دورنمای مغلق روابط پاکستان و افغانستان

روابط میان پاکستان و طالبان همواره رابطه‌ای دوگانه، همراه با پیچیدگی و تلفیقی از تنش و حمایت بوده است. در دوره اول حکومت طالبان در سال ۱۹۹۶، پاکستان به همراه چند کشور عربی از نخستین حامیان و شناسندگان این حکومت بود. پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، پاکستان زمینه استقرار و پناه دادن به اعضا و رهبران این گروه را در خاک خود فراهم کرد و از جنبه‌های مختلف اعم از لجستیکی، آموزشی و ایدئولوژیک از آنان پشتیبانی کرد. به گونه‌ای که پاکستان به «پشت‌جبههٔ» مستحکم طالبان تبدیل شد و آنان در مواجهه با فشارهای نظامی در افغانستان، به راحتی می‌توانستند به خاک پاکستان عقبنشینی و مجدداً سازماندهی شوند. مدارس دینی در پاکستان نیز نقش بسزایی در تربیت نیروهای جهادی داشتند و حمایت مالی و معنوی گسترده‌ای از طالبان به عمل آوردند.

پس از سقوط حکومت جمهوری در افغانستان و به قدرت رسیدن مجدد طالبان در سال ۲۰۲۱، روابط اسلام‌آباد و کابل با نوسانات زیادی مواجه بوده است. هرچند حکومت سرپرست افغانستان سیاست خارجی خود را مبتنی بر بی‌طرفی و روابط حسن‌نیت با همه کشورها از جمله همسایگان اعلام کرده، اما در عمل، روابط با پاکستان شاهد تنش‌های پیاپی بوده است. درگیری‌های مرزی، بستن مرزها به روی تجار افغان و محدودیت در صدور ویزا برای شهروندان افغانستان از جمله تبعات این تنش‌ها بوده است.

اوج تنش زمانی بود که پاکستان از طالبان خواست تا گروه «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) را در خاک افغانستان مهار کند، اما حکومت طالبان همواره منکر حضور عملیاتی این گروه در افغانستان شده و در عوض، پاکستان را به گفت‌وگو با سران TTP فراخوانده است.

علل تغییر تدریجی سیاست پاکستان:

در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، پاکستان با اقدامات نظامی و فشارهای مرزی سعی کرد طالبان را وادار به مقابله با TTP کند، اما این رویکرد نه تنها نتیجه‌بخش نبود، بلکه به افزایش ناامنی در داخل پاکستان به ویژه در ایالت‌های خیبرپختونخوا و بلوچستان و تشدید حملات تروریستی انجامید. این وضعیت استقرار (نهاد نظامی-سیاسی) پاکستان را به این نتیجه رساند که بدون تعامل مستقیم با طالبان، کنترول تهدیدات امنیتی ممکن نیست.

همچنین، رقابت ژئوپلیتیک با هند موجب نگرانی پاکستان از نفوذ روزافزون دهلی‌نو در کابل شده است. نزدیکی فزاینده طالبان به هند، پاکستان را بر آن داشت تا با تجدیدنظر در سیایش تنش‌آمیز، از حاشیه‌رانی بیشتر خود جلوگیری کند.

علاوه بر این، گسترش روابط افغانستان با کشورهای آسیای میانه، ایران، چین و حتی روسیه از جمله پروژه‌های ترانزیتی و انرژی نیز پاکستان را متوجه ضرورت تعامل سازنده با کابل کرده است. به ویژه نقش چین در توسعه پروژه CPEC و تمایل آن برای گسترش این کریدور به افغانستان، در تغییر محاسبات اسلام‌آباد مؤثر بوده است.

نشانه‌های بهبود روابط و موانع پیش‌رو:

اخیراً نشانه‌هایی از تغییر سیاست پاکستان در قبال افغانستان مشاهده شده که از جمله می‌توان به برگزاری دیدارهای رسمی، توافق‌های مرزی، گفت‌وگوهای امنیتی، اظهارات مثبت مقامات دو طرف و همچنین مشارکت در پروژه‌های اقتصادی مانند راه‌آهن ترانس‌افغان و توسعه CPEC اشاره کرد.

با این حال، موانع عمیقی بر سر بهبود کامل روابط وجود دارد: مسئله TTP همچنان حل‌نشده باقی مانده، خط دیورند به عنوان مرزی مورد اختلاف تنش‌آفرین است، و بازگرداندن اجباری مهاجران افغان توسط پاکستان نیز ارتباطات بین دو طرف را تحت تأثیر قرار داده است. علاوه بر این، نبود یکپارچگی در سیاست خارجی پاکستان به دلیل اختلافنظر میان نهادهای نظامی، دولت و احزاب سیاسی، امکان تغییر ناگهانی مواضع این کشور را فراهم می‌کند.

 

به رغم تمایل هر دو طرف برای کاهش تنش‌ها به دلایل امنیتی و اقتصادی میزان اعتماد میان کابل و اسلام‌آباد همچنان پایین است. طالبان تعامل با پاکستان را راهی برای خروج از انزوا و جلب مشروعیت بین‌المللی می‌دانند، و پاکستان نیز به همکاری اقتصادی و ترانزیتی افغانستان نیاز دارد. اما تا زمانی که مسائل امنیتی به ویژه درباره TTP به صورت ریشه‌ای حل نشود، روابط دو کشور همچنان شکننده و پرچالش خواهد بود.

یادداشت اختصاصی / خبرگزاری سریع

لینک کوتاه

https://sarie.news/s1623a
دکمه بازگشت به بالا