خلیلزاد؛ از شیادی سیاسی تا زبالهدان سیاست

زلمی خلیلزاد، چهرهای نامآشنا که طی دو دهه حضور امریکا در افغانستان در ذهن و خاطرات اکثر افغانها نقش بسته است، بهعنوان معاملهگری شناخته میشود که سرنوشت مردم افغانستان را به بازی گرفت، داعش را فعال ساخت و خون هزاران افغان را زیر پا گذاشت. خلیلزاد که اصالتاً افغان و اهل مزارشریف است، با اخذ تابعیت امریکا، به فردی خودفروش و وطنفروش تبدیل شد و تا توانست علیه میهن و هموطنانش فعالیت کرد، موجبات خونریزی و برادرکشی در افغانستان را فراهم آورد. او تمام بنیادها و زیرساختهای وطنش را قربانی مطامع سیاسی امریکا و رهبران این کشور کرد تا شاید در ازای این خیانتها، به مقام وزارت خارجه امریکا دست یابد. اما این همه خودفروشی و وطنفروشی نهتنها او را به هدفش نزدیک نکرد، بلکه موجب حذف کاملش از دستگاه دیپلماسی امریکا شد و اکنون به یک فعال مجازی تبدیل شده است. او گهگاه در حساب توییتری خود درباره مسائل افغانستان اظهارنظر میکند و میکوشد توجه ترامپ را بار دیگر جلب نماید.
در زمان گفتوگوهای صلح بینالافغانی دوحه که درواقع صلح بین امریکا و طالبان بود و تنها بهنام «صلح بینالافغانی» شهرت یافته بود، ترامپ از او بهعنوان شیادی حرفهای و «جانزن» یاد کرد و گفت: «خوب است خلیلزاد این روند را مدیریت کند؛ چون او شیاد است و برای منافعش حاضر به هر فریب و نیرنگی است.» ترامپ در آن زمان میخواست به هر قیمتی به جنگ بیستساله افغانستان پایان دهد و با عنوان مذاکرات، راه فراری آبرومندانه برای دولت خود بیابد تا آن را در کمپینهای انتخاباتیاش بهعنوان برگ برنده استفاده کند. در این میان، انتظار داشت خلیلزاد از جان و مال مایه بگذارد و این مرحله را پشت سر بگذارد.
اکنون که این شیاد سیاسی جایگاهی در دستگاه دیپلماسی امریکا ندارد و حضور این کشور در مسائل افغانستان در مقایسه با دوران بیستساله گذشته کمرنگ شده، او گاهوبیگاه در توییترش درباره موضوعات مرتبط با افغانستان پست میگذارد و در پی کسب مأموریت مجدد در این سرزمین است. پیش از این، درباره وضعیت مهاجران افغان اظهارنظر کرده و گفته بود سرعت اخراج آنها باید کاهش یابد یا برخی از آنان به ایران بازگردانده شوند تا امکانات لازم برای پذیرششان در افغانستان فراهم گردد. حالآنکه معاملهگری و خودفروشی خلیلزاد در گفتوگوهای دوحه، موجب سیل آوارگان افغان به سوی کشورهای همسایه و اروپا شد. خروج بیمسئولیت امریکا و انتقالنیافتن قدرت سیاسی، خلأیی ایجاد کرد که مردم افغانستان تا امروز از آن رنج میبرند. شاید افغانستان امروز تنها کشور جهان باشد که فاقد دولت رسمی است و مردم در تنازع بقا به سر میبرند. نتیجه معامله خلیلزاد، فروپاشی ساختارهای دولتی و نابودی دستاوردهای بیستسالهای بود که مردم افغانستان با خونهای ریختهشان به دست آورده بودند. پس از دو دهه، افغانستان به نقطه آغاز یعنی دهه نود بازگشت، و داعش، بهعنوان دشمن شماره یک مردم، هدیه شوم حضور بیستساله امریکا در این کشور بود. این پرسش بزرگ باقی است که خلیلزاد با کدام آبرو و حیثیت، اکنون برای نجات مهاجران و بهبود وضعیت آنها نسخه میپیچد؟
او در توئیت اخیرش، امریکا را به غارت منابع طبیعی افغانستان بهویژه معادن تشویق کرده و ادعا نموده که چین درصدد استخراج معادن افغانستان و آسیای میانه است و اگر امریکا وارد نشود، این میدان را به چین باخته است. اما به نظر میرسد خلیلزاد این بار نیز دچار اشتباه محاسباتی شده است. پس از مذاکرات دوحه، او به یکی از منفورترین چهرههای سیاسی افغانستان تبدیل شده و مردم این کشور بهاتفاق از او بیزارند. خیانتهای او تنها به پروسه دوحه محدود نبود؛ او با نیرنگهای سیاسی خود، باعث قتل هزاران زن و کودک بیگناه شد. دیپلماسی شیطنتآمیز او ایجاب میکرد که این همه خون به ناحق ریخته شود. او میتوانست خروج امریکا را به شکلی مدیریت کند که دستاوردهای بیستساله افغانستان نیز حفظ شود، اما خروج بیبرنامهای که او معمارش بود، چیزی برای افغانها باقی نگذاشت: ساختارها فروپاشید، داراییهای ملی بلوکه شد، موج مهاجرت آغاز گردید و تراژدی ویتنام در افغانستان در شرف تکرار بود. تنها لطف الهی بود که با عفو عمومی، از فاجعه خونین انتقامجویی جلوگیری کرد.
اکنون خلیلزاد از چشم ترامپ افتاده است. او میداند که چنین خائنی که با هموطنان خود چنین معاملهگری میکند در نزد سیاستمدارانی مانند ترامپ نیز اعتباری ندارد. ضربالمثلی است که میگوید: «خائنان به وطن، مانند ظروف یکبارمصرف، پس از مصرف به زبالهدان تاریخ انداخته میشوند.» مصداق امروز این گفته، خلیلزاد است. او با هزاران تلاش و خودنمایی نمیتواند اعتماد ترامپ را جلب کند، زیرا خیانت به وطن، در هیچ مکتب سیاسی و اخلاقی جایگاهی ندارد.
یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع