حکومت در تبعید، کلید حل معما یا افزایش چالش در افغانستان
اخیرا مخالفان سیاسی حکومت سرپرست افغانستان در خارج از کشور با اعلام موجودیت حکومت در تبعید خواهان فشار سیاسی بیشتر بر طالبان گردیدند. حکومت در تبعید به حکومتی گفته میشود که دولت اصلی یا مبدا توسط گروههای سیاسی از طریق غیر مشروع مصادره میشود. گروههای سیاسی و فعالان اجتماعی و شخصیت های تخصصی و برازنده، حکومت در تبعید را سازماندهی میکنند.
حکومت در تبعید مولفهها و کار ویژههای خاص خود را دارند که از آن جمع میتوان به چند مولفه مهم آن اشاره کرد که آیا اعضای حکومت در تبعید از این مزیتها برخوردار اند؟
حکومت در تبعید باید ارتباط فکری و عاطفی مستحکمی با نخبگان و مردم در داخل کشور داشته باشند.
اعضای تشکیل دهنده حکومت در تبعید از اعتماد ملی کافی در میان مردم برخوردار باشند
مقبولیت، اعتماد و حمایت بین المللی جزء لاینفک تشکیل حکومت در تبعید است
تدوین استراتژی کاربردی جهت نجات کشور از وضعیت خفقانی که در آن حاکم است
تشکیل رئوس تصمیم گیرنده و متخصص که از نیازها، فرصتها و چالشهای کشور شناخت و محاسبه کافی داشته باشند
تنظیم میکانیزم ساده جهت حسابدهی به مردم و ایجاد فضای شفافیت از برنامهها و عملکردهای حکومت در تبعید
بسیج نیروهای متعدد در حمایت از مردم و ایجاد اجماع مردمی
دسترسی به منابع مالی لازم جهت اتخاذ سیاستهای شفاف و صادقانه به مردم
تشکیل اطاق فکر از متخصصین جهت محاسبه و بر آورد دقیق از اوضاع داخلی و بین المللی
جذب اعتماد مردم و مشارکت دادن ملت در تعیین سرنوشت سیاسی و….
با این حال مولفههایی که در تشکیل حکومت در تبعید ضرورت است شامل گزینههای زیاد است که ما به چند تای آن بسنده کردیم؛ لذا اکنون به این نکته میرسیم که مخالفان سیاسی طالبان با وجودی که حد اقل 35 سال هر کدام در سیاستهای کشور نقش داشتند و آنها از افغانستان و این ملت تجارب و شناخت کافی دارند و ملت نیز از آنها به شناخت لازم دست یافته اند؛ آیا میشود با این اعضای تجربه شده حکومت در تبعید شکل داد؟
فرض دوم؛ در صورتیکه ملت حمایت کنند و حکومت در تبعید شکل بگیرد آیا تضمینی وجود دارد که این کار جهت توسعه و پیشرفت افغانستان صورت گرفته و هیچگونه منیت و خودخواهی در آن وجود ندارد و قدرت به نسل جوانتر که فرزندان این عصر و زمان میباشد تحویل میگردد؟
آیا ملت با اعضای تشکیل دهنده حکومت در تبعید تا چه سقفی مخالف و یا موافق است؟
آیا دورنما و تصویری که آنان از افغانستان آینده در ذهن دارند بصورت مکتوب و استراتژیک در دسترس همگان قرار گرفته است؟
آیا اعضای حکومت در تبعید پس از موفقیت همانند دهه هفتاد بر سر کسب امتیازات سیاسی و وزارتخانه به سر و کله همدیگر نمیزنند و بار دیگر کابل را به شهر اشباح تبدیل نمیکنند؟
آیا اتحاد و همدیگر پذیری هم اکنون که تهداب حکومت را گذاشته اند میان اعضای حکومت در تبعید موجود است؟
مردم باید با کدام دلخوشی از تشکیل دهندگان حکومت در تبعید حمایت کنند؟
از این دست سئوالات بسا بیشتر از سطور نگاشته شده در اذهان مردم وجود دارد آیا اعضای حکومت در تبعید میتوانند به آن پاسخ بگویند؟ …
هم اکنون که نه جغرافیا در اختیار دارند و نه امکانات مادی همانند دو دهه قبل برای آنان سرازیر میگردد تشتت و پراکندگی دیدگاه در میان مخالفان سیاسی طالبان موج میزند. پس از نشر خبر تشکیل حکومت در تبعید ابراهیم الکوزی و انیسه پشهیی، موازی با سائر سیاسیون هر کدام خود را به عنوان رئیس جمهور این حکومت اعلام کردند و احمد مسعود با وجود حمایت از این حکومت گفت از معیارهای لازم جهت مشروعیت حکومت در تبعید فاصله زیادی داریم، چندی قبل رحمت الله نبیل در مصاحبه با تلویزیون آمو اظهار داشت که نبود اجماع واحد میان مخالفان طالبان و پراکندگی دیدگاه تا ارائه طرح دولت بدیل فاصله دارند.
در نتیجه اگر اعضای حکومت در تبعید بتوانند به سئوالات فوق پاسخ بگویند احتمال اینکه حمایت مردم افغانستان را جلب کنند نزدیک است در غیر آن جز رسوایی تاریخی دیگر، چیزی به ارمغان نخواهند آورد.
لینک کوتاه