالا