دستاوردها و چالشهای افغانستان در حاکمیت کنونی
پس از خروج نیروهای خارجی، زعامت کل افغانستان در اختیار حکومت سرپرست که متشکل از مردم بومی این سرزمین است قرار گرفت، اینکه تا کنون که نزدیک به چهار سال میگذرد، افغانها چه دستاوردهایی داشته اند سر جای خودش؛ اما از این جهت که اکنون تصمیم گیرنده امور مملکت افغانهاست، نقطه عطفی در فرایند پنج دهه اخیر محسوب میگردد. پس از خروج نیروهای خارجی از وطن، جلو فساد گرفته شده و نام افغانستان از فهرست فاسدترین کشورهای جهان بیرون گردید یک دستاورد محسوب میگردد، زیرا در زمان حضور امریکا با وجود مصارف هنگفت میلیون دالری برای محو فساد اداری و تشکیل کمیسیون به نام «کمیسیون مبارزه با فساد اداری » نه تنها که موفق به کاهش فساد نشدند بلکه بر وسعت آن افزون گردید.
پس از خروج امریکا، افغانها موفق شدند پروژههای اقتصادی خرد و کلان را پیش ببرند، مسیرهای ترانزیتی همچون چابهار، کریدور واخان، جریان لوله تاپی و… پروژه های بزرگی در مقیاس منطقوی است که افغانها با استقلالیت کامل آن را مدیریت و کنترل میکنند. در بُعد دیگر، مدیریت کانالهای بزرگ آبی همچون قوش تپه و سابر کانالهای خرد و ریز دیگری است که در حال کار و برخی به اتمام رسیده است، ساخت و ساز سرکها و معیاری سازی شهرها از دیگر دستاوردهایی است که پس از خروج امریکا توسط افغانها رقم خورده است، پیش از این اگر نقشه شهری بالای خانه کدام وکیل و متنفذ برابر میشد ناگذیر از تطبیق نقشه دست میکشیدند ولی اکنون هیچ استثتایی قائل نیستند، بلکه زورمندترین فرد هم به قانون تن داده و نقشه توسعه شهری تطبیق میگردد.
از جانب دیگر کمکاریهای اساسی و فرعی نیز در کشور به وفور قابل مشاهده است که یکی از آن بسته ماندن دروازههای مکاتب و دانشگاهها است که امید به آینده را در میان جوانان و نو نهالان وطن از بین میبرد. فرار مغزها را بیشتر میکند و دورنمای ناروشنی را نمایش میدهد که با تداوم آن فقر، بیسوادی، مداخلات کشورهای بیرونی و ادامه جنگ و تنشها بهچشم میخورد. افغانستانِ باسواد میتواند مرکز قدرت و امنیت در منطقه باشد، ولی بیسواد ماندن آیندهسازان این سرزمین، کشور را به میدان تاخت و تاز قدرتها تبدیل میکند، که این مورد یک چالش اساسی برای مردم افغانستان به حساب میآید.
چالشهای فرعی دیگری نیز وجود دارد، به خصوص ترکیب تکحزبی قدرت سیاسی، نگاه از بالا به پایین اعضای حکومت در قبال مردم و اینکه ملت افغانستان را با دید تسلیم شدهگان تاریخ مینگرند و حیثیت مجرمگونه به آنان القا میکنند، عدم تلاش در راستای کسب مشروعیت داخلی و بین المللی، قیودات بر فرهنگ و عنعنات، زبان و رسوم مردم افغانستان و عدم شناخت پرسنل نظامی از بافت های قومی و هنجارهای اجتماعی از دیگر مواردی است که میتواند باعث فاصله میان مردم و حکومت گردد.
اما اکنون چالش اساسی مسدود ماندن محیطهای اکادمیک به روی دختران است که خانوادهها را دچار یأس و سرخوردگی کرده است، به امید اینکه به زودترین فرصت ممکن دروازه های مکاتب و دانشگاهها به روی دختران این کشور باز شود تا لبخند و امید و آرزوها نیز دریچه خود را به روی ملت افغان باز نمایند.
نویسنده: شکیب احمد سروش
لینک کوتاه