در آستانه یوم النکبه، فشارهای بین‌المللی و سردرگمی رژیم اسرائیل

امسال «روز نکبت» در شرایطی فرا رسیده‌ است که رژیم اسرائیل تحت حملات کمرشکن یمن و نیروهای مقاومت، فشارهای سیاسی و اقتصادی، مهاجرت معکوس صهیونیست‌ها و تنگ شدن حلقه حمایتی، تحت فشارهای چند بُعدی قرار دارد.

روز بیست و ششم ثور مطابق با (۱۵ می ۱۹۴۸) برای فلسطین و جهان اسلام یک روز غم‌بار و در عین حال فراموش‌نشدنی است؛ تاریخی که در آن رژیم اسرائیل زیر بیرق امریکا و غرب تشکیل یافت و مسلمانان آن را «روز نکبت» (یوم النکبه) می‌نامند. روز نکبت بهانه‌ای برای اشغال حدود ۸۰ درصد از خاک فلسطین و سرچشمه کشتار وحشیانه، اخراج و آوارگی ۷۰ درصد از جمعیت این سرزمین بود. بنابراین در فضای پس از روز نکبت دست‌کم ۱۵ هزار فلسطینی کشته و ۷۵۰ هزار آنان از کشورشان اخراج شدند. این رقم بیشتر از نصف جمعیت فلسطین در آن زمان بود.

با شروع اشغال رسمی فلسطین بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰ بیش از ۵۳۰ شهر و دهات فلسطینی تخریب شد. بسیاری از این تخریب‌ها به این دلیل رخ می‌داد که فلسطینی‌های آواره نتوانند به خانه‌های شان بازگردند. هم اکنون بیش از هفت میلیون فلسطینی همچنان در آرزوی بازگشت به وطن در دیگر کشورها به سر می‌برند که از این تعداد، ۶.۴ میلیون نفر در کشورهای عربی و ۷۶۱ هزار نفر هم در دیگر کشورها ساکن‌اند.

ماشین کشتار رژیم اسرائیل در ۷۶ سال گذشته هیچگاه متوقف نشده‌است. کشتارها و فجایع سازمان یافته نظیر کشتارهای دیریاسین، کفر قاسم، صبرا و شتیلا و کشتن هزاران فلسطینی، لبنانی و شهروندانی از دیگر کشورها و تهاجم نظامی‌به کشورهای پیرامونی فلسطین و اشغال بخش‌هایی از سرزمین‌های کشورهای منطقه، تنها گوشه‌ای از جنایات این رژیم در سایه سکوت و بی‌تحرکی جامعه جهانی و حمایت آشکار و پنهان حامیان این رژیم به شمار می‌رود؛ بنابراین طی ۷۶ سال اخیر بیش از ۱۵۰ هزار فلسطینی با ضرب گلوله مستقیم صهیونیست‌ها کشته شده اند. تنها در جریان جنگ اخیر این رژیم علیه نوار غزه حدود ۶۰ هزار فلسطینی بیگناه که دو سوم آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دادند، قربانی جنایت‌ها و پاکسازی قومی- نژادی صهیونیست‌ها شده‌اند.

بزرگ‌ترین شکست رژیم اسرائیل در فضای پسا طوفان الاقصی، تشدید مهاجرت معکوس است. از ماه مه ۱۹۴۸ و نخستین سال نکبت تا به امروز، مقام‌های رژیم اسرائیل همزمان با اشغال تدریجی اراضی فلسطینیان و شهرک‌سازی، تلاش‌های وافری را برای گسیل یهودیان از اقصی نقاط جهان به این سرزمین به کار بسته‌اند. شکست پروژه کوچاندن یهودیان به سرزمین‌های اشغالی از مدت‌ها پیش آشکار شده‌بود. یهودیان نه تنها تمایلی برای حضور و زندگی در این اراضی اشغال شده ندارند بلکه آنهایی هم که در این نواحی ساکن‌اند به دنبال فرصتی برای خروج هستند.

بنابراین موج مهاجرت معکوسی که پیشتر به خاطر بی‌ثباتی سیاسی، مشکل‌های اقتصادی، سرکوب و فساد کابینه و شخص نتانیاهو به راه افتاده بود، طی یک و نیم سال اخیر به دلیل هراس از حمله‌های مقاومت شدت گرفته‌است. حدود ۸۰ هزار شهرک‌نشین در شمال اسرائیل به خاطر حمله‌های راکتی، پهپادی و موشکی حزب‌الله لبنان به رغم وعده‌های کابینه، تا کنون به شهرک‌های خود بازنگشته‌اند. در فضای پسا طوفان‌الاقصی وضعیت اقتصادی رژیم اسرائیل به شدت وخیم شده‌است به طوری که در سال ۱۴۰۲ رسانه‌های این رژیم اعلام کردند که ۲۶۰ هزار اسرائیلی از آغاز عملیات طوفان الاقصی برای دریافت مزایای بیکاری درخواست داده‌اند.

گزارش‌های اقتصادی مطبوعات اسرائیل نیز از آسیب‌های بزرگی که به بخش گردشگری و خدمات در سرزمین‌های اشغالی وارد شده حکایت دارد. این آمارها نشان می‌دهد که ۷۳ درصد درآمد گردشگری رژیم اسرائیل کاملاً از بین رفته و ۶۴ درصد از حجم معامله‌ها کاسته شده و نرخ مبلغ معامله‌ها ۲۶ درصد کاهش را تجربه کرده‌است.

بنابراین در ماه‌های اخیر، مشکل‌های اسرائیل چندین برابر شده و تداوم جنگ غزه بسترساز تشدید بحران اقتصادی در اسرائیل شده است؛ افزایش چهار برابری نرخ بیکاری، سقوط بورس، تنزل شدید ارزش شِکِل (واحد پول اسرائیل)، فرار سرمایه‌های داخلی و خارجی و نیز کاهش چند میلیارد دالری ذخایر خارجی چند مورد از این معضلات به شمار می‌روند.

یکی از مهمترین دلایل مشکلات اقتصادی رژیم اسرائیل به حملات مداوم انصارالله یمن برمی‌گردد. اقتصاددانان ارشد وزارت دارایی رژیم اسرائیل بر این باورند که تغییر مسیر کشتی‌ها از دریای سرخ و باب‌المندب به جنوب آفریقا به خاطر هراس از حملات یمن، حدود ۱۳ هزار کیلومتر بر مسافت پیش روی کشتی‌ها تا رسیدن به بنادر این رژیم می‌افزاید که این امر باعث تحمیل هزینه‌های گزاف شده‌است. در بررسی کارشناسان اقتصادی رژیم اسرائیل مشخص شد که هزینه‌های این رژیم از ناامنی باب‌المندب بین ۶۷ تا ۲۰۰ درصد افزایش یافته‌است؛ رقمی که با تداوم نسل‌کشی اسرائیل در غزه و ادامه حملات انصارالله یمن، افزایش قابل توجهی خواهد یافت.

در مجموع، همزمان با شدت‌یابی مشکل‌های اقتصادی و معیشتی، امنیت پوشالی شهرک‌های صهیونیست‌نشین نیز برملا شده و ساکنان اراضی اشغالی نه تنها از رفاه اقتصادی برخوردار نیستند بلکه بخاطر هراس دائمی از موشک‌های مقاومت، برای خروج از اراضی اشغالی مصمم‌تر شده‌اند؛ واقعیت‌هایی که نقشه و رؤیای بازگشت به سرزمین موعود را نقش بر آب کرده‌است.

بنا بر این هفتادوششمین سالروز «یوم النکبه» برخلاف سال‌های گذشته در فضایی بسیار متفاوت فرا رسیده‌است؛ فضایی که رژیم اسرائیل با کلاف درهم تنیده از بحران‌ها مواجه‌است. دیگر تنها صحبت درباره سقوط کابینه و کودتای داخلی نیست بلکه بسیار فراتر از آن، بقای رژیم اسرائیل به صورت جدی به خطر افتاده‌است. حملات ترکیبی مداوم محور مقاومت از عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین، همزمان با هزینه‌های جنگ فرسایشی در غزه، رژیم اسرائیل را به لبه پرتگاه کشانده‌است. پاسخ موشکی-پهپادی ایران در جریان عملیات «وعده صادق» به حمله موشکی رژیم اسرائیل به کنسولگری تهران در دمشق نشان داد که روزهای سیاه رژیم اسرائیل فرا رسیده و این رژیم نفس‌های آخر خود را می‌کشد.

ضمن اینکه با طوفان‌الاقصی، پوشالی بودن نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم اسرائیل آشکار شد. سپس شمار بالای تلفات صهیونیست‌ها، ناکامی نتانیاهو و کابینه تندروی او در دستیابی به هدف‌ها (اشغال کامل نوار غزه، نابودی حماس و آزادی اسرای صهیونیست) و در نهایت آسیب‌پذیری این رژیم مقابل حملات مقاومت و ایران، فروپاشی بازدارندگی این رژیم را مسجل کرد. از طرفی رژیم اسرائیل به خاطر نسل‌کشی در غزه در عرصه بین‌المللی نیز در انزوا و تنگنای راهبردی قرار گرفته‌است؛ محکومیت جنایت‌های این رژیم در دیوان دادگستری بین‌المللی و اخیراً تصویب قطعنامه مبنی بر عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل با رأی مثبت ۱۴۳ عضو مجمع عمومی این سازمان و نیز خیز کشورهای اروپایی برای به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین، از تنگنا و انزوای استراتژیک رژیم اسرائیل در عرصه بین‌المللی حکایت دارد.

دکمه بازگشت به بالا