حمله پاکستان به کنر، برگشت سکه به ضرر پاکستان

در پی حمله هوایی پاکستان بر ولایت کنر، ذبیح الله مجاهد سخنگوی حکومت سرپرست گفته است که این حمله منجر به خسارات عدیده‌ی به خصوص تلفات مواشی گردیده است، عباس ستانکزی معین وزارت خارجه این حکومت  می‌گوید که آنان آماده است که به حیث یک «دوست و همسایه» به پاکستان در بخش تامین امنیت و امور اقتصادی راه‌ حل و مشورت بدهد.

اما معضل پاکستان و افغانستان ریشه تاریخی و جغرافیایی دارد که با این لفاظی‌ها و خوب‌نمایی‌ها قابل حل نیست، سیاست پاکستان در قبال افغانستان مبتنی بر ایجاد نا امنی از مجاری گوناگون است، عمق استراتژیک پاکستان به تضعیف دولت‌های حاکم بر افغانستان قابل تعقیب و پیگیری است،  این مأمول به هر نحو ممکن توسط پاکستان بر افغانستان تحمیل می‌گردد.

برای پاکستان هیچ استثنایی وجود ندارد که دولت حاکم بر افغانستان چیست و قبلا چگونه ارتباطات داشته اند، آنچه مهم است این است که این دولت منافع پاکستان بر افغانستان را به رسمیت شناخته و به آن تن دهند؛ در غیر این‌صورت رویکرد پاکستان همچنان حمایت از شورشیان مسلح، علیه حکومت افغانستان است.

پاکستان میخواهد هر نیرویی که در افغانستان حاکم گردد دیورند را به رسمیت شناخته و نفوذ هند را در افغانستان کاهش دهد؛ در غیر آن نیروی مسلح تشکیل داده و علیه افغانستان شورش به راه خواهد انداخت؛ چنانچه در زمان حکومت پیشین، بارها خواهان بستن قنسولگری هند در قندهار و جلال آباد شده بود؛ زیرا این دو ولایت در مرز با پاکستان موقعیت یافته و این کشور، حضور هند را در آن به ضرر خود می‌پندارد.

در زمان حکومت پیشین، نیروهای فعلی حاکم بر افغانستان تحت حمایت کامل پاکستان علیه دولت وقت می‌جنگید؛ وقتیکه آن دولت سقوط کرد و گروه تحت حمایت پاکستان به قدرت رسید ساز و کار دولت داری را عهده دار شدند و آن انتظاراتی که پاکستان از این گروه داشت بر آورده نشد؛ بلکه بالعکس، دامنه نا امنی‌های داخلی این کشور روز افزون و تلفات انسانی به گونه‌ی سرسام آور افزایش یافت.

اکنون پاکستان است و یک عالم جنجال و نا امنی‌های داخلی، گروههای شورشی در پاکستان فقط «تی‌تی‌پی» نیست؛ بلکه جنبش آزادی‌بخش بلوچ و کماکان جنبش تحفظ پشتون‌ها نیز از دیگر معضلات داخلی آن است. پاکستان در حال حاضر فعالیت‌های این گروهها به خصوص «تی‌تی‌پی» را به نیروهای حاکم بر افغانستان ربط داده و از آنان میخواهد که به این مخالفین مسلح پناه ندهند؛ اما اینکه اعضای «تی‌تی‌پی» چه تعداد داخل خاک افغانستان است و چگونه حملات مسلحانه انجام می‌دهند، هنوز آمار و گزارش رسمی از آن ثبت نشده است، فقط در حدی است که پاکستان ادعا می‌کند و حکومت تالبان انکار.

طی یکسال اخیر روابط پاکستان با نیروهای حاکم بر افغانستان متشنج و بحران‌زا شده است به گونه‌ی که هرنوع تعارف را کنار گذاشته و انواع حملات را به خاک افغانستان انجام می‌دهند، ذهنیت برخی مردم، این درگیری‌ها را «جنگ زرگری» شمرده و آن را به تطبیق یک توطئه در افغانستان قلمداد می‌کنند؛ اما واقعیت این است که این درگیری‌ها واقعی است و هیچگونه تبانی درکار نیست؛ زیرا همه شاهد اند که هم اکنون «تی‌تی‌پی» هر روز چندین عسکر پاکستان را به خاک و خون کشیده و بخش وسیع جغرافیای این کشور را نا امن ساخته است این وضعیت هیچگاه نمیتواند شوخی‌بردار و تبانی باشد.

از این رو به دلیل پیوندهای فکری، عقیدتی و خویشاوندی عمیقی که میان «تی‌تی‌پی» و اعضای نیروهای حاکم بر افغانستان وجود دارد، آنان از همدیگر جدایی ناپذیر و همواره عقبه حمایتی همدیگر اند و دولت پاکستان این موضوع را به خوبی درک می‌کند؛ زیرا در هنگام جنگ طالبان با دولت پیشین «تی‌تی‌پی» هر نوع حمایت از آنان داشت و دولت پاکستان نیز با تجهیز و تمویل شان، آنان را علیه دولت پیشین افغانستان حمایت می‌کردند.

اما گذر زمان همه چه را تغییر می‌دهد، روزهایی که طالبان تحت حمایت پاکستان بود از هرنوع فشار و تهدید علیه افغان‌ها و زیرساخت‌های حیاتی این کشور دریغ نورزید و با انواع و اقسام تسلیحات و تجهیزات علیه دولت وقت تسلیح گردیدند؛ اما امروز که همان نیروها در افغانستان به قدرت رسیده است با تغییر ۱۸۰ درجه‌یی در مخالفت با پاکستان قرار گرفته و یا پاکستان با این نیروها سر ناسازگاری پیش گرفته است؛ زیرا در هر صورت اش هر نیرویی که در افغانستان قدرت را در اختیار گیرد  نمی‌تواند بخاطر مسئله دیورند و ارتباط با هند با پاکستان پاکستان کنار بیاید و پاکستان هم نیروی مسئول در افغانستان به دردش نمیخورد؛ این کشور نیرویی را خواهان است که بتواند توسط او امنیت افغانستان را مختل ساخته و این کشور را درگیر جنگ نگهدارد؛ به همین دلیل است که اکنون به داعش و جبهه مقاومت چراغ سبز نشان میدهد؛ زیرا این نیروها میتوانند جنگ را در افغانستان سر پا نگهداشته و نا امنی‌ها را در این سرزمین طویل المدت سازند.

به هر حال به نظر میرسد که هر دو گزینه؛ حکومت سرپرست و جبهه مقاومت در وضعیت کنونی هر کدام آگاهانه یا نا آگاهانه زیر مدیریت پاکستان بازی می‌کنند وقتیکه عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان مبتنی بر ایجاد نا امنی و تخریب زیربناها می‌باشد، جبهه مقاومت از جهت حملات مسلحانه میتواند به خواست پاکستان بازی کند، حکومت سرپرست نیز با انحصار قدرت و وضع محدودیت‌های روز افزون، صفوف مخالفین اش را تقویت می‌بخشد؛ نتیجه چنان می‌شود که پاکستان خواهان آن است «جنگ و نا امنی »؛ لذا بهترین راه، ایجاد حکومت فراگیر و رفع محدودیت‌های تحصیلی و اجتماعی است.

لینک کوتاه

https://sarie.news/a4354b
دکمه بازگشت به بالا